
من این داستانو با یه اکانت دیگه نوشته بودم و لی دیگه نتونستم واردش بشم پس اینجا میذارمش
توضیحات راجب داستان: شما یکی از ارشد های پلیس اینترپل هستید.یکی از بهترین مامور های پلیس. ولی در این حال خواهر کوچکتر شوگا هم هستی. تو24 ساله هستی. تو از 17 سالگی به آمریکا رفتی و اونجا تعلیم دیدی اخلاقیات شما: گرم و مهربون، کمی لجباز،سرد و خشن با مجرم و افرادی که دوستات و برادرتو تو خطر میندازن. اسم شما مین آنی
از زبون آنی:این همیشه تو اتاقم نشسته بودم که گوشی ام زنگ خورد شماره ناشناس بود جواب دادم ولی با صدای که پشت گوشی ام پیچید شوکه شدم صدای شوگا بود سریع گوشی رو قطع کردم، که یاد روزی افتادم که شوگا از خونه فرار کرد
فلش بک:
نزدیکای ساعت 12:00 شب بود که صدای دعوای شوگاومامان و بابا از خواب بیدارم کردم همین که خواستم برم بیرون که صدای کوبیده شدن در اومد سریع دویدم سمت در خواستم برم بیرون که بابام جلومو گرفت و نذاشت برم دنبالش رفتم تو اتاقم اصلا خوابم نبرد فکرم درگیر شوگا بود الان چیکار میکرد ......... صبح شد سریع از جام بلند شدم میدونستم اونجوری که شوگا رفت دیگه برنمیگشت رفتم سمت صندوق مخفی مون اون کارتی که با پولامون درست کرده بودیم و برداشتم،بعد رفتم سمت کشوی لباساش چند دست لباس و کفش براش برداشتم رفتم از اتاق بیرون آروم آروم به سمت در راه افتاد که شکمم غارو غور کرد رفتم سمت آشپز خونه از اون خوراکی های که غایم کرده بود برداشتم هم برای خودم و هم برای شوگا،رفتم بیرون دنبال شوگا که دیدم رو یکی از نیمکت های پارک نشسته بود بلند داد زدم هییی شوگا...........برگشت سمتم،دیودم سمته اش خودمو تو بغلش جا کردم که گفت........اینجا چیکار میکنی،مامان و بابا میدونن اینجایی.........نه، از بغلش بیرون اومدم و کوله پرت کردم سمته اش.......اینا لازمت میشه،.......اینا دیگه چیه آنی...........پول به همراه لباس و خوراکی اینا به دردت میخوره حالا پاشو بریم.........کجا.......من یه دوست دارم اون یه برادر بزرگتر داره اون کلی خونه داره فکرکنم بتونیم یکیشوبرات بگیریم البته اگه نخای بیرون بمونی.........برات بد نشه نمیخوام بخاطر من تو دردسر بیوفتی......اولن دش تو داداشمی،دومندش اونا هم این تو از خونه فرارکردن،فک نکنم برام بد شه. با شوگا راه افتادیم تونستیم یکی از خونه های برادر مینام روبگیریم. چند سال از دعوا های شوگا و خوانواده ام میگزره اون الان تو یه گروه کیپاپ کار میکنه البته خیلی تازه کاره قراره برم بهش بگم میخوام برم آمریکا تا پلیس شم یه لباس پوشیدم و رفتم بیرون که دیدم شوگا داره پوستر پخش میکنه رفتم پیشش دستو کشیدم و رو یکی از صندلی ها نشوندمش........هی چته دختر دستم شکست.......شوگا یه چیزی هست میخوام بهت بگم......بگو میشنوم......من میخوام برم آمریکا درس بخونم.....این که مشکلی نداره،حالا جه درسی.......پلیسی.......امکان نداره اگه تو بری معلوم نیست چی میشه،شاید تو اون تمرین هایی که میدن مریض شی یا اتفاق های دیگه......ولی من تصیمیمو گرفتم میرم حتی اگه تورو از دست بدم،راهمو کشیدم و رفتم سمت خونه با دو پله ها رو بالا رفتم درو باز کردم پشتش نشسته ام،بعد از چند دقیقه رفتم سمت چمدونام برشون داشتم به سمت فرودگاه رفتم
پایان فلش بک
همه ی اینا توی لحظه از ذهنم گذشت از فکر در اومدم دیدم گوشیم داره با شماره شوگا زنگ میخوره آخه این شماره منو از کجا آورده که یاد یه چیزی افتادم چند روز اونا تازه از آمریکا رفته بودن و چند وقت پیش یه فن ساین تو اینجا داشتن حتما رزی رفنته اونجا آخه من عکسامو براش میفرستادم تو یکی از عکسا با رزی بودم حتما شناختته اش و شمارمو ازش گرفته،با عصبانیت به سمت اتاق رزی رفتم با تمام توانم به در کوبیدم رزی درو باز کردو گفت.......چته دختر در و از جا کندی........تو شماره ی منو به شوگا دادی.......ببین من نمیخواستم بهش بدم خیلی اسرار کردم تو ام که میدونی بایست من شوگاعه دلم نیومد بهش ندم.......آها بعدا به حسابت میرسم حالا بیا تلقنو جواب بده..... خوب خودت جواب بده.... حرف اضافی نزن جوابشو بده بگو داره ورزش میکنه... باوشه
مکالمه شوگا و رزی هی آنی چرا غط کردی منم اوپا دوست آنی ببخشید میشه گوشی و بدی بهش نه اوپا داره ورزش میکنه منم کار دارم خداحافظ هی غط نکن راوی:رزی تلفنو غط کردو داد به آنی از زبون آنی:خب من تورو چه جوری تنبیهت کنم......آنی به نظرم بهش زنگ بزن معلومه خیلی دلش برات تنگ شده.....ولی من اصلا دلم براش تنگ نشده......چرا.....تو خنگی یا خودتو زدی به اون راه.......بگو چرا.... کل سازمان آرمین هستن از صبح تا شب راجب اونا حرف میزنن بعد میگی چرا.....او راست میگی ولی زنگو بزن.....نمیدونم،گوشی برداشتم و رفتم تو اتاقم با دودلی زنگ زدم به شوگا جواب داد بعد از کلی حرف زدن گوشی رو غط کردم که یهوووو
پارت اول بود چطور بود لایک و نظر یادت نره
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیه ولی من ازش سر در نیوردم 🤨
عالیییی بود پارت بعدی لطفا
عالییی بود پارت بعدی رو زود بزار✨❤️❤️❤️❤️