
خب خب خب بریممممم فقط فقط فقط 😁 بگم این پارت حساسه 😍 و سوهویی 😂 تستچی منتشرش کننننننننننن 😘😘😘😘😘😘
رفیتیم پیش مامان بابام اونا منو به اقا و خانم مین معرفی کردن 😁 که از قضا مامان بابای یونگی بودن 😁یهو دیدم اون طرف کوک داره با یه نفر حرف میزنه عه نامجونه 😂 یهو نامجون به من اشاره کرد و به کوک نشونم داد چرخیدم که فکر نکنن دارم کنجکاوی می کنم 🤦♀️ یهو دست یه نفر دورم حلقه شد و کنار گوشم زمزمه کرد کوکی: چیزی شده بیبی ♥ ا/ت: نه نه نه فقط که یهو 6 تا ادم جلوم دیدم سرم که پایین بود و به دستایه کوک نگاه می کرد و اوردم بالا دوستایه کوکی بودن که داشتن به من و کوکی نگاه می کردن 🤦♀️🤦♀️🤦♀️

داشتن نگامون می کردن منم یه لبخنده ضایعی زدم و گفتم ا/ت: سلام 😊 همه: سلام 😁 یکم که گپ زدیم احساس بدی پیدا کردم اروم روی شونه کوک زدم و در گوشش گفتم 😣 ا/ت: من یکم حالم بده میرم.... 😣 کوکی: خوبی باشه برو 😨 رفتم دستشویی هی پشت سر هم ( با عرص پوزش 😊) عق می زدم حالم بد بود نباید انقدر شیرینی می خوردم 😭 یکم که حالم بهتر شد رفتم بیرون که یهو یکی دستمو کشید نگاه کردم دیدم سوهوعه سعی کردم ازش جدا شم حالمم خیلی خوب نبود که کشیدم تو بغلش اروم صدا زدم ا/ت: جونگ کوکککک 😭 که دستشو گذاشت روی دهنم اروم توی گوشم زمزمه کرد 😣 سوهو: هیشششش 🤫 که یهو همچی جلوی چشم تیره و تار شد و اخرین چیزی که دیدم کفش های کوک بود 😴
از زبون کوکی ا/ت رفت دست شویی یکم که گذشت میون اون همه سر و صدا صدای کمو اروم و غمگین از نزدیکی دستشویی اومد بدو بدو دویدم سمتش ولی اونجا نبود ا/ت رو صدا زدم یکم صبر کردم صدام می لرزید ترسیده بودم اگه یه مو از سرش کم بشه هیچ وقت خودمو نمی بخشم 😭😭😭😭 رفتم پیش بچه ها تا شاید باهم پیداش کنیم ولی نتونستیم هیچ جا نبود 😭 بغض گلومو چنگ می زد 😣 رفتم پیش پدر و مادرش 😭 اونا هم ترسیدن و همه جارو گشتن که دیدم خالش پیششونه رفتم دیدم سوهو هم نیست پسره ی عوضی 🤬 اون ا/ت رو برده نامجون و جین به همکاراشون زنگ زدن 😕 ( بچه هام پلیسن 😁) پدرش بهم گفت پدر ا/ت: اگر دخترم پیدا نشه ( داد 😡) من می دونم با تو و اون پلیسا 🤬تو باید مراقبش می بودی 🤬 مادر ا/ت سعی کرد پدرشو اروم کنه بعد اومد سمتم دستاشو گذاشت رو شونم و گفت 😭 مامان ا/ت: برو پسر برو پیداش کن من بهت ایمان دارم 😊

از زبون ا/ت وقتی بیدار شدم تو یه اتاق بنفش قشنگ بودم ساعت چنده یا خدا 5 بعد از ظهر گشنمه 😭 دلم درد می کنه 😭 الان یادم اومد سوهو منو اورده اینجا 😭 چقدر سرده 🥶 ها یه لباس چه خوشگله 🌺 چیکار کنممممممم 😭😭😭😭 خیلی سرده بهتره لباسمو عوض کنم این😭 کجا لباسمو عوض کنم اینجا 2 تا دره خب اولی یه در بود که به یه انباری راه داشت دومی حمام دستشویی بود رفتم لباسمو عوض کردم خب الان چیکار کنم بزار به کوکی 😭 زنگ بزنم 😁 اه انتن نداره پس نتیجه می گیریم بیرون شهریم بزار از پنجره نگاه کنم خب نمی دونم کجاییم 🤦♀️😭

دور اتاق گشتم و یه جایی پیدا کردم و به کوکی پیام دادم 😁

♥♥♥♥♥♥ شیرموززززززز 😂😂😂😂😂

بعد گوشی رو گذاشتم که صدای پا شنیدم ترسیدم رفتم رو تخت پتو رو رو خودم کشیدم ( پتوهای فولادین محافظ 😂) اروم سرمو اوردم بیرون سوهو بود دوباره رفتم تو پتو یهو پتو رو برداشت و گفت گشنت نیست عزیزم 😁 با عصبانیت گفتم نه برو گمشو 😡 سوهو: عزیزم کسی که با عشقش اینطوری صحبت نمی کنه 😁 داد زدم ا/ت: از جلوی چشام دور شو پسره نکبت 😡🤬 اروم گفت باشه و رفت بیرون و قبل از اینکه درو ببنده گفت اماده باش عزیزم به زودی فقط و فقط مال منی 😂 و یه خنده شیطانی کردو درو بست و صدای چرخیدن کلید تو قفل رو شنیدم پتو رو دورم کشیدم و رفتم کنار در که ( مال منی اوم اره اره چی شد ذهن های منحرففففف 😂😂😂)
پایاننننن 😐💔 اره زجرتون میدم 😐💔 اره ؟؟؟؟؟ 😐💔 اوم اره 😐💔 خب بگم لایک و کامنت یادتون نره 😁😁😁 راستی بگم یه ادمین جدید اومده تو کانال من دوسته منه الان تستش تو برسیه حتما پیشنهاد می کنم به پیج اینیستاش سر بزنین 😁😁😁😁😁😁 لایک نکرده کجا میری عزیزم 😁😁😁😁😁😁😐💔
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
قصد دارم یه تست بزارم که رومانت و خودتو معرفی کنم اجی نظرت چیه 😘😘😘😘😘😘💜💜
عالیی
ممنونم عزیزممممم 😘😘😘😘
همون سلما صدات می کنم خیلی بامزس 😁 چرا بدم بیاد خیلی هم قشنگه اجی سلما 😁🤩😘
عررر وی غش کردم
😁😁😁😁😁😁 عزیزم منتظر غش کردنای بیشتر باش 😂😂😂
پارت بعد کی میزاری
فردا می ذارمش 🤩🤩😁😁
آجی لطفا یه ذره بیشتر بنویس.اخه توی هر اسلاید خیلی کم مینویسی.
نمیخوام هیت بدم،فقط دارم نظرم رو میگم.
داستانت فوق العاده است،منتظر پارت بعد هستیم😘❤😍
چشم حتما گلم بهونه نمی ارم چشم عزیزم
داستانت خیلییییی قشنگ بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
😘🥰😘🥰😘 مممممنونم من خیلی خوشحالم که برای بیشت پارت ها نظر میدی خیلی ممنونم ازت 🥰🥰😘🥰🥰❤