
سلام 😄 👋🏻 چطور متورید؟! خوبید خوشید😄خب یه داستان جاده چالوسی نوشتم 😂نمیدونم خوشتون بیاد یانه ولی اگه خوشتون اومد بگید ادامش هم بزارم 😁بوس به کلتون 😘❤️خب بریم ببینم این داستان چطوره

خب این داستان درباره یه دختر به نام ((اِتِه)) هست... [خب پس شما اته هستید اوکی] اول خصوصیات اخلاقی رو میگم از اون دسته افرادی هست که نگاه نمی کنه طرف مرده یا زنه خیلی شیطون، کنجکاو، بامزه، خوشکل وکیوت 😍، همیشه پر انرژی.. [اصلا خسته بشو نیست که یجا بند نمیشه 🤦🏻♀️😂]،فوق العاده باهوش البته گاهی اوقات یه خورده گیج میزنه 😅😁خب بعضی اوقات خندونه بعضی وقتا هم گریون بستگی به شرایت داره، شاید خیلی از مخش کار بکشه ولی وقت هایم هست که حساسی عمل می کنه، همیشه نگران بقیه هست خیلی کم وقتی نگران میشه فکر می کنه بیشتر اینجور مواقع احساسی عمل می کنه////خب دیگه بسته از خصوصیات اخلاقیش بریم خودش رو معرفی کنیم ///اته الان 20 سالش هست از 7 سالگی پيش مادر بزرگ و پدر بزرگ پدریش زندگی می کنه البته خیلی مادر بزرگش رو دوست داره و هرچی مادر بزرگش بهش بگه بدون چون چرا گوش میکنه حتی اگه دلش نخواد، مو های بلند خرمای داره چشمای عسلی رنگ درشت و زیبایی داره ابتدای مو هاش صاف هست اما پا اینش موج داره ل*ب های کوچیک بچگانه داره [دقیقه مثل عکس بالا ☝🏻 😁] سورت گردی داره اما لاغر هست کلاً هم خوشکله هم پولدار دندانپزشکی درس خونده و به عنوان یه نخبه در کشور شناخته میشه و داخل یکی از بهترین دانشگاه ها درس خونده اما خب من زیاد توضیح نمی دم بریم از اته چی میگه [برو اسلاید بعد]

خب اته جان من همه چی رو درباره شما نگفتم خودت بگو چه اتفاقی افتاده برات و خودت رو به دوستان معرفی کن اته :(باشه خیلی ممنون خب من اته هستم در حال حاضر بیست ساله هستم از هفت سالگی بخاطر شغل پدرم و مادرم که جاسوس امنیتی مخصوص کشور ایران بودن (یه نکته الان بابای اته رئیسجمهور هست و مادرش هم معاون جاسوس امنیتی ایران هستند) مجبور شدم در کنار مادر بزرگم زندگی کنم هنوز اون روز ها رو یادمه که چطور ترکم کردن من فقط 7 سال داشتم 😪واقعا فکر کردن به اون روز ها برام سخته...[نکنه :پدر و مادر اته بخاطر این ترکش کردن چون نمی خواستن به اته کسی که با اونها دشمنی داره آسیب بزنن پس ترکش کردن تا اته زندگی راحتی داشته باشه ] من از مادر پدرم متنفرم اونا هر وقت که به من برای مسائل سیاسی نیاز دارن فقط میفهمن دختری هم دارن 😪.... اشکالی نداره به هر حال نمیشه که یه نفر همچی رو یکجا داشته باشه 😊خب من مو های خرمای چشم های درشت عسلی و صورتی گرد دارم کلا خیلی قیافم کیوته همه دوست دارن[عکس دیگه اته البته موهای اته اصلیشون خرمای هست اما الان رنگشون کرده خب]

[عکس دانشگاه اته رو در بالا می نگرید😁😉] کلا خیلی قیافم کیوته همه دوست دارن لپ هام رو بکشن اما اصلاً لپام نرم نیست 😅 خیلی هم سفته از این کارم بدم میاد چون تا دو روز لپم درد میگره 😂 من از 11 سالگی تا تونستم جهشی خوندم و قبل از بیست سالگی که الان باشه تخصص دندانپزشکی گرفتم وقتی 15 سالم بود به عنوان نخبه قبول شدم و اجاز تحصیلی در خارج کشور گرفتم وقتی 18 ساله بودم دانشگاه ماساچوست آمریکا رشته دندان قبولی گرفتم و الان هم در آمریکا هستم امروز آخرین روزم بود دیگه حتی مراسم جشن تخصص هم تمام شده دیگه باید برگردم ایران خب شاید این سوال براتون باشه که چرا من ایرانی هستم ولی همچنین اسمی دارم خب اون زمانی که من بدنیا اومدم همچنین اسم های مد بوده و دلیل دیگه ای که اسمم اته هست برای این بوده که هر وقت مشکل امنیتی پیش اومد بخاطر ایرانی نبودن اسمم راحت تر اجاز دارم از کشور خارج بشم خب چه کنم حتی به اسمم هم مادر پدرم رحم نکردن 😪 اشکالی نداره من مثبت اندیش هستم و این اعتقاد رو دارم که من برای خودم زندگی می کنم نه دیگران خب.....) خب اته خیلی زیاد توضیحات شد خب نوبت هرچی باشه رسیدیم به داستان برید اسلاید بعد 😊👈🏻

نویسنده امروز 12 جوئن دانشگاه اته تمام شده از زبون اته -)))) اته: کنار پنجره ایستاده بودم نسیم خنکی لابلای موهام بود زیر لب گفتم :آخیشششششش این از درس خوندن هم راحتتتتتتت شدممممم دیگه من تا امر دارم اینجا نمیام😌.. خوشبختانه وسایلم رو جمع کرده بودم و آماده رفتن.... در اتاق باز شد... تینا :(خانم دوتا نامه دارید از طرف ایران یکی از پدر مادرتون یکی هم از برادرت و مدیریت دانشگاه ازتون خاستند که به دفترشون برین) زیاد به حرف هاش توجه نکردم بجز اون قسمت آخرش 🙂[تینا-خدمتکار همیشه همراه اته از 18 سالگی تا الان بوده که امروز هم باید از هم جدا بشن] اته :(باشه ممنونم تینا که بهم خبر دادی)از تینا نامه ها رو گرفتم با تینا خداحافظی کردم و اونم رفت خب اینجا چی داریم یه نامه از طرف برادرم😍سریع بازش کردم ببینم چی نوشته :سلا آجی خوشکلم 😃👋🏻چطور متوری؟!! خب جدا از احوالپرسی برات یه خبر خوب دارم 😄(چخبری مثلاً 😕) 12 جوئن قرار بیام پیشت آمریکا بریم باهم خوش بگزرونیم 😃(هورااا 🥳🤩آخ جون) پس بلیط ایران رو لغو کن برات بلیط سفر به کره گرفتم(🎊💃🏻🎊) نامه رو بستم خب دیگه چی داریم اینجا یه نامه از طرف پدر و مادرم 😐الان دیگه باید لباس هام رو عوض کنم 😑 حتی زحمت به خودم ندادم بخونمش نامه هارو گذاشتم داخل چمدون 😒نگاهم به تخت افتاد که یه چادر روش بود... خب دیگه دختر رئیسجمهور شدم نمیشه هر جوری دلم میخواد لباس بپوشم 😑😣سریع گذاشتمش داخل یکی از زیپ های جلوی چمدون خداروشکر برادرم داره میاد نجاتم بده دیگه نرم ایران 😑بعدش از روری چوب لباسی یه لباس سر همی سفید با شال سفید سرم کردم پوشیدم یکمی هم آرایش کردم وقتی میگم یکمی یعنی در حد یه روژ لب و یکمی کرم زد آفتاب آخه امروز هوا آفتابی بود منم دوست ندارم پوستم بسوزه خب دیگه باید برم، راستی چرا من آنقدر حواس پرتی دارم 🤦🏻♀️امروز 12 جوئنه ولی ساعت چند میاد 😕؟؟ سریع دوباره نامه رو از چمدون بیرون کشیدم خب ببینم چی نوشته :(12جوئن ساعت 6 عصر بیرون فرودگاه منتظرتم) یااااا الان ساعت چنده 😧؟!! نگاهی به ساعت انداختم ساعت 5 نیم بود!! 😶 خدااااایااااااا حلا چیکار کنم 😧آرامش خودم رو حفظ کردم ننفسی کشیدم 🙂خب اول تماس میگیرم سفر به ایران رو لغو میکنم، تماس گرفتم و لغو کردم چمدونم رو گرفتم و یه نگاهی به اتاق انداختم [عکس بالا لباسی که اته پوشیده بود.. چه خوشمله 🤩]

[عکس خوابگاه اته😍✌🏻] خب خدانگهدار اتاق خوبم چمدونم رو گرفتم دستم رفتم طبقه ی پا این کلید رو تحویل دادم و رفتم به سمت اتاق مدیریت دانشگاه خب رسیدیم بلخره 😃 در زدم و وارد شدم [خب اته بلده به چند زبان انگلیسی، کره ای، عالمانی، عربی صحبت کنه البته این زبان ها برای این هست که اون الان یه دندانپزشک بینالمللی هست باید این زبان ها رو بلد باشه..... خب آقای مدیر # اته هم & اینجوری نشون میدم الان هم به انگلیسی دارن صحبت میکنن منتها من براتون فارسی ترجمه کردم نوشتم 😁] #:( سلام بفرمایید داخل منتظرتون بودیم) & :(ببخشید زیاد منتظر موندین خب کاری داشتید؟) #:(خب خانم اته کشور آمریکا بهتو بخاطر دست آورد هاتون تابعیت آمریکا رو داده و همینطور شما در جمع نخبگان دندانپزشکی پذیرفته شدید باید به کره برید اونا قرار هست که یک جلسه گرد همای براتون باشه) منم که ذوق مرگ شده بودم سریع گفتم & :(چشم حتماً میرم 😃 ولی....) ادامه حرفم رو قطع کرد گفت #:(خب خوشحالم که قبول کردید من با کره تماس میگیرم میگم شما قبول کردید ولی باید توجه داشت باشید شما باید به سوئل در کره آدرس..... برید تمام جزئیات در این نامه نوشته شده لطفا مطالعه کنید) من تشکر کردم و باکمال خوشحالی خداحافظی کردم و بیرون اومدم با خودم گفتم هوراااااااااا🥳بلخره به آرزوم ریسدم جونمی جون کره منتظر باش که دارم میام 🤩 امروز عجب روز خوبیه 😃ساعت چنده؟!! 5:50 دقیقه یا خدااااابدو الان دیر میشه چمدونم رو سفت گرفتم بدو 🏃🏻♀️🏃🏻♀️🏃🏻♀️رفتم یه تاکسی گرفتم برای فرودگاه

خب اینم از این الان میگید این پس بی تی اسش کجا بود خب منتظر باش تا پارت بعدی یه اتفاق می افتد که بی تی اس پیداش میشه خب میتونستم طولانی تر بنویسم اونجاش رو هم بخونید ولی چکنم دیگه مرض لا علاج دارم 😂از نوع نویسندگی 😅اته جان حرفی داری بزن :(اته خیلی ممنون تا اینجا اومدی 😍 🌹) بله خب لایک کنید دیگه ببنید پسرا جنقده خوشگل دارن میگن لایک کن ♥️اصلا لایک کنید ببینیم چند تا آرمی داریم ♥️

خب تماااامممم شد ادامش تا پارت بعد 😄 👋🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (15)