
سلام پارت اول داستانم امیدوارم خوشتون بیاد
از زبان مرینت: صبح با صدای خانم کارولین(مدیر یتیم خونه اسمش خانم کارولینه و خیلی هم بداخلاقه) که میگفت همه پاشین،پاشدم و دست و صورتم را شستم و رفتم صبحانه خوردم. بعد صبحانه خانم کارولین گفت که همه بریم پایین چون یه خانم و آقا اومده بودند که میخواستن یه دختر رو ببرند و من و آلیا رفتیم پایین که
دیدم یه خانم با موهای سرمه ای و یه آقا با موهای آبی آسمونی اومدند جلو و اون خانمه داشت به ترتیب همه رو نگاه میکرد تا رسید به من و گفت:اسمت چیه گفتم:مرینت. یهو خانمه رفت پیش اون آقاهه و گفت:همین خوبه
و به خانم کارولین گفت همین دختر خوبه و بعد خانم کارولین به من گفت که سریع برم و وسایلم رو جمع کنم اما من نمیخواستم که برم چون دلم واسه آلیا تنگ میشد اما دیگه چاره ای نبود برا همین وسایلم رو جمع کردم و رفتم پیش آلیا و ازش خداحافظی کردم و با اون خانم و آقا سوار کالسکه شدم و رفتم
(علامت مرینت&کاگامی★لوکا✔)★اسم من کاگامیه میتونی بهم بگی خاله کاگامی✔اسم من هم روراست میتونی بهم بگی عمو لوکا&ممنون اسم منم مرینته
از زبان آدرین: مامان و بابا خیلی وقت بود رفته بودند. داشتم فکر میکردم دختری که میخوان بیارن چه شکلی که یهو صدای کالسکه اومد رفتم دم در و دیدم از کالسکه یه دختر پیاده شد که سرش زیر بود مامان بهش گفت که بره تو تا اتاقش رو بهش نشون بده
از زبان مرینت:از کالسکه پیاده شدم و یه پسری رو دیدم که موهاش بلوند بود اما چشماش رو ندیدم چون سرم رو انداخته بودم زیر و نگاش نکردم که خاله کاگامی گفت که بیا تو تا اتاقت رو بهت نشون بدم رفتم توی خونشون. خاله کاگامی منو برد به اتاق زیر شیروانی
اتاق خوبی نبود پر از گرد و خاک بود و فقط یه تخت توش بود خاله کاگامی بهم گفت که از الان باید کار کنم وگرنه تنبیه میشم و اگه فکر فرار هم به سرم زد 2روز توی زیرزمین زندانیم میکنه
خاله کاگامی گفت که برم و از اشپزخونه شروع کنم و منم رفتم و همه ی ظرف ها رو شستم و غذا هم پختم که وقت نهار شد ومیز نهار رو اماده کردم و خودم هم نشستم که دوباره همون پسره اومد و سر میز نشست. خیلی قشنگ بود چشای سبزی داشت و رنگ موهاش بلوند بود حس عجیبی بهم دست داد یه حس فوق العاده از زبان آدرین:اون دختره سر میز نشست و منم بهش نگاه کردم خیلی قشنگ یود به نظرم دختر فوقالعاده ای بود برا همین بهش گفتم:اسمت چیه؟(علامت آدرین~مرینت&)&امممم..... مرینت~آهان اسم منم آدرینه&او چه اسم قشنگی~ممنون اسم شماهم قشنگه✔به جای حرف زدن غذاتونو بخورین~چشم پدر😑
خب دوستان تموم شد
یه چالش داریم:با توجه به رقم آخر سنت آدرین چیکارت میشه. 0دوست1دشمن2برادر3پدر4دایی5عمو6پسر همسایه7بچه8همسر9هیچکاره جواب چالش را یادت نره بگی خودم میشم2
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوست
میشه ۲ کهن یعنی برادر
ممنون
بره بمیره کاگامی اینجام داره از مرینت کار میکشه
عالی بود عزیزم محشرر پارت بعد 💓💓💓
آره ایشاالله بمیره. اصلا برا همین کاگامی و لوکا رو مامان و بابای آدرین کردم چون هم از دست این دوتا راحت بشیم😂😂 هم دلم نیومد امیلی از مرینت کار بکشه چون اون مهربونه
پارت بعد
گذاشتم توی برسیه
عالی پارت بعد بزار😍
ممنون گذاشتم توی برسیه
بعدی
گذاشتم توی برسیه
یه سوال چجوری موهاشو دیده ولی چشماش نه؟
سرش زیر بوده
دقیقا 🤣🤣🤣
اخییییی کاگامی چه بدهههه😭😭😭🥺🥺🥺
اوخییی داره آخه 🥺
خب برا همین کاگامی رو مامان آدرین کردم چون دیدم امیلی گناه داره
عالی بود
ممنون
عالی پارت بعد لللللللللططططططفففففااااااااا
ممنون پارت بعد رو گذاشتم توی برسیه