برگشتیم با داستان چرت و پرتمان😐👌
بعد کارا. گستر.سنس. توریل و پاپیروس و آنداین و فریسک اومدن بالا سرم. گستر گفت:بهوش اومدی؟ . گفتم:پ نه پ😹 ادیت کردم که تو فکر کنی بهوش اومدم🔫😐. گستر:😐. بعد به اونا نگاه کردم و گفتم:مامان میشه لطفا لباس آنداین رو از تنت در بیاری😐 دارم آتیش میگیرم😬. آنداین گفت:من لباس نپوشیدم فکر هم نمیکنم مادر تو باشم. گفتم: تو گفتی و منم باور کردم😐 درش بیار. آنداین گفت:بچه جون😐 داری میری رو اعصابم. بعدگفتم: درش بیار. بعد آنداین یکی زد تو شکمم گفتم:حاجی پشمام تو کی رفتی تکواندو😹
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
ج چ حاجی پشمام
ج.چ:حاجی پشمام حاجی پشمام حاجی پشمام حاجی پشمام🤣
ج.چ:دعوات با گستر و حاجی پشمام
چالش: کدوم قسمت بیشتر شما رو خندوند؟
از سوراخ گستر میتونی حرف بزنی و اون تیکه گفتی: حاجی پشمام حاجی پشمام 😂😂😂😂😂
عالی بود زود باش پارت بعدی رو بنویس
جواب چالش : من هر دو تا پارت رو دوست داشتم هر دوتاش خنده دار بود
عالی !
ج.چ : اون قسمت که گفتی
از سوراخ دست گستر میتونی
هنوز حرف بزنی 😂