خواب دیدم....

خواب دیدم....... که...

خواب دیدم که تا اینجاش دیدم از اینجا شروع میشه خواب قسمت اخر فصل چهارم میراکلس دیدم از اینجا که مرینت همجارو تزئین کرده بود برای ادرین یا گربه سیاه هویتش میدونست..... ولی ادرین برای اون قرار نیومد. 😔😭 مرینت کلی ناراحت شد. و رفت. 🤧 یه دفعه یه ابر شرور به نام مکس امد. همون پدر کلویی شرور شد. من فکر میکردم چون ااسمش مکس هست مکس شرور میشه اون پسره خب بد یه ادم ناشناخته رو با مرینت ادرین گرفت🥺😔 بعدددد مرینت و ادرین بهم نگاه کردن زیر کارتون کنار اون مرد تبدیل شدن ....... بعد شکساش دادن. و ادرین به همونجا که مرینت تزئین کرده بود رفت. مرینت انگشتری به سمت ادرین کشید گفت بامن ازدواج میکنی من عاشقتمممممم ادرین😔 (چه غم انگیز یهو حس کردم انگار این خواب یبار دیگه هم دیده بودم)

نمیدونم جواب ادرین چی بود. ولی شاید بله❤ بعد دیدم معجزه گر هاکماث شکسته و گابریل داشت درستش میکرد هرکاری میکرد نمیشد😐🤣 یهو ادرین امد و گابریل یه پارچه روی معجزه گرش انداخت. ادرین با اصبانیت پارچه رو کشید داد زد گفت متجزه گر به این میگن داشت به حلقش نشون میداد گابریل فهمید که اون کت نواره یهو هم ناتالی همون مایورا امد و ادرین بغل کرد ادرین هم بهش گفت مامان❤ مایورا خیلی عوض شده بود تیپش موهاش))) بیچاره ادرین) فکر اون یکی مامان ادرین زنده شده بود. و تمام اینم قسمت اخر میراکلس واقعا چه غم انگیز

فکر کنم فصل پنج عروسیشونه هوراااااااااااااا

پس یعنی خوابم واقعیه چون همون دوست داشتیم اینطوری شه) ♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕♕ و این خوابم داشت سریال بهم نشون میداد که اینجوریه.

امید وارم باشه.)

بای❤🌺🌺❤