سلام مثل همیشه کامنت و لایک یادتون نره
کت نوار و دیدم که داشت با یک ابرشرور مبارزه میکرد و من تبدیل به لیدی باگ شدم و رفتم کمکش بعد شکستادن ابرشرور رفتیم روی یک پشت بوم. (کت نوار) بانوی من بازهم گل کاشتید و به موقع اومدید.(لیدی باگ) اره میدونم ولی وقت ندارم باید برم تا چند روزی نیستم.(کت نوار) کجا میرید بانوی م وکی از پاریس مراقبت کنه ؟ (لیدی باگ) برای چند روز برای کارهای شخصی میرم و اگه کسی شرور شد با تلپورت اسب برمیگردم. (کت نوار) باش بانوی من سوغاتی من یادت نره. ( از زبان مرینت) و بعد خداحافظی کردیم و بعد رفتیم.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
خیلی داستانت جالبه و باحاله 💋
ولی بیشتر بنویس
معععع کی بود دستشو گذاشت رو شونه مرینت؟😳
برم پارت بعدیو بخونم تا سکته نزدم😂🤌🏻
😂
داستانت خوندم و عالیی بود ادامه بده 🥿😐 ندی با دمپایی میام سراغت و ممنونم که داستانمو خوندی 🥺💕
چشم ادامه میدم برات داستان خودتم عالیه
عالی بعدی
ممنون از نظرتون
چشم