
لطفا نظرات فراموش نشه???
خب سلام بچه ها یه نظر سنجی گذاشتم. اگه خواستم داستان بعدی رو بنویسم میخوان دوباره تیم رو وارد داستان کنم. میخوام با کمک شما یه ابر نیروی جدید براش بذارم. یه چند تا سوال که اگه میتونید توو نظرات پاسخ بدید.۱.تیم برادر مرینت باشه یا برادر آدرین۲.دوست دارید تیم چه قهرمانی باشه تو داستان بعدی؟(مثلا شزم،سوپرمن و...)یه هیروی دیگه
از دید مرینت : یه لحظه مرگو جلوی چشمام دیدم ولی تا لایلا نیخواست چاقو رو بزنه چشمام رو بستم ولی نمیدونم چرا دردم نگرفت . چشمامو باز کردم دیدم فلش یا تیم جلوی من افتاده زمین و کلی خون ازش رفته. لایلا تا دوباره اومد چاقو رو به من بزنه چند نفر گرفتنش . بعد آدرین به پلیس زنگ زد و آلیا هم به بیمارستان . بعد با گریه نشستم پیش تیم و بهش گفتم
تو که الان نمیخوای منو تنها بزاری میخوای؟ اون هم گفت نه ولی زندگی اون جوری که تو میخوای پیش نمیره . و یهو گفت جیمی سرعتو پایین بیار و بازدبندشو گذاشت تو دستم و بهم گفت اگه من مردم مراقب جیمی و معجزه گرم باش
بعد تیم از حال رفت ولی هنوز نبضش خیلی کم میزد. همون موقع آمبولانس رسید و تیمو برد آلیا و نینو با آمبولانس رفتن و به منو آدرین گفتن بعد از اینکه لباساتونو عوض کردید به سمت بیمارستان راه بیافتید. من سریع لباسامو عوض کردم و با آدرین رفتیم بیمارستان. بعد پنج دقیقه رسیدیم بیمارستان.
آلیا و نینو رو دیدیم که رو صندلی نشسته بودن و من سریع دویدم پیششون و گفتم چی شد؟ آلیا گفت متاسفم مرینت ولی دکتر گفت یه معجزه فقط میتونه تیمو نجات بده که یهو دیدم دکتر از اتاق عمل یه جنازه آوردن بیرون و من زدم زیر گریه و گفتم تیم مرد. بعد آلیا گفت مرینت اصلا تیم رو تو این اتاق عمل نبردن اون یکی دیگه بود. من یه لحظه آروم گرفتم.
بعد از سه ساعت دکتر از اتاق عمل اومد بیرون و گفت خداروشکر خطر رفع شد فقط اگه یه دقیقه دیر تر میرسیدید ممکن بود آقای تیم بمیره
بعد به دکتر گفتم کی میتونم تیم رو ببینم اون گفت الان که بیهوشن ولی فردا شاید بتونید ببینیدشون
بعد دکتر گقت اینجا نمیتونید کاری انجام بدید ولی روز های دیگه باید یه همراه پیش تیم وایسته به خاطر همین امروز برید خونه و روزهای دیگه که بیشتر بهتون نیاز شد بیاید
همه رفتیم خونه ولی من تا صبح دلم آروم نگرفت و نتونستم بخوابم و هیچی هم نمیخوردم صبح که بیدار شدم بازم رفتم پیش مادر و پدرم اونا به زور بهم صبحونه دادن و گفان اتفاقی نیوفتاده که حالش خوبه.ولی نمیدونم چرا پدر مادرم خیلی از تیم خوششون نمیومد و براشون مهم نبود پسرشون تو بیمارستانه. امروز میتونستم تیمو ببینم و ازش تشکر کنم خداروشکر خطر رفع شده.
از دید آدرین: همش تقصیر اون لایلای بیشعوره . اون باعث شد یکی از بهترین دوستان راهی بیمارستان بشه و عروسی من و مرینت به هم بخوره و مرینت انقدر ناراحت بشه. از زبان A.M.M: راستی الان میپرسید لایلا چی شد؟ دیشب پلیس لایلا رو گرفت و برد و یک ماه دیگه محاکمه میشه .
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مزخرفه اصلا خارج از داستان میراکلس واقعیه یعنی چی که بیایم یه نفرو اضافه کنیم کاملا مزخرف اصلا به درد نمیخوره به نظر من همه رو که اضافه اوردی رو بیرون کن و داستانات داخل نقش اصلی خود میراکلس واقعی بمونه
این مزخرف بازی ها چیه در میارید کسی اضافه میکنید به رمان هاتون کاملا مزخرفه
ببین عالی بودی از عزیزم از پارت اول تا همین حالا خیلی خوشحال شدم آنقدر زود گذاشتی
قدرت خاصی نداشته باشه
ببین عالی بودی از عزیزم از پارت اول تا همین حالا خیلی خوشحال شدم آنقدر زود گذاشتی
قدرت خاصی نداشته باشه
عالیه تیم باشه نه برادر مرینت باشه نهادرین غریبه باشه بتمن باشه
ببین اگه بخوای سوپرمن رو بیاری خیلی مسخره میشه مثلا یه شخصیت جدید بیار مثل پسر عموی آدرین قدرتش هم این بتمن باشه پولدار مشهور اسمش هم باشه جاناتان اگراست باشه قدرتشم هم مثل بتمن باشه باهوش هم باشه خوب میشه اسم کوامی هم کیدو باشه دیگه یه سوپر هیرو جدید بیار مثل یه قدرت بده به خواهر لوکا باشه اسمش فکنم رز بود
اگر میتونی همینو ادامه بدی چیزی اضافه نکن
خیلی خوبه لطفا بعدی رو بزار