سلام من اومدم با پارت دوم از داستانم امیدوارم مورد استقبال شما قرار گرفته باشه
از زبان مرینت:بعد از نهار رفتم تا ظرفا رو بشورم که عمو لوکا گفت:وایسا فعا لازم نیست ظرفا رو بشوری بیا بشین رو مبل کارت دارم.رفتم و روی مبل نشستم بعد از من هم خاله کاگامی و اون پسره آدرین هم اومدند و نشستند.(علامت لوکا✔ کاگامی★آدرین~ مرینت&)✔خب بهم بگو ببینم تو پدر و مادرت رو تا حالا دیدی؟(با مرینته)&بله من وقتی 10 سالم بود اونا رو از دست دادم و بعدش هم رفتم یتیم خونه★اونا چرا و چجوری مردن&شریک پدرم اونا رو ک*ش*ت چون فکر میکرد که پدرم میخواد تمام مال و ثروتی رو که قرار بوده بین خودشون تقسیم کنند بدزده اما پدر من دزد نبود و تازه اون خودش میخواست پدرم رو بکشه که همه ی مال و ثروت مال خودش بشه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
ج چ : سیندرلا و السا
عالی بود
عالی پارت بعد
السا و انا
عالی بود
ج چ: راپونزل
ممنون
چرا کاگامی تینقدر بدجنسش کردی؟
اون خیلی مهربون و دوستداشتنیه😍
ممکنه یکم مهربون ترش کنی؟
سخت گیر بودن با بدجنس بودن فرق داره آخه🥺
در پارت های آخر یکمی مهربون میشه
عالی بود
چالش : السا
ممنون منم السا را دوست دارم
عالی سریع پارت بعد رو بنویس❤😍
نوشتم توی برسیه
سلام
میگم شما کی این داستان را نوشتی ؟ من که داستانم را دو روز است که نوشتم تازه سه تا قسمت نوشتم اما هنوز توی بررسی است.
من 6 روز پیش نوشتم
عزیزم نگاه کن تست های داستان 6 تا 5 روز تو بررسی هست و بغیه تستا 3 تا 4 روز تو بررسی هستن😐
پارت بعد پپپپپپلللللییییززززرززز