سلام این از اولین تستم امیدوارم خوشتون بیاد 🌸
بیدار شدم ساعتو نگاه کردم دیدم ۸ صبح زود پاشدم چون امشب ساعت ۷ قراره برم کنسرت بی تی اس و برای اولین بار تونستم مامان و بابام و راضی کنم رفتم کلی چیز اماده کردم البوم اخه فنساین هم میخواستم برم ا/ت: یونا نمیخوای بیای با هم بریم خرید؟؟ پاشو چقدر میخوابی (یونا خواهر بزرگت) یونا: الان... ا/ت: عههه نخواب گفتم پاشو یه لگد بهش زدم پرت شد اونور سعی کردم نخندم ولی نتونستم و پقی زدم زیر خنده قیافش و موهاش عالی بود ا/ت: پاشو تنبل خان برای رفتن به کنسرت استرس نداری؟ تا گفتم کنسرت زود پاشد لباس عوض کرد و با هم دیگه رفتیم خرید از اونجای که با سلیقه بودم من لباسشو انتخاب کردم وقتی داشتیم خرید میکردیم یهو..
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام
خیلی عالی مینویسید
لطفا ادامه بدید
عالییییییی لطفا بیشتر بنویس و ادامه بده
مثل همیشه عالی عشقم
عااااااااااالی
ادامه بدههههههههههههنهههههه باید ادامه بدیی
عالی بود 😻
به داستان منم سر بزن❤
نظر لطف شماست قشنگم حتما سر میزنم عزیزم