سلام سلام من لوسیا ام اومدم تا رمانمو منتشر کنم و البته تیت های جذاب زیادی ام خواهم داشت پس دنبالم کنید تیت هام و رمانم راجب هری پاتره
هشدار این رمان بشدت درامیونی هست و اگه طرفتار شیپ درامیون نیستین نخونین و از پارت اول نتیجه گیری نکنین
به نام خدا خاکستری نویسنده : A . L
هاگرتز سال هفتم
هرماینی :
دیگه هیچی مثل قبل نیست
بدون پرفسور دامبلدو هاگورتز هیچ لذتی نداره
حالا پرفسور مک گاناگول مدیر مدرست
هاگورتز در حال بازسازیه
بیشتر مراسم هلی ختم برگزار شده
اما هنوز تموم نشده کم کم روزی تو دوتا مراسم شرکت می کنیم
دوستا اشناها همکلاسی ها و حتی کسایی که نمیشناسیم
الان خیلی تنها تریم
لوپیین . تانکس . پرفسور دامبلدو . فرد . لاوندر و خیلیای دیگه
ولدمورت شکست خورد اما ما هم شکستیم خیلی هارو از دست داریم
همه می خوان خودشونو متقاعد کن پیروزی ولدمورت خیلی خوبه
و به تلفات می ارزه اما هرف وسیله رو توجیح نمی کنه
بعد از جنگ افسرده گی گرفتم
بیش خیلی دکترا رفتن اما فایده ای نداشت مرگ خیلی هارو دیده بودم
قبلا بیشتر ساعت های روز رو تو کتابخونه بودم ولی الان تنها جایی که میرم
تنهای تنها
کسی دیگه تو کتاب خونه نمیاد
همه درونگرا و خوددار شدن
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
اجی جونم دلم برات تنگ شده یادته منو تو آپارات بودم همه منو با اسم بلاتریکس میشناسن اولین اجی مجازیم بودی کاش رمانت رو ادامه میدادی🥺😭❤️❤️
عالی بوددددد
منم با اینکه تو آپارات میخونم از اینجا هم میبینم
ممنون
عالی بود حتما معرفی میکنم
ممنون کیوتم
خواهش میکنم فقط میشه اسم همین داستان تو اپارت رو بگی
تو همونی که توی اپا مینوشت؟مح همونم که بهت پیشنهاد کرد بیای تستچی🙃❤
اره.ممنون گفتی
عالی ادامه بده محرفانه هم بکن دنبال کن دنبال شدی
خخخخخخخخ . ببخشید رمانی اونجوری زیاد نمی نویسم
ولی خشکم نیست اینقدر
با اینکه تو اپارات اینو خوندم بازم دارم میخونمش
عالی بود
ممنونننن