خب اینم از پارت ششم ^-^♡♡♡♡♡ ببخشید که دیر شد 😿♡♡♡♡♡
هرماینی با تعجب به هاگرید گفت :(( درباره چی؟؟!!!! 😳 )) هاگرید صندلی را کشید و روی آن نشست و گفت :(( خب........ شاید بهتر باشه همه چی رو از اول بگم.......)) هری و رون و هرماینی با اشتیاق به هاگرید نگاه میکردند. هاگرید ریش های بلندش را خاراند و شروع کرد به گفتن همه چی.....
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عاجی میشه داستان منم بخونی کم بازدید میخوره 😔
چرا؟ 😢♡♡
عاجی گرفتاریام انقدر زیاد شده که خیلی کم میتونم تو تستچی باشم ولی حتما میخونمش 😃♡♡
باحال
مرصی 😻♡♡
های عاجی چطوری؟
عاج اسمتو عوض کردی نشتاختمت😐🔪
سلام بر عاجی صبا گل 😻😹♡♡
دیگه از فاز جینی بودن اومدم بیرون 😹✌♡♡
عالی بود😍 نظر خاصی ندارم و حس می کنم که اسنیپ و هاگرید مشکوک نمیزنن!😐
مرصی 😻♡♡
به به 😐😹♡
عالی بود آجی ❤
من اینو بررسی کردم 😘
اولین بازدید 💚
اولین لایک ❤
اولین کامنت💛
مرصی عشقم که برسیش کردی یه دنیا ممنونم 😻😘♡♡