اینم از پارت سه خیلیا خوششون اومد😙
بعد از اون بو*سه(به خاطر این ممکنه قبول نشه)ته خیلی شوکه شده بودی آخه تو یکی از بزرگ ترین و پر و پا قرص ترین تهکوک شیپر ها بود حالا که اینو دیدی با خودت گفتی: یا ته قصد خیا*نت داره:|یا اصن با کوک نیس)حالا در هر صورت خیلی خیلی گیج بودی و رفتی سر کارت...
وقتی رسیدی سر کار حدود یک ساعت بعد مدیرت به تمام کارکنان گفت چون همسرش فوت کرگرده تا یک هفته ممکنه شرکت تعطیل باشه و رفتی خونه، از اونجا که تقریبا بعد از ظهر بود خیابدن خیلی خلوت بود و تاکسی پیدا نکردی برا همین مجبور شدی برگردی که تو راه... از زبان جیمین: دوباره مثل هروز رفتیم بیگ هیت،وقتی رفتیم بیگ هیت حدودا یک ساعت بعد پی دی نیم گفت:امروز چون یکی از فامیل هامون فوت کردن باید برم فاتح برای همین میتونید برید(فقط گروه ها). من تهیونگ و نامجون هیونگ رفتیم یکم بگردیم و بقیه اعضا خواستند به کار آموز ها برسن،خواستیم بریم رستوران کنار بیگ هیت غذا بخوریم.
وقتی سفارش دادیم تلفنم زنگ زد،رفتم بیرون حرف بزنم وقتی تموم شد احساس کردم تو کوچه کنار ساختمان جلوی بیگ هیت صدای داد یه دختر میاد رفتم دیدم که یه عو*ضی دارن به همون دختری که دوستش دارم دست درازی میکنه،رفتم گفتم :مر*تیکه تو حف نداری اینجوری به یه درختر دست درازی کنی +بعد جناب عالی کی پاشن؟ _اونش مهم نیس فقط ولش کن +اها فک کردی چون عضو یکی از بهترین گروه هایی میتونی به همه دستور بدی؟؟؟؟؟ -ای عوضی... رفتم شروع کردم به زدنش تا حدی که خودش رفت،رفتم طرف ا/ت و گفتم:حالت خوبه؟چیزیت نشده؟ ا/ت:نه نگران نباش من خوبم:')
جیمین:خوب پس*بقلش کردم و گفتم*ترسیدم چیزیت بشه ا/ت:(تو ذهنش)*ودففففففففففففففف الان جیمین منو بقل کرد؟جرررررر*امم..چیزه... +چیه؟چیزیت شده؟ _نه من خوبم فقط من یکی از آرمی هاتونم و بایسم هم تو و تهیونگی😳 +عه چه جالب،میتوننم پیج اینستاتو داشته باشم؟ -عا بله حتما،ایدیم Shina_pk
+ممنون _خیلی چیز با ارزشی برامه این که آی دی منو خواستید رفتم پیش پسرا و بقیه غذا رو خوردم از زبان ا/ت: خیلی حس فوق العاده ای بود که آیدلم منو نجاب داده بود دقیقا مقل داستان ها بود که پرنس مثل قهرمان ها عشقش رو نجات میده واقعا عالی بود رفتم خونه و لباسامو عوض کردم و یه تماس با خواهرم گرفتم...
دینگ دانگ(گوشی خواهر ا/ت) او ا/ت سلام خوبی؟ _آره خیلی خوبم اگه بدونی چی شششششددددددههههه +چی شده؟ _خب اولی که سه روز پیش رفتم کنسرت بی تی اس،دو روز پیش تهیونگ برام یه آی پد فرستاد و فرداش اومد گفت امیدوارم ازش خوشت اومده باشه و منو بو س.. +وایسا ببینم تو چطور ازین کارا کردی؟؟؟؟؟_ _نه اینو کنار گوشم گفت و گوشپو بو سید +اوکی خب بعدش؟ _بعد امروز نزدیک بود یه اتفاقی بیوفته که جیمین منو نجات داد و از ترس بقلم کردم و ای دی اینستا منو گرفت😀😀😀😀😀😀 +از همون اول من میگفتم تو شانس داری حالا هی بگو نه
گایز کامنت و لایک فراموش نشه و نظرتون رو بگید😊💕
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)