😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱
یک روز مادر پدرم به مسافرت رفتم
چون من بزرگ تر از برادرم بودم باید میخوابوندمش شب امد کنار تختم گفت خوابم نمیبره بردم براش
لالایی بخونم اما برادرم تو جاش خواب بود
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
من خواهرمو دیدم برام مثل همیشه عادی بود رفت توی اون اتاق تاریکه و من بهش افتخار کردم چون همیشه از اونجا میترسید و یک ربع بعد یادم اومد که من توی خونه تنهام و همه رفتن خرید ... لعنتی من توی اون اتاقه میخوابم !
اوففف کسی برگ داره به من اجاره بده
اگه دوست داشتی به تست های منم یه سر بزن
ممنون فالویی راستی میای دوست بشیم
برگام+پشمام+موهای سرم همه باهم ریختن😧
این پیج اول منه اینو دمبال نکنید همینی که دارم پیام میدمو دمبال کنید این پیج
دیگه چیزی نمیزارم