🍒🐞🍒🐞🍒🐞🍒🐞🍒🐞
ادرین گفت : من تو رو دزدیدم تا به جای پدرت از تو انتقام بگیرم. گفتم : بابام.. مگه چیکار کرده؟؟؟؟ .گفت : از وقتی 10 ساله بودم، زندگی خوبی نداشتیم... بابام ساعت ها کار میکرد اما فایده ای نداشت.. خلاصه وقتی 12 ساله شدم، بابام شرکت شمارو پیدا کرد و کارای اداریش رو انجام میداد، وعضمون یکم بهتر شده بود تا وقتی که بابات باعث شد بابام خودکشی بکنه. گفتم : مگه... میشه؟ بابای من همچین کاری کرده؟ من باور نمیکنم! . گفت : بعد از مرگ بابام، من و مامانم وضع مال خوبی نداشتیم و مامانم میرفت توی خونه ها کارگری میکرد، من دوست نداشتم که رنج کشیدن مادرمو ببینم واسه ی همین از کودکی رفتم سر کار ، خلاصه زندگیمون یکم بهتر شده بود که سر و کله ی طلبکارای بابام پیدا شد و ما شبونه از خونه فرار کردیم... بعد من سال ها کار کردم تا بالاخره پولدار شدیم، ولی قلبم هنوز اروم نگرفته بود و دلم میخواست از پدرت انتقام بگیرم، . ولی چون تو دخترشی از تو انتقام میگیرم! .
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
عالی🌹💖
لطفا پارت بعد رو هم بزار گلم 🍫🌈
مرسی حتما 😚
عالی بود بعدی کی میاد
در اولین فرصت.
بعدییییییی و عالی بودددد
بعدی
عالی بود پارت بعد بززززااررر