سیلام چطور مطورین
شوگا: ببین ا/ت من از جنی خوشم میاد چیکار کنم ؟! ،، ا/ت : ...... ،، شوگا : ا/ت!!! 😐 ا/ت : هاااا ببین خب یه جای شیک ببرشو ب براش ک کادو بگیر 😶،، شوگا : هان مرسی چی میخواستی بگی ؟!😂 ،، ا/ت : هیچی خدافظ 🙄،، شوگا : هوییی زرافه با توعم 😐،، ا/ت : دست از سر من بردار عوضی😢،،، شوگا : دستتو میگیره ،،ا/ت تو چته چیشد یه دفعه !!😠 ،، ا/ت : هیچی من باید زود برم آخه وقت ندارم یه روز دیگه م..میگم ، و اینکه گ...گفتم عوضی ببخشید دست خودم نبود🥲 ،،، شوگا : ا/ت تو حالت خوبه ؟ 🙂،، ا/ت چی شده مهربون شدی چوب شور 😂،، شوگا : برووووو دختره ی زرافه😐😂😂 ،،، از زبان نویسنده ی پر حرف😐😐 : ا/ت بعد اینکه دور شد گریش گرف و تا خونه فقط گریه میکرد ،، تا رسید بخونه آچا ازش پرسید چی شد ولی هیچی نگف و رف تو اتاق و تا چند روز اصلا نرف مدرسه و کم مونده بود اخراجش کنن شوگا یکم مشکوک بود ،،، تا یه روز که ا/ت میره یه دوری بزنه که چشمش به ی رستوران قشنگ میخوره میره نزدیکش میبینه شوگا و جنی اونجان و شوگا طرف جنی یه حلقه گرفته همون لحظه دوباره گریش گرفت و لفتاد زمین تا یه پسره بهش کمک کرد تا بلند شه و رفت براش یک آب میده گرفت تا حالش بهتر شه ،، اونجا ا/ت و اون پسره (نمد اسم روش چی بزارم میگم اون پسره😐) کلی باهم آشنا شدن و شماره ی همو گرفتن و اون پسره کمک کرد ا/ت به خونش بره آچا که پسره رو دم در دید یکم تعجب کرد ولی به ا/ت هیچی نگفت چون میدونست باز لج می کنه و غدا خودن و خوابیدن که فردا آچا به زود ا/ت رو برد مدرسه و ا/ت که کنار شوگا بود هیچ نگاهی و هیچ حرفی نزد که جنی گفت ا/ت پاشو میخوام پیش شوگا بشینم ،، ا/ت : ...... ، جنی : نمیشنوییییییییی ،، ا/ت : بلنگو خوردی ؟!😐🤨،،، جنی یکم خجالت کشیو و بعضیا خندیدن ،، جنب : فکر کردی کی هستی زرافه هااااا ،،، ا/ت : ببخشسد ولی فقط شوگا اجازه داره بهم بگه زرافه 😐،، شوگا : 😶😂 ،،، جنی : شوگا هیچی نگو ،، ا/تو: شوگا چیزی نگف خندید 😂 ،،، جنی : ا/ت پاشو مثل آدم برو اونور بشین ،، ا/ت : من سر جام هستم مشکل داری دوست پسرتو ببر اون ور ،، همه : !!!!!!! ،، جنی : چ..چ یمیگی ،، ا/ت : حقیقت 😂 ،، شوگا : جنی نمیتونی حرف بزنی میخوای از زرافه ببازی ،، ا/ت : فعلا حوصله شما ها رو ندارم خدافظ 😐😂 ،، جنی : هوی با توعم کجا ،، ا/ت : خو بتوچه ،، شوگا : ا/ت خیلی پرویی 😠،، اما بعد شوگا نتونست نخنده و خندید ،، جنی : ببین ا/ت من اگه یه بار دیگه ببینم زبون درازی کنی دیگه واقعا با خاک یکسانت میکنم ،، ا/ت : خو به من چه 😂 ،،، جنی : تخته پاک کن رو برمیداره و میزنه به ا/ت ،، ا/ت : آخ مردم خیلی درد داشت 😂😂😂😂 ،، دیگه واقعا خیلی حرف میزنی جنی ، خدافظ 😂 ،،،
بچه ها الان که مینویسم ساعت ۳ و ۴ دیقه ی شبه بای بقیش برای یه روز دیگه 😐 ،، البته چالش داریم
💙💙💙❤❤❤
💕💕💕💕💕
دوست دارین با نامی برین بیرون یا هوپی ؟! 😁
شب بخیر 😐😂
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعدی کجاست؟
با نامی
بعدییییییییییی کوووووووووووووووو
خیلی بدی چرا داستانو اینجوری کردی بیچاره ا.ت واقعا که دلشو شکستی حالا بدو بدو برو داستان رو بهتر کن و زود زود پارت بزار من خودم ۱۵ پارت رو یه روزه تموم کردم
اخه همرو ی روزه خوندم🥲
دارم میمیرم
کی میخوای پارت بعد بزارییییی
نامی و الان پارت شیشششش کووووو
بخدا یا بعدی یا=ه.....)٫)+٫+٫+ک😐
همین الان تاریخ رو دیدم دیدم زده پنج مااااه پیییییییششششششششششش😩
چنگيز مو قشنگم منم دارم ميميرم 😫😫🤣