امید وارم دوست داشته باشین:)🥑🍄

میا= ای وااااای خب بگو بابام چیصدات میکرد؟!-.- -ت دیگه وقت خیلی زیادی نداری.. ولی اینارو یادت بمونه... مافیای •ماه خونین• خانواده توعه... بهش برگرد. ت تنها کسی هستی ک میتونه نجاتمون بده:) پس بدون منتظرتم:) خداحافس... عزیز دلم :) میا=وایساااا ینی چی؟! الان چی شد؟!-_- کی کجا میره؟!-_- هوووووی من حتی اسم تورو هم نمیدونم-_- حداقل اسمتو بگو-_- -بازم تکرار میکنم ماه خونین_رعیس و پادشاه پنهانی_دنیای ومپایر:) خدافس:)🍻
یهو میا چشاش سیاهی رفت و افتاد پایین:> میا= چی شد؟! ینی من رفته بودم ی جای دیگه؟! اخه اون گفت ک من باید برگردم ب همین جا *نکته:میا الان تو سیاهی مطلقه و داره با خودش حرف میزنه{برا کسایی ک متوجه نشدن... میا در واقع ی روز رفته بود تو دنیای ومپایر:) و همه وقتی دیدنش... فهمیدن اون دختر رعیس مافیایه.. و برای ترس جونشون فرار کردن:) و میا هنوز کامل اینو نمیدونه :) در واقع شخص ناشناس خودش میا رو برده بود تو دنیای ومپایر:) ایح} یهو ی نور خیلی کم ولی خیره کننده پیدا میکنه... کم کم چشاشو باز میکنه... و خودشو تو بیمارستان میبینه... برای اینکه بفهمه خوناشامه یا ن... سعی میکنه دندوناشو در بیاره... ولی عجیبه...دندوناش ک در میان یهو سیاه میشن و بد جور درد میگیرن... برای همین بیخیالش میشه ک یهو پرستار میادو میگه=اوه بیدار شدید؟ خوبه ک از جاتون حرکت نکردین 🙂ممکن بود خطر ناک باشه لطفن بازم تکون نخورید😑 میا= کی منو اورده اینجا؟!😐❓ پرستار=شخصی ب اسم جاستین... شما اونو نمیشناسید؟😐 میا= ن من خانواده و دوستی ندارم برای همین یکم ترسیدم🤐🙌🏻 پرستار= چرا؟😐 میا= خب اخه معمولن همه تا منو میبینن بخاطر اینکه زشتم مسخرم میکنن و بهم تنه میزنن🙂💔🥀راستی شما... دیرتون نمیشه باهام حرف میزنین؟ خب منظورم اینه ک... پرستار= ن نمیشه😐😂 راستی اسمت میا هست ن؟🙂 میا= اره... ولی شما اسم منو از کجا میدونین؟😐❓ پرستار=منم مثل خودتم🧛🏻♂ میا=😐❓هنگ کرده* پرستار دندون نیش هاشو نشون میده* میا=😐عا بیا😐تهشم بقیه فهمیدن خوناشامم😐حالا شما اینارو از کجا میدونیننننن اثن شما کی هستین؟! دارم میترسممم😭😭 ت کی هستیییییی😭🔪
پرستار= اروم باش🙂من اسمم [یجی] هست... هم سن همیم پس میتونیم دوست باشیم؟ و در ضمن من وختی اومده بودم بهت سر بزنم فهمیدم خوناشامی چون دندونات داشتن سیا میشدن... میا= دستشو میاره جلو دندونش... ینی چون مسواک نزدم این جوری شده؟!😭😰. یجی= همون پرستاره* 🤣🤣🤣🤣🤣😂😂وای دختر ت چقد جوکی عررررر😂میا= میدونم😂😁 خب حالا چیکار کنم خوب شن؟! یجی= اینجا بیمارستانه و... میتونم برات ی نوع خون بیارم تا خوب شه😉 میا= ولی باید در عوضش یچی بخوای... مگه ن🤨😑. یجی= باهوشی:)ازت خوشم میاد:) در عوض میخوام منو ب دنیای ومپایر برگردونی😊😋 میا= من موندم خودم چجوری برم😑😐بد میخوای تو رو عم با خودم ببرم؟!😑😐 یجی= یکی اینجا هس ک کمکمون میکنه🙂🙌🏻
میا= کی😐❓. جاستین= مننننننننن😆. میا= ت دیگه کدوم خری هستی؟!😐 جاستین= اهم اهم خب من... بهتره یجی بهت بگه🙂خب دیگه خدافس🙂لپ هاش گل انداخته* یجی= اون کسیه ک ازطرف گروه ماه خونین اومده🧛🏻♂🤐و داستان از این قراره ک... اون از طرف پدرت انتخواب شده تا ت رو برگردونه ب دنیای خوناشاما_ومپایر. و اون وختی ت رو دید عاشقت شد و خیلی وخته دنبالته ولی میترسه بهت نزدیک شه...
یجی= اون میترسید بهت نزدیک شه چون اولن تو از همه خوناشاما و حتی بعضی تکرار میکنم بعضی گرگینه ها هم قوی تری🙂 و اون دوسِت داشته و میترسید ک ندونی خوناشامی🙂و یهو شوکه شی و.... حالا شاید بگی من اینارو از کجا میدونم؟🙂بله من خواهرشم و همراش اومدم وری بدون اجازه اومدم و الانم نمیتونم برگردم😐😭💔. میا= میتونم حدس بزنم چرا اینجا کار میکنی🙂. یجی= درستح تا بتونم یکم غذا پیدا کنم🙂 میا=🙂 یجی=🙂 میا= چتع🙂 یجی=🙂...... میا= مینالی یا انق بزنمت تا صدا عرِت در اد🙂❓ یجی= چ زود صمیمی شدی🙂 میا= من حالت عادیم همینه\:🙂 یجی=🙂میشه منم ببری ب دنیای ومپایر؟🙂میا= تو دلش* وایسا یکم اذیتش کنم😈 حالا با صدای بلند* هوممممم وایسا ببینم اگ نخوام چی؟😀😃 یجی=😣😑😭😭😭😭😭ولی .... اخه... اها منم اون خونی ک باید بخوری تا دندونات خوب شه رو بهت نمیدم😈 میا= داداشت ک میده😈اون نمیتونه درد کشیدنمو ببینه و کاری نکنه چون دوسم داره😈 یجی= ولی من خواهرشم☹️ *نکته:جاستین میدونه چ نوع خونی باید ب میا بده تا....* میا= خب حالا ولش کن... اوکی اگ بتونم خودم برم تو رو عم با خودم میبرم😊🙂 یجی= هورااااااااا جاستیییین شنیدیییییی؟؟؟؟؟؟؟؟ جاستین یهو میاد تو= اره شنیدم.. م...من باید ایشونو چی صدا کنم.!؟ با خجالت و رو به میا* میا= یهو یادش میاد ک یجی گفته. جاستین دوسش داره و... میگه= میا🙂لطفن هر دوتون میا صدام کنین🙂

عکس یجی و جاستینو گزاشتم (اگ مونده باشع)و در مورد اسماشون باید بگم مشکل همیشگی من... کمبود اسمع...ಥ_ಥهعییی طبق معمول اگ دوس داشتین و خوشتون اومد لایک کنید و کامنت بدین:) اگ ایده ای در مورد داستان داشتین ممنون میشم تو کامنتا بگین کیوتای من:) خدافسسسسس👋🏻:)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوسش دارم ♥️😂
ج چ:فیک لاو
تنکص:)
آفرین خوب بود
ی پیشنهادی ک برای ادامه ش دارم اینه که مثلا میا ، اون دوتا رو سعی کنه با خودش ببره ب دنیای ومپایرا . ولی یهو یه نفر ک کلا با مافیای ماه خونین دشمنی داشته متوجه اومدن میا میشه و با تمام دار و دسته ش نیروشونو جمع میکنن و نمیذارن ک اون سه تا به دنیای ومپایرا برسن تا خودشون ب فرمانروایی برسن و باعث میشه میا و بقیه بین دو دنیا گیر بیوفتن. خودم تجربشو داشتم خیلی سخته ، پس بعدش باید شرایط رو واسشون سخت جلوه بدی
ععر(T_T) باش چشم(ToT)ایده اَت عاولی بیودಥ_ಥ
تنکس
عالی بود ددددددددددد❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️👍👍👍👍😐😐😐پارت بعدی رو زود بذار وگرنه خودم میکشمت 😐😐😐🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪💗🥰
مرسییییی😐🌌چشم رحم کن ترو خدا😭من هنو بی تی اسو ندیدم نباید بمیرم😭😐👐🏻