
خیلی خیلی دوستون دارممممممممممم💚 مرسی که بهم انرژی دادیننننننن💙
{از دید نگار} تهیونگ یهو دستم و گرفت و دوید سمت دریا.به انگشتاش نگاه کردم که دور دستم پیچیده بودن. یکم سرعتم رو زیاد کردم که بهش برسم.بعد از ده دیقه دویدن نفس کم آوردم و وایسادم. {از دید تهیونگ} یهو دیدم نگار وایساد.فک کنم نفس کم آورده.خودم هم وایسادم.بعد رفتم سمتش.فک کنم الان فرصت خوبی برای اعتراف کردن بهش باشه.ولی اگه ردم کنه چی؟ اگه دوسم نداشته باشه؟ اشکالی نداره.به هر حال که باید بهش بگم. {از دید نگار} یهو دیدم تهیونگ جلوم زانو زد. فک کردم میخواد بند کفشش رو ببنده.ولی سرش رو انداخت پایین و گفت:میشه مال من بشی؟ توی شوک بودم.الان چی گفت؟گفت که مال اون بشم؟یعنی الان کسی که عاشقشم داره بهم درخواست میده؟اونم یه آیدل؟ یکم سرش رو بالا آورد و نگام کرد:میشه؟
+ن..نم...نمیدونم. هنوز داشت بهم نگاه میکرد. به عواقبش فکر کردم ولی......... +ببین ما اگه بخوایم نمیتونیم با هم باشیم. &چرا نمیتونیم؟
+ببین ما اگه بخوایم هم نباید باهم باشیم.اولا که کمپانی نمیذاره که تو دوس دختر داشته باشی.دوما احتمال داره گروه از هم بپاشه.سوما تو فن گرل زیاد داری با این کار دارم هم جون خودم هم معروفیت تورو به خطر میندارم.هیچ وقت دوست نداشتم که اتفاقی برای تو یا بقیه اعضا بیوفته پس نمیتونیم باهم باشیم.(اینارو با بغض گفت) &هی،احتیاجی نیس نگران باشی.با پی دی نیم صحبت کردم و کمپانی راضی شده.دوما قرار نیس گروه از هم بپاشه.سوما چند روز پیش یه لایو گذاشتم و به فن ها هم این موضوع رو گفتم.بخدا اگه گریه کنی منم گریه میکنم. +واقعا؟ &اوهوم. دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم زدم زیر گریه.تهیونگ آروم بغلم کرد و بینیش رو روی موهام گذاشت و گفت:همیشه بوی خوبی میدادی.
از بغلش بیرون اومدم که گفت:خوشحالم که قبولم کردی.خیلی دوست دارم. +من بیشتر. &من خیلی بیشتر. +من دو برابر اونی که دوس داری. &من هزار هزار برابر اونی که دوس داری. +هی عددی به نام هزار هزار وجود نداره. دوتایی باهم زدیم زیر خنده.
یکم دیگه رفتیم که رسیدیم کنار دریا. &میای یکم آب بازی کنیم؟ +نوچ. &پس به زور میبرمت. اومد براید استایل بلندم کرد بردم سمت دریا .خیلی مقوامت کردم ولی نفهمیدم چیشد که خودم رو توی بغل تهیونگ توی آب دیدم. یکم آب پاشید توی صورتم.که من یه مشت آب پاشیدم روش و جنگ آب بازی شروع شد.اون آب میریخت من میریختم.هی اون بریز من بریز.دیگه آخر خیس خیس شده بودیم.چون سردم شده بود تهیونگ ژاکتش رو بهم داد که سردم نشه.آخه ژاکت روی تیشرتش رو در آورده بود.پوشیدم و تهیونگ بغلم کرد و با هم برگشتیم پیش بقیه.وقتی اومدیم پیششون همه زدن زیر خنده.فلیسی اومد کنار گوشم گفت:دیدی گفتیم دوست داره باور نمیکردی؟ راس میگفت.باور نکرده بودم که دوسم داره ولی الان دیگه مطمئنم خوشبخت ترین آدم دنیام.
موقع برگشتن من و تهیونگ با ماشین من برگشتیم و بقیه دخترا رفتن توی ون پسرا.داشتم میرفتم بشینم پشت فرمون که تهیونگ گفت:من رانندگی میکنم تو خودت رو گرم نگه دار سرما نخوری.+باش. نشست پشت فرمون و منم روی صندلی شاگرد نشستم.در ماشین رو بستم.تهیونگ بخاری رو روشن کرد و به محظ اینکه ضبط رو روشن کرد ماشین شروع کرد به خوندن آهنگ sweet night و تهیونگ شروع کرد به خندیدن.+چیه؟خنده داره؟خوبه بهت گفته بودم بایسم خودتی.&آره ولی مثل اینکه تو طرفدار دو آتیشع نیستی،چهار آتیشه ای😂+خیلی بدی.بعد هم رومو کردم طرف پنجره ولی تهیونگ برای اینکه از دلم در بیاره همراه با آهنگ برام خوند.که کم کم نرم شدم و آروم باهاش زمزمه کردم.
رسیدیم خونه که پسرا برگشتن خوابگاه و دخترا هم اومدن خونه.حوصلمون سر رفته بود.همینجوری نگا در و دیوار میکردیم که یهو زنگ در خورد.رفتم درو باز کنم.در و باز کردم.اعضای اکسو اومده بودن.همشون باهم گفتن سلام.منم فقط جوابشون رو دادم.اومدن داخل.بعد چانیول اومد از پشت بغلم کنه که فهمیدم و زدم روی دستش:بی ترادببببب منحرفففف.
طبق معمول لی رفت روی کاناپه دراز کشید خوابید و بکهیون هم سرش توی گوشی بود.چن و شیومین هم جلوی یخچال وایساده بودن:الان چرا همتون اینجا پلاسین؟مگه نگفتم نیاین.سوهو:مثل اینکه حوصلتون سر رفته.+اینو از کجا میدونی؟کای:تازه خبر هم داریم که امروز به عشقت رسیدی.یه نگاه به بکهیون کردم که سرش توی گوشی بود.من فقط به اون و دخترا گفته بودم که تهیونگ امروز بهم پیشنهاد داد.پس کار خودشه.داشتم میرفتم که کلش رو بکنم.که فلیسی گفت:نگار ولش کن.من گفتم بهشون.بکهیون یه نگاه بع فلیسی کرد و گفت:چرا گردن میگیری؟میذاشتی بیاد بزنتم دیگه.فلیسی:خب نباید بزنتت.خیر سرت برادر بزرگترشی ولی اون تورو میزنه،بهت زور میگع.چجوری اسم خودتو گذاشتی مرد.فک کنم سوسول ترین مردی هستی که توی کل عمرم دیدم.سهون خیلی بیشتر از تو شبیه به مرداس.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
یه خبر خوب براتون دارم گایز😊
چون استقبالتون خیلی گرم بود پارت بعدی رو نوشتم و در صف بررسیه
منتظر پارت بعدی باشین💜💙
عالی بود