
سلام دوستان بریم برای پارت ۳؟ راستی لطفا به چالش اخر تست جواب بدید ممنون میشم😘😘😘😘
از زبان لیدی باگ : صلح که بیدار شدم کت دستشو رو زخمم گذاشته بود تا خونریزی نکنم خودشم معصومانه خوابیده بود😍 گوشاش رو ناز کردم و اروم گفتم پیشی،پیشی کو چولو ناز نازی💙💙💙💙💙 بیدار شو 🌷🌷 کت نچار چشاش رو با کرد و گفت صبح بخیر بانوی من (مای لیدی ) خندیدم و نگاش کردم از زبان کت نوار : چشمام رو باز کردم دیدم لیدی باگ داره نازم میکنه💙💙💙💙💙😊😊💙💙😊😊😊😊😊💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 لیدی باگ عصبانی گفت ( چرا دستتو گذاشتی رو زخم من ببین دستت خونی شد )بغض کردم و گفتم :اخه اونجوری تادصبح ......لیدی گفت وای خدا چطور تونستم اینجوری باهات دعوا کنم ببخشید برای اینکه اذیت شدی نارا حت بودم ❤🎈🎈🎈🎈🎉🎉🎉🎄🎄 گفتم اشکال نداره 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈
خچتستیم بریم خونه که............... چفتی تبدیل به مرینت و ادرین شدیم گوشیامون چک کردیم دیدیم مامان بابامون هزار بار لهمون زنگ زدن 🎎🎎📱 سریع با مامانم تماس گرفتم (مرینت* ) (مامانش+) +الو ؟ مرینت حالت خوبه عزیزممممم😨😨 *سلام مامان اره خوبم +چرا گوشیت رو جواب نمیدادی از ترس مردم دیشب کجا بودی الان کجایی؟ *ا..ا.م...من خب دیشب که لایلا گم شده بود...چون ما همکلاسیش بودیم چیز شد مارو بردن که جاهایی که لایلا ممکنه باشه رو به اونا بگیم اخه نه یعنی اگه نه چیزه اره + خب پس زود برگرد عزیزم *چشم مامان
از زبان ادرین : مرینت مادرشو گول زد اما من چطور بابای خشمگینمو بپیچنم؟ زنگ زدم بهش (ادرین*/ باباش+). *سلام پدر + ادرین ؟ تو کجایی حالت خوبه هی ناتالی زود باش ماشینو اماده کن *ا...پدر الان میاین دنبالم + پس میخواستی کی بیام ؟ بدون اجازه من رفتی بیرون ؟ مرینت گوشی رو گرفت و گفت همش تقصیر من بود اقا من تو درسام مشکل داشتم برای همین ... گابریل: تو غلط کردی پسر منو تا اون خونه متروکه ات کشوندی یه شیرینی پزی داغون مرینت با بغض گفت م..من گفتم شاید شما اجازه ندید برای همین مخفیانه بردمش خونمون پدرم کلی سر مرینت داد زد مرینتم اشک میریخت تحمل نداشتم به پدرم گفتم مرینت هیچ تقصیری نداره و گوشی رو قطع کردم مرینت تبدیل شد و با یویوش ازم دور شد به کت نچار تبدیل شدم و دنبالش رفتم....
رفتم پیشش یجا داشت گریه میکرد رفتم ب*غ*ل*ش کردم گفتم ببخشید بانوی من متاسفم لیدی گفت (چرا مگه کار بدی کردی؟) گفتم ندیدی پدرم چطور باهات حرف زدگفت مکه تقصیر توعه ؟ گفتم بیا ببرمت خونه عزیزم لیدی اومد تو بغلم بردمش رو پشت بوم خونه گذاشتمش تو اتاق
از زبان کت نوار مرینتو گذاشتم رو تخت یهو صدای پا اومد مامان و بابای مرینت اومدن تو اتاق تا منو دیدن با تعجب گفتن*کت نوار؟ تو اینجا چیکار میکنی * مرینت گفت *کت نوار لطف کرد منو رسوند * بعد دستمو گرفت مامان و باباش ع*ا*ش*ق*ا*ن*ه نگاهمون کردن💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙 من گفتم «خانم چنگ اقای دوپن من دیگه میرم » مرینت گفت« خدافظ 🎈🎈🎈» گفتم بای مرینت😍😍😍🌷🌷🌷🌷🌷🌷
از زبان مرینت :هوفففف امروز بالاخره میریم دانشگاه رفتم کلاس اسم معلممون خانم لونا بود ادرین بهم سلام کرد 😍😍😍😍 دیگه دست و پاچلفتی نشدم چون حالا عاشق همیم 💙💙💙💙💙💙💙💙❤❤❤❤ تو راه برگرشت ادرین با ماشین جلومو گرفت و منو رسوند 😘😘😘یهو دیدم یه شرور به پاریس حمله کرده!!!!!!!!!!!! حدس بزن کی بود؟ اقای کبوترررررررررررررر🕊🕊🕊🕊🕊 من و ادرین یه جای خلوت تبدیل شدیم باهاش جنگیدیم ولی خیلی قوی بود از گردونه خوش شانسی استفاده کردمو فهمیدم باید برم پیش استاد فو🐾🐾🐾
رفتم و گفتم طلسم شانس منو اورد اینجا🎐🎐🎐 استاد جعبه میراکلس رو جلوم گذاشت و گفت انتخاب کنم منم فکر کردم و معجره گر خرچنگ 🦀(قدرت چنگال ) رو برداشتم و دادمش به سابرینا و بهش گفتم قدرت تو اینه که میتونی یکی که مد نظرته رو گیر بندازی کوامی خرچنگ چانگچی امد و گفت برای تبدیل باید بگی چانگچی چنگک ها اماده تبدیل شد و مرد کبوتری رو شکست دادیم
از زبان ادرین :امشب تلوزیون گفت که......
خبببب لایک و دنبال فراموش نشه کپی ممنوع گزارش حرام
باییییییی🐠🐠🐠
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ج چ:ادرین و مرینت،لوکا و کاگامی
عالیه آحی👌🏻😍
آجی من گمت کرده بودم🥴الان پیدات کردم😁
جدی😅😅
بالاخره تونستی عکس بزاری😊☺عالیییی بود
اره ممنون