
🥺 بخون و کامنت بده
از زبان مرینت-->مر:گفتی رفته سمت کافه تریا؟خب بریم ببینم اون کیه...هممون رفتیم سمت کافه..ذهنم درگیر بود..نکنه دوباره یکی شرور شده باشه...وایسا معجزه گر پروانه و قو که دست ما هست...یعنی کی میتونه باشه...مت:خودشه اونجاست....هممون نگاهمون چرخید سمت جایی که متیو اشاره کرده بود...وایسا اون من بودم؟چی دارم میگم معلومه که من نیستم...یکم کلاهشو داد عقب...وایسا موهاش مشکیه..چقده اشناس(مرینت جانم خودت داری میگی کپی خودته بعد میگی اشناس؟😐🤣)مر:چرا وایسادیم بیاین بریم بپرسیم کیه...مت:یعنی چی بریم بهش بگیم تو کی هستی؟یکم غیر منطقی نیست؟....اریک:راست میگه...ما:اون یوونگه....+یوونگ؟...مت:اون کیه دیگه؟....ما:حافظتون خیلی ضعیفه ها😐یوونگ..یوری..یادتون نمیاد؟....+چییی؟...یه نگاه به دختره کردم..خودش بود..یوونگ بود...(خب یوونگ رو که یادتونه؟یه دختر کپی مرینت با موهای مشکی و چشمای ابی..از زبان گذشته و با کمک معجزه گرش اومده بود به این زمان ولی معجزه گرش شکست ومرینت رفت به گذشته و براش اورد)مر:راست میگی اون یوونگه...مت:وای پسر عجب حافطه ای داریا...ما:😎...+خب چرا وایسادیت بیاین بریم پیشش دیگه...مر:بریم....رفتیم سمت یوونگ که روش اون طرف بود...اروم دستمو گذاشتم روی شونش که باعث شد سریع برگرده...+یوونگ..خودتی؟....یوونگ:مرینت🤩...یهو محکم پرید بغلم...یوونگ:بلاخره پیدات کردم...یهو از من جدا شد وروشو کرد به بقیه...یوونگ:سلام بچه ها...مر:وای خدا واقعا خودتی؟چرا برگشتی؟...یوونگ:قضیش مفصله...مت:معجزه گرت که اسیب ندیده؟...یوونگ:نه خیالتون راحت...+پس چرا برگشتی؟...یوونگ:گفتم که قضیش مفصله....اریک:اینجا جای مناسبی برای حرف زدن نیست بیاین بریم خونه...ما:مرینت قرار داد رو امضا کردی؟...+اره بیاین بری ماشین تو پارکینگه...مر:بیا بریم یوونگ...یوونگ:پس وایسین یوری رو هم صدا کنم بهش گفتم بیرون منتظرم بمونه...+وایسا چی؟یوری هم اومدهه؟؟...خنده ریزی کرد و گفت:اره اونم اومده...مر:کنجکاو شدم چرا اومدید؟🤨...یوونگ:میگم بهتون حالا بیاین بریم...
ماشین رو ز پارکینگ وردم بیرون رفتیم سمت در شرکت...یوری یه تیشرت مشگی پوشیده بود..واو چه عوض شره بودا...هنوز متوجه ما نشده بودند و داشت با یوونگ صحبت میکرد...رفتم کنارشو و شیشه رو دادم پایین...+تیشرتم بهت میادا...سریع روشو برگردوند...یوری:وای مرینت خودتی؟...+نه عمشم اومدم یه سلامی عرض بکنم...یوری:بی مزه...+بپرید بالا...یوونگ و یوری عقب نشستم...+یوری این خواهر منه مریلا...مر:سلام از دیدنت خوشبختم...یوری:ممنون منم همینطور
وقتی رسیدیم ماشین رو پارک کردم و یوونگ و یوری رو به طرف خونه راهنمایی کردم..یه زنگ هم به ادرین و ادرینا زدم که بیان اونجا....وثتی یوونگ و یوریدر حال خوردن قهوه بودن ادرین و ادرینا اومدن...خیلی میخواستم بدونم چرا و چطوری اومدن....قهوشون که تمون شد بلافاصله پرسیدم:نصف جونم کردین بگید دیگه...یوونگ:خیلعخب بابا..راستش بانیکس مارو فرستاد...همگی باهم گفتیم:جانم؟؟؟...یوونگ:😐!؟...+منطورت چیه؟..._چرا بانیکس باید شما رو بفرسته؟...مر:الان معجزه گرت سالم مونده؟...یوونگ:ترمزپلیز😐خب راستش بانیکس اومد پیش من و گفت مشکلی در تلپورت زمان پیش اومده و نمیتونه به زمان حال برگرده و فقط میتونه در زمان گذشته سفر کنه و به لطف معجونی که بهم دادمعجزه گرم سالمه....ما:هب بانیکس چرا شمارو فرستاده؟مشکلی پیش اومده؟...یوونگ:گفت به زودی یه جنگ بزرگ پیش میاد و باید خودتون و اماده کنید...همگی:چیییییی....یهو یوری قهوه افتاد تو حلقشو شروع کرد به سرفه...وقتی یکم بهتر شد گفت:اومتر بابا...+گفتی جنگ؟..._با کی؟...ما:۹۰ درصد مطمئنم که اون شخص لایلاس...مت:نه بابا دیگه انقدرم اینجوری نیست...ما:شرط ببندیم؟....مت:باید اتاقمو تمیز کنی...ما:یه امریکاتو همین الان از کافه مورد علاقم...مت:حله....+جنگ در پیش داریما اقایون😐....یوونگ:بزارید بگم..گفت یه جنگ بین معجزه گر هاست و شخشی به اسم لیالا اینجور چیزی باعثشه...ما:وایسا اون اسم لایلا نبود؟...یوونگ:درسته لایلا...ما:ارههه😆👊....مت:بیخیال😩..من رفتم....ما:امریکاتو سرد میخورما یادت نره...متیو در حالی که دارم سوییچ روبرمیداشت گفت:باشه بابا...
+زمانش رو نگفت...یوونگ:نه...ما:پس یعنی ممکنه همین فردا باشه درسته؟...یوونگ:بله..._خب پس باید از الان تیممون رو اماده کنیم...+درسته از فردا باید تمریناتمون رو شروع کنیم...مر:فقط ما باشیم؟منطورم اینه نمیخواد ه کسی معجزه گر بدیم؟...+بهتر فقط خودمون باشیم اما من به دوستام که قبلا معجزهگرداشتن معجزه گر میدم تا پشتیبان ما باشن
_عالیه...یهو متیو با یه بسته امریکاتو ارد شد و به هممون امریکاتو داد...وقتی داشتید میخوردیم متیو گفت:تو عمرم دیگه شرط نمیبندم نمیدونید چقدر شلوغ بود😩...مر:ولی خدایی خیلی خوشمزس...امریکاتو هارو که خوردیم گفتم:راستی شماها تو شهر قدم زدین؟...یوونگ:راستش ما چهار روزه که اینجاییم...ادرینا:واقعا؟....یوونگ:اره تو این چند روز داشتیم جاتون رو پیدا میکردیم اخه خونتون رو یادم رفته بود بعد شرکتتون رو پیدا کردم...+که اینطور...یوری:ولی این زمان خیلی باحاله ها همچی داره ازاین چیزا که بهش میگن ماشین باهاشون راحت میشه اینور و اونور رفت..یا مثلا موبایل که راحت میتونید باهم ارتباط برقرار کنید...+درسته اینجا خیلی بهتر از گذشتش😅...یوونگ:بهتره بریم یه دوری تو شهر بزنیم موافقی؟...یوری:اره...بلند شدند که برن...بلد شدم و رفتم سمت یوونگ...+این موبایل منه اگه گم شدید ففط کافیه برید تو تماس ها و شماره یکی از ما رو بگیرید..میتونید از روی عکس مخاطب شماره هرکدوم رو بفهمید....یوونگ:وای ممنون مرینت😍
یوونگ یوری رفتن یه دوری بزنن توی شهر...+خب امروز اخرین روز ازادیتونه برید هرجا که میخواین که از فردا تمریناتتون شروع میشه...رونا:ام چیزه میشه منم بهتون ملهق بشم...+مطمئنی؟خطرناکه...رونا:مهم نیست منم میخوام کمک کنم..._چطوره معجزهگر ببر رو بهش بدیم؟...+همینجا وایسا...رفتم تو اتاق و از توی جعبه معجزه گر ها معجزهگر ببر رو بیرون اوردم و رفتم پایین...+ بِه رونا این معجزهگر ببره که به تو قدرت سرعت بینهایت رو میده من به تو اعتماد میکنم و این معجزه گر رو بهت میدم تا در راه خیر به ما کمک کنی....رونا:ممنون مرینت😍....دستبند رو دستش کر و رواراومد بیرون...روار:سلام من روار هستم کوامی تو برای تبدیل فقط بگو روار سرعت بالا...رونا:باشه روار...
خب این پارتم تموم شد...کامنتای پارت قبل کم بودا:( راستی میخوام کی دیگه رمان بنویسم اما میراکلسی نیست بنظرتون بنویسم یا نه؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عزیزم لطفا بزار پارت بعدو دیگهههههه😢🤕😵
اخراشه😁
بنویس بابا تو عالیی حتما بنویس
😍💋❤
سلام عااااللللللییییی بود لطفا پارت بعددد
درحال نوشتن
عالی بود گلم 👌🌹
😍💋💖🥰
عالی بود
پارت بعدی در زود بزار
باشه ممنونم
عالی بود پارت بعدی کی میاد 😍😍
به زودی
عالی بود اجی😍
راستش رمان که همیشه عالیه پس منتظر رمان بعدی میمونم🙂👍🏻
ممنونم 🤩😍
خب خدا رو شکر آرمی نیستی ولی هر چی بنویسی من با کمال میل میخونمش فقط یکم زود تر داستانا تو بنویس
باشه ممنون🥰
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی بودددددد عاجی جونم ❤️
مرسییی
عالی بود😍😍😍😍
میدونی چرا نصف شبی اینجام آجی؟؟؟چون میخوام دوباره مث میمون🐵بیدار بمونم تا موقعی ک میراکلس قسمت جدیدش بیاد😍😍😍منظورم همون قسمت چیز هست ام..... اسمش چی بود؟؟؟؟ولش یادم نمیاد😐چقد حرفیدم فقط در کل این پارت عالی بود💗💗
ممنون
وای منم اسمش یادم رفته😂