پارت دوم روهم گذاشتم
آنچه که گذشت... مراقب خودت باش سارینا ..چشم ..شمادخترزیبایی هستید.... بفرماییدخودتون رومعرفی کنید سلام من سارینا ام ..سویانگ اسم من سویانگه.. سارینا میگم درباره بی تی اس شنیدی؟ اره یه چنددفعه... میخوام برم کنسرت ....توهم باهام بیا..باشه حتما قسمت دوم سویانگ:ساری زودبدو دیگه من:باشه سویانگ وایساتو اهااماده شدم بریم سویانگ:اومای هارت پودرشدم اخ توچقدرخوشتیپی من:مرسی سویانگ:ساری من همه کارهاروکردم بلیط وکنسرت ولایت استیک وچیزای دیگه گرفتم فقط یه چیز من:چی سویانگ:خودت دیگه من:اها باش بریم رفتیم یه پاساژخرید من:وای چقدربزرگهههه😲 سویانگ:اره عسلکمم بیابریم اول اون مغازه سویانگ :این چطوره خوبه من:پروکن ببینم رفت پروکرد سویانگ :خوبه؟؟ من:برگرد برگشت اونور من:ماشاالله چقدرم خوبه شلوارش روندارن سویانگ :چراچراگذاشتمش پیش اون گیره من:خوبپوشش ستش قشنگه پوشیداومدبیرون:😲😲سویااا سویانگ:هممم میبینم دهنت واشده من:عا عارهههه بابا تودیگه کی هستی سویانگ:من منونمیشناسی هااا😂 من: یوربیوتی فول عشقم😆 سویانگ:ساری حالاخودت بروانتخاب کن من:سلیقه ام پایین ارواح عمت خودت برو سویانگ:باشه😉 یه هودی مشکی خوشگل واسم برداشت این قشنگه بهت میاد باشلوارش من:بزاربرم پروکنم پروکردم سویانگ:جان خوشگل کی بودی توجیگل من: خب معلومه خوشتیپ توبودم یه کلاه مشکی که سرش ارم ضربدری قشنگ داشت هم خریدم تکمیل شده بود
خب شب شدرسیدیم کنسرت من:اومای گادچقدرشلوغه نگاهم به یه پسرخوشتیپ افتاد خیلی خوشتیپه داره ازبین این همه جمعیت کجامیره من دنبالش کردم کجامیره سویانگ:ساری کجا من:الان میام سویانگ:زودبیا جامون رومیگرنهااا من:باشه جونگ کوک:عههه حوصله ام سررفته بودمیخواستم برم بیرون اوه چقدرشلوغه ماسک زده بودم که شناخته نشم احساس میکردم یکی داره تعقیبم میکنه برگشتم کسی نبود براباردوم برگشتم یه دخترودیدم که خیلی خوشتیپ بود سارینا:اووف پسره چقدرخوشتیپه وای نه من کجاممم یاخدااامن سویانگ میخوامممم راه روگم کرده بودم مجبورشده ام بهش بگم که سریع روش روکردطرفم جونگ کوک:بفرما من:من بادوستم میخوام برم کنسرت راهم روگم کردم جونگ کوک:منومیشناسی من:نه بخدامن تورندیدمه تاحالا جونگ کوک:اها چه خوب من:جانم؟ جونگ کوک:عه هیچی ولش کن راه کنسرت اوه شتت انگارکه مال این کشورنیستی من:اره جونگ کوک:ازکدوم کشورمیایی؟ من:ایران جونگ کوک:چیییی ایران توارمی هستی ؟ من:نه والا بارفیقم که ارمیه اومدم وگرنه من ارمی نیستم من فقط آهنگاشون روگوش میدم وگرنه ارمی نیستم درباره اشون هیچ چیزی نمیدونم جونگ کوک:اها ببین یه راست میری مستقیم اوکی الان بروزودمیرسی من:اها مرسی راستی جونگ کوک:جانم من:اسمت چیه؟ جونگ کوک:اسمم رومیگم به هیچکس نگی حتی به دوستت من:باشه قول میدم جونگ کوک:ایم من جئون جانگ کوک هست اندیو؟ من:اسمم سارینا ساریناخسروی منوساری میتونی ساری یاساریناصدام کنی کوک:خوشبختم ساریناخانوم بدوزود تابه کنسرت برسی من:ای وااای الان سویانگ کله ام رومیکنه دیربرم خدافظ کوک :خدافظ
رسیدم به سویانگ سویانگ:آشغال.دیوونه.شاسکول کجارفته بودی؟ من:هیچی نتونستم تحمل کنم من:سویانگ سویانگ :جانم من:الان توی راه به یه پسربرخوردکردم سویانگ:عه واقعا من:اره سویانگ:اسمش چی بود من:گفت به کسی اسمش رونگم سویانگ:بگوکی بود من:جئون جانگ کوک سویانگ:چیییییییییی من:صدات روبیارپایین مگه پسره کیه سویانگ:توکامل دیدیش من:والاماسک زده بود کیه میشناسیش سویانگ:انتراون مکنه لاین گروه بی تی اس کوچکترین عضوگروه من:هاااااا یعنی من یکی ازاعضای بی تی اس رودیدم سویانگ:ای خاککککک چرانشناختیش من:بخدانمیدونستم سویانگ:حالابگذریم کنسرت داره شروع میشه من:ایولادمت گرم سویانگ صندلی جلویی متعلق به من وتوهست
سویانگ:اره عشقم مااینیم دیه پسرااومدن سراستیج واجرامیکردن نگاهم افتادبه یه پسره چقدرکیوته داره منونگاه میکنه سویانگ داره منونگاه میکنه من:چته چیزی روصورتم نوشته شده سویانگ:پارک جیمین داره بهت نگاه میکنه متوجه نگاهش نیستی من:کی اسمش پارک جیمینه؟ سویانگ:اره عه کوک چرایواشکی داره نگاهت میکنه نگاه به جونگ کوک کردم من:عه سویانگ خود خودشه من این پسره کوک روتوراهم دیدم سویانگ:واقعا ؟؟ من:به مولا راست میگم سویانگ باخنده:نکنه عاشقت شده باشن من:چی میگی سویانگ من پسر کره ای میخوام چیکار؟؟توبگو سویانگ:ساری عاشقتن خدایاکاری کن کل اعضاعاشق سارینابشن من:چی کلت رومن اینجامیکنم سویانگ این چه دعایی دیگه درعوضش دعاکن مدرک پزشکیم روبگیرم سویانگ:ههه الانه که بزنم بکشمت هاا من :باشه اوکی کنسرت تموم شدسویانگ:من یه کارکوچولودارم من:چه کاری سویانگ:تشریف میبرم دست به آب من:گمشویوسویانگ سویانگ:😂چیزی نمیخوایی واست بگیرم من:چرا دارم ازگشنگی میمرم سویانگ:باشه اینجا منتظربمون تابیام من:باشه کله ام روکردم توگوشی هی ور میرفتم که شتلق یکی خوردبهم من:هی هواست کجاست اقا ناشناس:ببخشید معذرت میخوام چیزی تون که نشد من:نه چیزی نیس اشکالی نداره ناشناس:اسمتون چیه معلومه که ی خارجی هستین من:بله من یه ایرانیم اسمم ساریناهست یهویادم اومدمن:اقاشماکیم نامجون نیستین نامجون:عه پس شناختی من:لاه معذرت میخوام نشناختمتون نامجون:عه نه باباچه معذرت خواهی چراومدی کره؟ من:راستش پارک جیمین اومد جیمین:اره ساریناخانوم چرااومدین کره.؟ نامجون:واااجیمین توفال گوش وایساده بودی جیمین:همین الان رسیدم کوک:عه راست میگن چرااومدی کره ساری نامجون وجیمین :عهههه ازکجا پیدات شد کوک:حرفاتون روگوش میکردم من:بااجازه شما من بورسیه تحصیل توکره روگرفتم واومدم دانشگاه ملی کره جیمین ونامجون وکوک:آها من:خب دیگه من برم جیمین وکوک ونامجون:کجااااا من:پیش دوستم بای سه تاشون:به سلامت
جیمین:وای خداچقدرخوشگل بود کوک:اره خیلی نامجون :گفت اسمش ساریناس کوک وجیمین:اره نامجون:دانشگاه ملی کره هممم چطوره فردا بریم اونجاببینمش یعنی ببینیمیش جیمین:عه اره چه خوب کوک:اهوم خیلی خوبه رفتیم خوابگاه تهیونگ:یه دختری جلو استیج صندلی جلویی نشسته بودچقدرم خوشتیپ بودیه خارجی بود یونگی:منظورت اون دختره که کلاه سیاه پوشیده بود عاره من که خیلی ازش خوشم اومد جیهوپ:اره انگاریه دانشجوبود ولی خوشگل بود یونگی:دانشجو؟ تهیونگط:واتوچطورفهمیدی ؟ جیهوپ:راستش من اون روز رفته بودم دانشگاه دیدمش ولی اون منوندیدخیلیم خوشگله وایرانیه یونگی:چییییی تهیونگ:واوووایرانیه جیهوپ:اینطورشنیده ام ولی اخرش رفتم که اجیم زنگ زد تهیونگ:کجا یونگی:کدوم دانشگاه جیهوپ:امروزمیخواستم ببینمش ولی نبودش رفته بود خریدبادوستش دانشگاه ملی کره جین:پس بورسیه تحصیلی گرفته جیهوپ:اره واقعاخوشگله جین:اره دیدمش واقعا عین همون فرشته هاس یونگی:دانشگاه ملی کره چطوره فردا ببینیمش نامجون وجیمین وکوک:باشه پس فردا دانشگاه کره
جین:هوی شماهاچرافالگوش وایسادین اصن هرکی دل سارینا روببره برنده اس همگی:موافقیم جین:خب مطمئنا من کوک:توچی ها من دلشومیبرم تهیونگ:کل دختراواسه من میمیرن معلومه دلشومن میبرم فردا من داشتم درس گوش میدادم صداجیغ اومد بی تی اسسسس پشت پنجره رونگا کردم من:خانم بی تی اس اینوگفتم همه ریختن بیرون سویانگ:ساری دستم رو ول نکن من:وای من دارم له میشم هی دادمیزدن اسم اعضارومیگفتن من:باوووبریم الان کلاس داریم سویانگ:اره باوبریم یکم دورشدیم جیهوپ به مدیر:شما دانشجوی ایرانی ندارین که اسمش ساریناباشه مدیر:سارینابله اون یه ایرانی هست واقعازیباوباهوش هست کوک:پس همه درسهاش هم عالیه مدیربله داشتم میرفتم سویانگ که تنددویدسرکلاس یهوخوردم به یکی پارک جیمین بود جیمین:من داشتم کل مدرسه روزیررومیکردم مگه دخترامیزاشتن لهم کردن وصداجیغ شون پارک جیمینننن گوشم روکرکرده بود زدم بیرون ازکلاسهاکه سارینارودیدم جیمین:سلام ساریناخانم من:علیک کجارفته بودی جیمین:داشتم کل کلاسهادنبالتون میگشتم تودلم:یاخداااا این پسره شیشه ومیشیه ای چیزی نزده؟ سارینا:خب واسه چی اومدین دنبال من جیمین:هیچی همینطوری من:خب بااجازه کلاس دارم جیمین:چییی من اجازه اتوگرفتم امروزکلاس نداری من:تو ...جیمین توچیکارکردی من فرداقراره برای اولین بارتمرینهام روشروع کنم برم بیمارستان جیمین:میدونم من:پس لااقل کتابها وکیفم روبرم بیارم جیمین:منم باهات بیام من:اصلا رفتم سرکلاس کیفم ودفترم وهمه کتابهام روبردارم همه داشتن نگاهم میکردن یه دختر:ساریناکجا من:انگاردیگه توی خوابگاه نیستم سویانگ سویانگ:ساریناجونم میفهمم یه چشمک بهم زد من:دردسویانگ جای منوبه کسی نده تخت خوابم رو سویانگ:نه خیرم عشقم خیلی دلم برات تنگ میشه من:منم همینطور من:بچه ها بای همه:به سلامت من:فردامیبینمتون توبیمارستان رفتم پیش اعضا همه بچه ها باتعجب بهم نگاه میکردن جیهوپ:سلام ساریناخانوم اسمتون سارینااس درسته ؟ من:بله مدیر:خیالتون راحت باشه سارینااینجا خوابگاه داره چرامیخوایین ساریناروببرین؟ چی منومیخوان ببرن کجا من:یه لحظه بامدیررفتم یکم اونورترحرف بزنم:اقای مدیرچرامیخوان منوببرن من که خوابگاه دارم وهمچی دارم مدیر:منم نمیدونم ساریناجان ولی بهتره که باهاشون بری درخواست بی تی اس روکه نمیشه پس بزنم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عاجویی کلی تست گذاشتما منتظرن بخونیشون 🙂😉
اوکییی خوشمل جونم حتما
عالیییییی بود عاجی جونم با اینکه زیاده ولی خسته کننده نیست خیلی جذابه اگه بره روی صفحه اصلی خیلی بازدید میخوره من برات تبلیغش کردم عاجو جونم 🥺🥺🥺♥️♥️♥️♥️♥️
مرسییی سعی میکنم یکم کمترش کنم
عاااااااااالی بوووووددددد لطفا زودتر پارت بعدی رو بزار💗💜😜😘
به روی چشممم عشلکم