من عضو جدید بی تی اسم😀5

دیدم یه شماره ناشناسه😨فکر کردم صدرا عه (صدرا داداش یسراس😐👌) ولی دیدم نه صدرا معمولا قبلش پیام میده که جوابشو بدم (من و صدرا فقط درباره اخلاق یسرا و کیپاپ و بهترین آهنگ بحث داریم فکر نکنید اتفاقی بینمونه 😐)گفتم بی‌خیال حالا جواب بدم ببینم کدوم بنده خداییه😐👌 من :الو ؟-سلام خانم آ.ت من مینهیون مدیر برنامه جدیدتون هستم ☺ من : آها بله بفرمایید😑 مینهیون :من نیم ساعت دیگه در خونتونم من :اوکی بای😬 (کلا با مدیر برنامه مشکل دارم😐😂) بعدم قطع کردم و گوشیو پرت کردم رو مبل جیهوپ : کی بود ؟ من :مینهیون مدیر برنامه جدیدم ایشششش😒 جین :خب چته؟ من: من از دست مامان و بابام فرار کردم و اومدم کره از دست غر غراشون بعد بیام یکی دیگه رو تحمل کنم وایی نههه😢 یهو دیدم اعضا باهم گفتن اسم مدیرت چی بود؟ من : مینهیونننن😐 کوکی :واییییی👀😂 نامجون :همون دختره؟😂جیمین: اوه مای گاد ارهههه😂 من:توضیح بدین ببینم چخبره😐تهیونگ : ببین😂این مینهیون😂اولین😂دختر مجردیه 😂 که تو کمپانی 😂😂استخدام شده😂 شوگا :سوگلیه بیگ هیته😂همسن خودته😂19 سالشه😂نامجون:ولی دختر مهربونیه سعی کن باهاش مهربون باشی👌😂 من: پ چرا میخندین😐 جیمین:آخه فکر نمی کردیم اون بیاد بشه مدیر برنامه تو 😂 من:مگه من چمه😐 جین:تو هیچیت نیس اون دوماهه منتظره مدیر برنامه کوک بازنشسته بشه بیاد بشه مدیر برنامه کوک😂 من :اهاااا😂

من:خب حالا چکار کنم؟شوگا:برو لباسی که توی رختکن اون اتاقه(اشاره به اتاق آخر راهرو"اتاق رختکن و تمرین") بپوش یه دست لباس دخترونست اونو بپوش من:باشه(بعدا میفهمید چرا) رفتم پوشیدمش یه نیم تنه سفید آستین بلند با شلوارک لی ابی تا بالای زانوم یه دست کفش اسپرت کف تخت و سفید با یه کلاه لی موهامو دم اسبی بستم کلاهو از سوراخ پشت کلاه رد کردم رفتم اتاقم کرم زدم همراه با کرم پودر و رژ لب و برق لب هم زدم ریمل زدم خط چشمم که کشیدم یه سلفی از خودم گرفتم😐👌😂 وایسادم قربون صدقه خودم رفتم😂 دیگه رفتم پایین دیدم مینهیون پایین نشسته من که اومدم همه پاشدن اون دختره که شبیه عن میموند بدو اومد طرفم(مینهیون منظورمه😂) مینهیون: واییی آ.ت اومدییی😀 من :آ..ر.ه مگه منو میشناسی؟ 😐 مینهیون :من دختر عمه مامانتم😊 من با خودم:خب چکار کنم دختر عمه ننم به من چه مربوطه دختره ایکبیری😐 جیهوپ :اوه فامیل در اومدین که 😂 من :اوپا ببند😐 تازه یادم اومد اون دختره که تو بچگیم همش منو مسخره میکرد ایشون بودند😑من: آره همونیکه همش مسخرم میکرد میدونم😒 مینهیون:واییی آ.ت جون ببخشید اون موقع بچه بودیم 😓 من زیر لب گفتم:کوفت و ا.ت جون انگار خواهرشم ایکبیری😐😐😐

پیام بازرگانی : میدونید به برادر لواشک چی میگن؟ تو کامنت بنویس👌😂

مینهیون خب این لیست استایلاته کدومو دوست داری بنویس برگه رو از دستش گرفتم هودی با شلوارک $ نیم تنه با شلوار بلند@ نیم تنه با دامن @ کفش اسپرت ورزشی#### مدل مو : باز حالت یه وری دم اسبی برگه رو دادم بهش گفت کلاه هم دوست داری. بزاری ؟ من:آره گفت: خب فردا برای اشنایی با آرمیا مصاحبه داری ساعت 4 ظهر آماده باش با بادیگاردات میایم دنبالت یهو. دیدم زنگ خونه زده شد و یکی اومد داخل نامی:اینم عکاس بعد که فهمیدم برای چی لباس عوض کردم وایسادم به ژستهای عکاسه عمل کردم اونم عکس گرفت مینهیون: ا.ت بیا شمار مو بزن تو گوشیت من: نمیخواد اونموقع که زنگ زدی شمارت روی گوشیم افتاد😑مینهیون:اون شماره کمپانی بود😶من :باشه شمارتو بده😒

بعد از اینکه شمارشو داد با عکاسه رفتن منم رفتم بالا لباسامم عوض کردم ارایشمم پاک کردم و رفتم پایین جیمین: این مرگ داشت؟ من:اوییی انقدر از این مینهیون از اول بچگیم بدم میومد که نگو😐 جین:خب ولش کن حالا گوشیمو در آوردم شماره کمپانی رو سیو کردم بعدم شماره اعضا رو ازشون گرفتم و شمارمو دادم رفتم واستاپ دیدم کیمیا پیام داده 👈سلام ا.ت میگم مدیر برنامتو دیدی؟😂 جواب دادم:آره بابا دیدم دختر عمه مامانمه😂 کیمیا : چقدر این بشر از اولش رو مخم بود من:اوهوم😬کیمیا: زنگی بزن به ضحا😂😂👌من:چرا؟ کیمیا:میفهمی گفتم باشه و افلاین شدم زنگ زدم ضحا $$$ضحا:الووو ا.ت😢

خب این پارت هم به پایان رسید تا قسمتی بعد خدا نگهدار لایک- کامنت و فالو هم یادتون نره😄😄بای👋