
یااا چرا وقتی میخونی و خوشتم میاد لایک نمیکنی؟0.0
*دفتر خاطرات لی ا/ت* ای خدا من چقد از این ون بوگندو بدمممم میاددد! ا/ت:یعنی انقد گدااا؟خب اگه عوض نمیکنین ونو حداقل کارواش ببرینش که!:/ یونجون:غر نزن ا/ت بشین بریم. سوبین:مگه اینکه بخوای دیر به جشن برسیم. غر غرکنان رفتم چپیدم گوشه ون کنار کای. ا/ت:کای!! کای:هوممم؟ ا/ت:هیونینگ کاییییییی چی مگه تو گوشیته که انقد محوش شدی؟ی لحظه بم گوش کن. با کلافگی گوشیشو انداخت رو صندلی کنارش. کای:بگو. ا/ت:میشه به پسرا ئم زنگ بزنی بیان...لطفا؟ یکم کیوت بازی دراوردم شاید مخش زده شه:/یکم گیج بود کای.واا این چرا همچین نگاه میکنه؟فکر کنم زیاده روی کرده بچه مردم عاشق شد:| با تعجب پرسید: -پسرا کین؟:/ نه بابا عشق کدومه خنگه فقط(توهین نشه ها بایس خودم کای عه^^):| ا/ت:پسرا دیگه...کیم نامجون کیم سوکجین...مین یونگی...جان هوسوک... دستشو برد بالا: -خودم بلدم.پارک جیمین کیم تهیونگ بی تی اس:|چرا اونا باید بیان جشن تو دیوونه:/؟
بهش چشم غره رفتم. ا/ت:چرا اخه؟ کای:قیافت... جیغ زدم: +مگه قیافم چشههه؟ کای از خنده مرده بود:| -چش نیس گوشه! ا/ت:هیونینگ کاییییییییییی! کای:اوکی...دیگه نمی خندم.ولی آخه آی کیو ب چ دلیلی بنگتن بویز باید قبول کنه بیاد تولد تو:/؟ ا/ت:چون آرمیم... کای:خب مگه تولد همه آرمیا میرن...؟ ا/ت:خاک تو سرت.ی رفیق پیدا کردم که دوست بی تی اس باشه ی کاری کنه نه اینکه مثل کَره... زد زیر آواز: -smooth like butter like a criminal under cover... ا/ت:نه خیر از تو دودی بلند نمیشه.میرم پیش تهیون اوپا:/ داشت همینطوری واسه خودش میخوند:/اصلنم بم اهمیت نداد-.-
رفتم کنار تهیون نشستم. ا/ت:اوپا؟ یه ابروشو انداخت بالا و با اون خنده«خر نشدم»ش گفت: -چی میخوای بچه؟ ا/ت:میشه پسرا رو دعوت کنی تولدم...؟ -پسرا کین..؟ اینا چرا اینجوری می کنن؟0.0 کای در حالی ک غش غش میخندید از اون پشت گف: -کیم نامجون کیم سوکجین مین یونگی جان هوسوک پارک جیمین کیم تهیونگ جان جانگکوک بی تی اس!!! براش زبون درازی کردم.تهیون خندید: -نمیدونم بتونم یا نه...بذار به نامجون هیونگ پیام بدم. ا/ت:عاشقتممم تهیون شیییییییی!! تهیون:خب حالا خودتو لوس نکن بذا ببینم چیکار میتونم واست بکنم.
یونجون به راننده گفت ماشینو روشن کنه و بره سمت مرکز خرید. منم حسابی واسه تهیون کیوت بازی درمیاوردم و هی ب کای زبون درازی میکردم:/اونم هارهار میخندید:/ انقد ب مسخره بازیامون ادامه دادیم که بومگیو شی داغ کرد و داد زد:-عه ساکت شین دیگه.مثلا دارم رکورد میزنم. منم که از خدا خواسته!سریع رفتم نشستم کنارش و بازی کردنشو تماشا کردم.انقد هیجانی شده بودم که رسما داشتم داد و هوار می کردم:| سوبین:یاااااا ا/تتتتت یکم آروم تر ورزشگاه که نیست دختر! یه لبخند مثلا کیوت تحویلش دادم: +ببخشید اوپا! بعد خیلی آروم به داد و هوار زدنم ادامه دادم:|
جلوی پاساژ ونو نگه داشت.پسرا ماسکاشونو زدن(آیدلن خب:/)و رفتیم تو پاساژ.چند نفر از پسرا امضا خواستن و بالاخره تونستیم به کار اصلیمون برسیم:خرید لباس برای بنده^^ تقیربا کل پاساژو زیرورو کردیم.یکی رنگش بد،یکی کوتاه بود،یکی بلند بود،یکی گشاد بود،یکی تنگ بود،یکی باز بود یکی بسته... پاهام شده بود مث سیمان:/غر زدم: -ااااه اصن من لباس نمیخوام...نمودین منو... بومگی:غر نزن ا/ت را بیا دیگه.تولدته... کای(با خنده):تازه شاید کیم نامجون کیم سوکجین مین یونگی جان هوسوک پارک جیمین کیم تهیونگ جان جانگکوک بی تی اس ام باشن! ا/ت:تو اول نمک بودی بعد دست و پا دراوردی:| کای:اوممم اره میدونم^^ یونجون:ا/ت این چطوره؟ ب چیزی ک اشاره میکرد نگاه کردم...بد نبودا!جدا خوب بود!کیوت بود... سوبین:میخوای پرو کنی؟ تهیون:مگه دست خودشه؟باید بپوشه.بیاین بریم تو. گیر چ خرای عزیزی افتادم:|

لباسه^^
پوشیدمش و تو آینه نگا کردم خودمو.ن خیلیم بد نیست:) سوبین:پوشیدی؟ ا/ت:آره! تهیون:خب خوبه؟ ا/ت:اوممم...فکر کنم...آره! بومگیو:خب بیا ببینیمش آی کیو:| درو یکم باز کردم و هر پنج تاشون مث دیوونه ها دوییدن سمت در و هی کله می کشیدن ک لباسه رو ببینن. دستمو بردم بالا: +آروم باشین دوونه ها:/ کای:خیلی سوکجینه0.0 یونجون:سوکجینه؟ینی چی؟ کای:ینی هندسامه:/ ا/ت:خلاقیتتو جاهای دیگه ب خرج بده حداقل ب درد بخوره:| یونجون:ب نظرم همین خوبه بخریمش
ا/ت:اوکی. لباسو دراوردم و دادمش ب پسرا.لباس خودمو پوشیدم و رفتم بیرون. سوبین:بریم؟ ا/ت:کفش^^ کای:حالا نمیشه جوراب بپوشی؟ ا/ت:تو نمیشه کیسه گونی بپوشی؟ بومگیو:نمیخواین تمومش کنین:/؟ ا/ت و کای:نعععع:/ بومگیو زیر لب گفت: -خب ب درک:| سوبین:بریم دیگه دیر شد!
و باز هم پس از زیر و رو نمودن و دیوانه کردن فروشندگان و دیدن صدباره چندتا مشتری کفشمم انتخاب کردیم. هرکفشی انتخاب می کردم یکی از پسرا ی ایراد می ذاشت روش.خوشبختانه این یکی مورد پسنده همگی واقع شدندی:/

کفشه^^
یونجون:میرسونیمت آرایشگاه و خودمون میریم سالن. ا/ت:پس کی میاد دنبالم؟ سوبین:یکیو میفرستیم دیگه. ا/ت:هعی خدا گیر چ تنبلایی افتادم.اوکی بریم. راننده منو رسوند در آرایشگاه و پسرا رو برد. تا رفتم داخل آرایشگره اومد و حسابی ام بهم احترام گذاشت.نوچ توچ نوچ ببین پول با آدما چیکار میکنه:/ نشوندم رو صندلی و شروع کرد به شینیون موهام.البته بیشتر انگار داشت سبزه گره می زد:/ بالاخره بعد از ی ساعت خیلی وحشتناک رو مخ کارم تموم شد.تو آینه خودمو نگاه کردم...حداقل قشنگ گره زده بود:/

موهات^^
همون لحظه کای پیام داد: «یکیو فرستادم بیاد دنبالت.چون داشت میومد از همین راه ازش خواهش کردم دنبال توئم بیاد.شیک برو بیرون ضایع بازیم درنیار» سریع بهش پیام دادم: «یارو کیه؟» «اه برو دیگه منتظره دختر:|» یا خدا0.0

خب اینم از پارت اول^^بزن بعدی:*)
لایک و کامنت یادت نره^^فالو هم بکنی ها:)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود پارت بعععععددددددد😆
پارت بعدددد ر بزارررررر
یه ماهه که این پارتو گذاشتی چرا پارت بعدی نمیاد
چرا پارت بعدی نمیاد😭
پارت بعدددد😂
ج.چ:همه اعضای بی تی اس
عالی بود💗💗
تنکیو:)♥
خیلی عالی بود لطفا زودتر پارت بعدو بزار
تنکص
اوک:)
ج.چ.کیم نامجون کیم سوک جین مین یونگی جانگ هوسوک پارک جیمین کیم تهیونگ جانگ جانگکوک بی تی اس
عالی دنبالی شدی دنبال کن
جرررررررر پارهههه
مرسی:)
اوک