برید بخونید
بهاره : تشنم شده بود رفتم یه آب معدنی خریدم و خوردم داشتم از این طرف خیابون میرفتم اون طرف که دیدم یه خانم حامله داشت از خیابون رد میشدکه دردش شروع شد وسط خیابون موند یه ماشینم داشت باسرعت میومد به سمت خانمه رفتم سمت خانمه دستشو گرفتم کشیدمش کنار که پاهام خورد به سنگ افتادم تو جدول😐
یه سنگ کنارمون بود کنار سنگ هم یه جدول بود
بعدش دیگه مردم رسیدن اومدن منو از جدول بیرون کشیدن که سارن رسید
سارن : اخی اجی گلم 😢اشکال نداره منم یه بار یه سگ وحشی افتاد دنبالم افتادم تو جدول بینیم خورد رو جدول 😂
بهاره:😶😶
امیر حسین : خب دیگه خانم فداکار و سارن خانم بس کنین 😐بچه ها بیاید بریم بیرون بهاره هم یکم استراحت کنه
محمد: منم میرم به خاله مارال خبر بدم نگران نشه
امیر : مشکلی نیس من پیشت بمونم بهاره : نه خوشحال میشم 😀
امیر : باشه ولی اول من یه زنگ بزنم مامانم رفت و زنگ زد بعد اومد شب تا ساعت 1داشتیم باهم حرف میزدیم بعد گرفتیم خوابیدیم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
الان دو ساله بهاره نست کسی خبری ازش نداره؟
این داستان واقعیه؟؟؟
سلام تجی بهاره جونممم. منو یادت میاد؟ من ارمیتام. من چند ماهی نبودم. الان برگشتم. انگاری توهم رفتی. هر وقت برگشتی. من همیشه چشم به راهتم. منتظرتم اجی جونم ❤😘
8 ماه شد که رفتی :') 💔
نمیدونم فکر میکردم کامنتام منتشر میشه ولی....
خودایااا ممددد 🥲💔
بهاره جان کجایی دقیقا؟ چرا نیستی؟ رفتی؟ خدای نکرده مردی؟ زنده ای؟ اقااا یکی به من بگه بهاره کجاست؟
کنیچیوا واتاشی نه ایکی😍
خوشحالم برگشتی😘😘💕👑😍
مدونی آخرین بارقبل رفتن کی حرف زدیم؟!😉😅
راستی چرا رفتی؟!😐🔪😪♥
سلام . داستانت خیلی خوبه . چرا پارت بعد رو نمی زاری؟
بهاره عاجی دلم برات تنگ شدع کجایی خبر بدع 😢🥺
عاجی من دوست دارم💗💗💗 نرو از سایت لطفاااا🥺🥺🥺😭😭 (میدونم نرفتی و یه روز برمیگردی😥❣)
تولد دوم😂
چالش: نه😐
عاجی گوجایییی؟! :(
دوماه میشه خبری نداریم ازت😭😢
بهاره جان کجایی قسمت بعدی کوش؟ 😕