10 اسلاید چند گزینه ای توسط: Elina انتشار: 4 سال پیش 267 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
لطفا نظر فراموش نشه
بعد از تولد رفتیم خونه خوبیش این بود که تا دو هفته مدرسه تعطیل بود ادرین اومد خونه ما من دیگه عادت کرده بودم که پیش ادرین جونم بخوابم?وقتی خوابیدیم ادرین منو بغل کرد داخل بغلش یه حس ارامش عجیبی بهم دست داد و بهش گفتم چه قدر منو دوست داری....؟گفت دوستت ندارم??خیلی ناراحت شدم که یهو گفت.......
یهو گفت اره مرینت من دوستت ندارم من......من............من عاشــــقتم????قند تودلم اب شد خوداروشکر به خیر گذشت و سرم و بردم تقریبا کنار گردنش و خوابیدم اونم مو های منو باز کرد و دستشو گذاشت رو موهام و نوازش میکرد گفت من واقعا دوستت ندارم من میمیرم برات چون...چون تو بانوی رویاهای منی و من هیچوقت نمیتونم ازت دست بکشم حتی وقتی که بمیرم منم گفتم ادرین خان زبونتو گاز بگیر کفت که چی گفتم که بمیری دیگه یا ما نمیمیریم یا اگه هم خدایی نکرده بمیریم با هم میمیریم???❤️ادرین گفت باشه خیلی خوب فردا واست یه سوپرایز دارم بخوابیم حالا تا فردا سر حال باشیم و جون داشته باشیم تا بتونیم کارامونو انجام بدیم باشه بانوی من بعد لبمو یه بوس کوچیک کرد منم سرشو گرفتمو محم فشار دادم ازش یه بوسه خیلی محکم سه چهار دقیقه ای گرفتم و بعد خوابیدیم??
وقتی که از خواب بیدار شدم دیدم ادرین نیست خیلییییی ترسیدم و به تیکی گفتم واییی ادرین نیست ادرین؟......ادرین کجایی؟.....ادرین؟ تیکی گفت مرینت نگران نباش پیداش میشه رفتم دنبالش و بهش زنگ زدم بار اول بر نداشت اما بار دوم زدم برداشت گفتم الو سلام ادرین خوبی؟کجایی تو؟ گفت سلام عزیزم ممنون خوبم تو خوبی من تو مترو کنار بلیط فروشی هستم بیا اونجا و قتی رفتم بغلش کردم و اونم بغلم کرد و پیشونیم رو بوسید گفتم ترسیدم جناب ادرییین گفت نترس حالا که مدرسه ها تعطیله من دو تا بلیط هواپیما برای نیویورک گرفتم گفتم واقعا؟؟؟ گفت اره عشقم گفتم واییی خیلی ممنون خیلی دوستت دارم ادرین گفت منم همین جور و رفتیم خونه یه صبحونه مفصلی خوردیم و رفتیم تو اتاقم و وسایلامونو جمع کردیم منم یه چمدون جداگانه واسه میراکلس باکس گذاشتم و اونو گذاشتم توش سرشو بستم و روش نوشتم میرا...... دیگه یکم درسمونو تمرین کردیم و رفتیم به مامان و بابام گفتیم گفتم موردی نداره برید ما هم تشکر کردیم و ما هم دوباره رفتیم و یکم دیگه درسمونو تمرین کردیم و بعد اتاری دستی بازی کردیم و استراحت کردیم شب شام خوردیم و به صورت لیدی باگ و کت نوار رفتیم رو برج ایفل و یکم اونجا موندیم دیگه بر گشتیم و خوابیدیم
صبح بیدار شدیم من کلی زوق و شوق داشتم ادرین هم همینطور رفتیم سوار هواپیما شدیم و هواپیما پرواز کرد مناولش یکم حالم بد شد اما یکم کمپوت آناناس خوردم خوب شدم و خوابیدم ادرین هم همین طور سرمو گذاشتم رو شونش و خوابیدیم وقتی بیدار شدم دیدم ادرین داره یه کاری میکنه تا گفتم ادرین فوری اون چیز رو پشت سرش قایم کرد ما پیاده شدیم و رفتیم تو ماشین تو ماشین که بودیم من تو بغل ادرین بودم? غروب شده بود تا رسیدیم شب شد و شاممونو خوردیم دیدیم خبری از تیکی و پلگ نیست خیلی گشتیم و اخر با یه چیز خیلییی جالب بر خوردیم تیکی و پلگ پیش هم داشتن شام میخوردن و ما همینجوری نگاشون کردیم اخرش همو بوسیدن❤️❤️?? پلگ گفت هورااا بلخره به ارزوم رسیدم تیکی هم گفت دیگه زیاده روی نکن اقای جوراب بو گندو? ما هم شاممونو خوردیم و خوابیدیم تو بغل هم خوابیدیم
فردا یه فشن شو بود رفتیم ادری بورژوا هم اونجا بود?خیلی خوش گذشت
دو هفته مثل برق و باد گذشت و ما برگشتیم پاریس ما اونجا راحت تر بودیم?پاریسو میگم اونجا یه اتفاق عجیب افتاد یه دفعه بانیکس اومد با خوشحالی گفت بیاین اینده خودتو نو ببینین ما رفتیم و دیدیم وای خدا ما دوتا بچه داشتیم یه دختر و یه پسر و یه همستر به نام زوشی
من واقعا خوشحال شدم که همستری به اسم زوشی داریم و همچنین دوتا بچهههه?????????ادرین گفت حالا باید منتظر باشیم که کی بچه هامون تشریفشون رو میارن مرینت جونم? اونموقع من خیلی احساسی شدم به ادرین نزدیک شدم و بوسیدمش بانیکس گفت خوب خوب خوب بهتره که دیگه برید خونه هاتون ما هم گفتیم باشه بانیکس?ما رفتیم
ما هم بعد از دو هفته رفتیم خونمون خیلی دلم برای مامان و بابام تنگ شده بود رفتم بوسیدمشون و خیلی با هم حرف زدیم و شیرینی خوردیم ادرین گفت مرینت میای بریم خونه ما یه نگاه به ناتالی و اتاقم بتدازم گفتم اره میام ادرینم رفتیم ادرین کلی برام پیانو زد پلگ هم برای تیکی پیانو زد خیلی خوشکل بلد بود واقعا باورم نمیشد??
برگشتیم خونه و کلی با هم بازی کردیم و درس خوندیم و خیلی خوشحال بودیم و دیگه خوابیدیم
لطا نظر بدید خیلی زحمت داره و ببخشید که دیر گذاشتم
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
ممنون از همه ی شماااااااا ??????????♥️??♥️???????✨❤️??????
عاشق این قسمت شدم.
خیلی احساسی بود. رمان منم بخونین.
اسمش رو این شکلی وارد کنید?
قهرمان های عاشق
واقعا عالی بود خیلی عاشقانش کن طرفدارش بیشتره
مرسی خیلی خوب بود
مال منم ببین قسمت ۲ هست قسمت ۱ هنوز منتشر نشده اسمش : مرینت و آدرین:یک روز باهم است????
محشر بود عالی