دخترک تنها پارت 1 😭😓

سلام امروز من اومدم با یه داستان زیبا این داستان زیبا 3 پارت داره امیدوارم که خوشتون بیاد🖤

اول بالا رو بخون خیلی مهمه لطفا بخون🖤🥀

سلام اسم من کارا است من یه دختر 15ساله هستم پدرو مادر من فوت شدن🖤🥀 من الان تو یه خونه خرابه تک و تنها زندگی میکنم🖤🥀 《 از زبان نویسنده: بچه ها چون ایشون پدرو مادر ندارن و فقیر هستن تو خونه خرابه زندگی میکنن 》

من وقتی 9 سالم بود پدر و مادرم فوت شدن و الان 6 سال هست که بدون اونا زندگی میکنم و شبا با گریه روی یه مبل خرابه میخوابم🖤🥀من بعد از فوت پدرو مادرم شبا خواب نداشتم و فقط تا صبح گریه میکردم🖤🥀

البته همین الانم با گریه میخوابم🖤🥀 من یکمی زیبا هستم💖🖤🥀 ببخشید شب شده من باید بخوابم🖤🥀😴 واییی چقدر اینجا سرده😰🥶 من یه پارچه نازک روم میندازمو میخوابم ولی امشببب🥶🥶 خخخیلی سسسرده🥶🥶🥶🥶 خوابم نمیبره ولی خوب بزور باید بخوابم😴🖤🥀

صبح شده 🙄 ولی من چطور خوابم برده؟ خیلی خوب من باید برم یکم نون بخرم و با یه پنیر رفتم پول از کیفم در بیارم

خوب دوستان این پارت تموم شد منتظر پارت بعدی باشید این داستان فقط 3 پارت داره امیدوارم که خوشتون بیاد🖤 لایک و کامنت و فالو یادتون نره🖤 تو کامنت ها بگید که داستانم چطور بود🖤