ادامش👇🏻
از قصر خارج شد اون با مقدار پس اندازی که داشت یه اسب خرید و اسمش را گیسو فراوون گذاشت گیسو فراوون هم عاشق این اسم بود(تو ادامه داستان میفهمید چرا)اون وسایلشو اماده کرد دست پدرو مادرشو بوسید و از اونا خداحافظی کرد و رفت دنبال ماریل
_خب خب باید دنبال ماریل باشیم گیسو فراوون کاش توهم میتونستی باهام حرف بزنی سرگرمم کنی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالیییی
😚