
سلام به همگی 🙂☺☺☺🙂🙂☺☺🙂🙂🙂
⭐فلش بک به زمان حال⭐ مارینت : حرفایی که از نینو شنیدمو نمیتونستم باور کنم... یعنی ادرین قبلا به عشق اعتقاد داشته؟!.... یعنی اون تیشرت همه ی خاطرات تلخشو به یادش اورده.... از کاگامی متنفرم!.... اون با احساسات ادرین بازی کرده!.... همون کاری که ادرین با من کرد. صدای نینو رشته افکارم رو پاره کرد که گفت : اما ادرین هنوز... گفتم : هنوز چی؟؟ . گفت : هنوز عاشق کاگامیه... بنابراین تو که اون تیشرت رو پوشیدی یاد عشقش افتاده بود که بهش خیانت کرده.
ناگهان حس حسادت اومد تو وجودم....قلبم درد کرد.... هم دلم برای ادرین میسوخت و هم از دستش شاکی بودم..... دلم نمیخواست اون عاشق کسی باشه.... به کاگامی حسودیم میشد....مگه من چیکار کردم؟.... چرا منو به خاطر کاگامی کتک زده؟؟....یعنی هنوز عاشقشم؟!.... آره عاشقشم! مطمئنم! آخه چرا؟؟؟ چرا من باید عاشق یک پسری باشم که ازم خوشش نمیاد!؟دلم میخواست برگردم خونه! دلم برای آلیا تنگ شده بود!
داشتم از پله ها بالا میرفتم که ادرین از در اومد توی خونه. از پله ها بالا اومد و ایستاد روبه روم. تا دیدمش، دوباره قبلم دیوونه بازی در اورد. آخه چرا قلبم واسه ی ادرین داشت خودشو میکشت؟؟؟. ادرین توی دستش یک عالمه خرید داشت. بهم گفت : سلام. آهسته گفتم : سلام. بهم گفت : رفتم خرید و هرچی لازم داشتی خریدم! . تند گفتم : ممنون. عرق سرد کرده بودم ، قلبم و مغزم باهم مخالف بودن. قلبم به عشق اعتقاد داشت و مغزم به بلاهایی که ادرین سرم اورد.
ناگهان ادرین از توی سبد خرید هاش یک گل روز قرمز در اورد و گرفت سمتم. گل رز ..... گل مورد علاقم.... تازه رنگ مورد علاقه ام.... بهم گفت : این گل بابت اتفاق صبح بود. یعنی میخواست معذرت خواهی کنه؟؟!..... یعنی پشیمون بود؟؟؟؟ . من گلو نگرفتم و از پله ها بالا رفتم و رفتم توی اتاقم و درو محکم بستم. پام لیز خورد و محکم خوردم زمین. یک گوشه ی سرم زخم شد.
از جام بلند نشدم و همونجا موندم. اشک هام سرازیر شد.....پشیمون بودم که گلشو قبول نکردم.... اون واقعا پشیمون بود... چون میدونست من عاشقشم..... اره اون میدونه من عاشقشم..... یاد اون لحظه میفتم که با چشم هاش که هیچ احساسی توش نبود بهم خیره شده بود و گل رز رو به سمتم گرفته بود..... مهم نیست... من عاشقشم و خواهم بود... تا همیشه...
کامنت لطفا 🥺🥺😍😍😍😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اگه میخوای انقدر انقدر بنویسی ۱۰ اسلاید کن
عزیزم اون موقع مجبور میشم دیر به دیر پارت بزارم
آره متنت خیلی بلنده ولی اسلایدات کمه
داستانت خیلی خوبه❤️👍
ممنون 😜
عالی بودددددد لطفا زود پارت بعدی رو بزار ، آجی میشی ؟❤
ممنون میشم به تست های منم سر بزنی عزیزم ❤
حتما لاوم 💜💜💜
سلام لطفا پارت بعدی امروز بزارید
اگه فرصت شد حتما
خیلی ممنو
Afarin
Tanks 😊
التماست میکنم بعدی
اگه وقت شد چون کلاس دارم
می شه پارت بعد رو امروز بزاری
خیلی کم مینویسی بیشترش کن
اخه گلم فرصت نمیشه
عااااااااللیییییی💖💖💖😍😍😍😍
زود بعدی رو بده لطفااااا🥺🥺🥺
چشم 🍒🍒🍒🍒
واااااووو بعدی لطفااااااااا
چشم گلم 🍓🍓🍓