آنچه گذشت:سارا مجبور شد بره کوپه دراکو
از زبان سدریک:نگران سارا بودم کجا نشسته بود چکار میکرد نکنه اتفاقی براش بیوفته سر بدبینی به هری چه کار کردم تصمیم گرفتم برم دنبالش تو کوپه ها رو گشتم اما نبود که.... تو کوپه مالفوی(نویسنده:تا تو باشی الکی به بیچاره شک نکنی.) با دیدن من جا خورد دستشو گرفتم بلندش کردم و کشیدمش و بردم کوپه خودم دراکو پا شد و دنبالم اومد.
از زبان دراکو :جلوی در کوپه خودش اون یکی دست سارا رو گرفتم و گفتم:(چکار داری میکنی حق نداری اذیتش کنی.)-تو این وسط چکاره ای.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
حساس تر از حساس تر از حساس بوووود
یک بیابون معروف بگین من برم سر بزارم به بیابون ممنون که نظر دادی
من جای سارا بودم اینکارو نمیکردم هی گریه میکردم الکی ، شب و روز وقتی هم سدریک میپرسید چی شده فوحشش میدادم بلکه بفهمه نباید باهام اونطوری رفتار کنه😂خیلی آدم لجوجیم😂😂😂😂
پس خدا خیلی به سدریک رحم کرده ممنون که نظر دادی
عالی عالی بود🥰🥰😍
ممنون❤🧡💛💚
چرا باید اختیار یه زن دست برادرش باشه ؟ 😡 سدریک فلان بهمان شده ی ...
من شما را به آرامش دعوت میکنم دوست عزیز
ظاهرا طرز فکر سارا همین بود که اینکارو کرد دیگه
حساس ترین جا بود
ولی عالیه💖💖💖
همه جا حساسه من چکار کنم آخه🤣🤣
کلا قعطش نکن
همینطوری تا صبح بنویس😂
اونوقت منم باید برم تخت بغلی سارا بخوابم
اونوقت منم باید برم کنار سارا پیش خانم پامفری بخوابم😂
سلام عزیژم وقتی فهمیدم گفتی به کرونا دلتا ناقلی
خواستم بهت بگم من و پدرم کرونا دلتا گرفتیم
اصلا مثل اون کرونا نبود
بنظرم بهتر از اونه
من فقط یکم بی حالی داشتم
و همنوز بویایی چشاییم برنگشته پس عزیزم نگران نباش
مرسی عزیزم ممنون ایشالا شما هم زودتر خوب میشی