
سیلام خوشملام خوبید لطفا لایک کنید از لایکتون راضی نبودم 😢💔
از زبان مرینت 👈 وقتی گوشی رو گرفتم نمیدوستم به کی زنگ بزنم یه جرقه ای تو ذهنم زد انقدر شیطانی بود که خودم باورم نمیشه این فکر تو منه تا حالا انقدر وحشی نبودم رفتم سمت کمد تفنگی که خیلی وقت پیش فلیکس برای حفاظت از خودم بهم داده بود برداشتم رفتم سمت در 🍓 لونا از در فاصله بگیر 🌛 چشم خانوم ( عقب عقب رفتم تفنگ گرفتم تو دستم و فشنگ کشید شلیک در داغون شد لونا جیغ زد از اتاق اومدم بیرون با پاشنه بلندای مشکی رفتم تو سالن هیشکی اونجا نبود صدای خودمو ضبط کردم 🍓 نگهبانااااااااا (نگهبانا :🐺) 🐺 بله خانم 🍓 همتون اخراجید 🐺 چییییی ؟! 🍓 همین که شنیدید میرید وسایلاتون جمع میکنید یه راس خونه 🐺 چشم خانوم 🍓 اسنیپپپپپپ ( اسنیپ منشی و برنامه ریز مرینت و فلیکس اسنیپ : ✂) ✂ بله خانم 🍓 چند بادیگارد استخدام میکنی و میگی فقط از من اطاعت کنن و تو هم همین طور فقط از من اطاعت میکنی ✂ چشم 🍓 همه گروه ترور فلیکس دعوت کن برای مهمونی امشب به ندیمه ها هم بگو امشب مهمونی داریم فهمدید تم سیاه و قرمز باشه یه لباس مشکی کلاسیک برای من بگیرید ✂ چشم خانم 🍓 ميتونی بری ( وقتی رفت با خودم گفتم بسه دیگه به فکر کسی نیستم فقط فکر خودم حساب فلیکسم با اون دار دستشو میرسم حالا میبنی فلیکس خان 2 ساعت بعد بادیگاردا اومدن تو اتاقم بودم 🌛 خانم لباستون 🍓 مهمونا اومدن 🌛 بله خانم 🍓 باشه به بادیگارد ها بگو فلیکس اومد راش ندن 🌛 چشم ( لباسمو پوشیدم از کشو یه چاقو خیلی خوشگل برداشتم یه نگا بهش کردم تا حالا انقدر وحشی نبودم
از زبان مرینت 👈 رفتم پایین به مهمونا که همه از دار و دسته فلیکس بودم خوش امد گفتم (سلین : 📱) 📱 پس فلیکس اهریمن کجاست 😂 🍓 اونم به زودی میاد 🌛 خانم شام حاضره 🍓 ممنون لونا لطفا بیایید شام ( همه نشستن سر میز شما شروع کردیم به خوردن لز بیرون صدای داد بیداد میومد اومدن فلیکس حس کردم چاقوی که تو جیبم بود انگلک کردم در به طور وحشیانه باز شد فلکیس خیلی عصبانی وارد شد به بادیگاردا اشاره کردم ولش کنید 🌚 مرینت اینجا چه خبره 🍓 هیچ خبری نیست عزیزم 🌚 به من.نگو عزیزم.🍓 باشه عزیزم 😈 ( شونه هامو گرفت 🌚 بگو اینجا چه خبره ( چاقو داوردم گذاشتم رو شکمش 🍓 با من اون جوری صحبت نکن تو هنوز منو نشناختی من بی رحمت ترین و سنگ دل ترین مرد پاریس شکست دادم ( تفنگشو از جیبش داورد 🌚 رو.من.چاقو میکشی 🍓 نه عزیزم ( چاقو گذاشتم رو رگم 🍓 صلاح نمیدونم وارث خانواده پتی کرو بمیره 🌚 نه 😢 🍓 تفنگ بنداز ( تفنگ انداخت دستاشو برد بالا 🍓 تفنگ برام بیارید ( یکی از بادیگاردا برام اورد چاقو پرت کردم 🍓 خوب کجا بودیم 🌚 تو این کارو نمیکنی 🍓 چرا میکنم اتفاقات سختی گذروندم باید مثل یه هرزه وحشی باشم خداحافظ اهریمن ( و شلیک فلیکس مرد حس پوچی داشتم فلیکس بهم یاد داد میتونم کسی رو بکشم بدون اینکه عذاب وجدان داشته باشم
از زبان مرینت 👈 📱 تو چیکار کردی 🍓 کاری که خیلی وقت پیش باید میکردم نگهباما جنازشو یه جا که حتی فرشته هم پیدا نکنه بندازید (گورنین : 💔) 💔 خیلی عوضی هستی 🍓 میدونم نگهبانا همه این بزرگان رو بندازید داخل زیر زمین ✂ خانم 🍓 بله ✂ ماشین.منتظرتونه 🍓 اون شرکت مادر فلیکس اسمش چی بود ؟ ✂ پتی کرو 🍓 یه جوری اتیشش بزنید که کسی ردی ازش نبینه ✂ چشم
از زبان ادرین 👈 دم خونه مرینت بودم که صدای شلیک شنیدم یخیل ارسیدم ولی غرورم اجازه نداد برم اونجا بعد 5 دقیقه مرینت با لباس مشکی سوار ماشین شد یهو منو دید پیاده شد از ماشین 🍓 اگراست تو اینجا چی کار میکنی 🐼 اومدم دمبال زندگیم که 1 سال دنبالش گشتم 🍓 من زندگی تو نیستم 🐼 برگرد مرینت 🍓 حالا ازادم فلیکس مرده منم میتونم با تو بیام میتونم نیام 🐼 میای ؟ 🍓 اره 🐼 فلیکس چطوری مرد 🍓 کشتنش 🐼 کی ؟ 🍓 من 🐼 تو.....تو 😥 🍓 اره 😈 🐼 نه....نه تو مرینت نیستی 🍓 چرا هستم حق با تو بود نبیاد به فکر دیگران باشم 🐼 😰 🍓 باهات نمیای تو منو نمیخای چون من تغییر کردم الان میتونم ببینمش خوشم بیاد بخوامش بخرمش الان مرینت شرور داره حکومت میکنه
یهو یه چیز سفید گرد جلوم ظاهر شد از توش بانکس اومد بیرون گفت مرینت بپر تو
پایان μ?`}~?~₪~₪~}₩·₪§ ´§₪¥>~|₪·`·₩₹
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عععاااللیی بود بعدی کی میرسه
اگه تونستی ب تستای من هم سر بزن
عالی بود نازنین جان برو پارت بعدی اسمم مبیناست
عالی بود میتونم اجی صدات کنم؟!اگه ارع
عالی بود اجی😐👐کلا من باهمه راحتم😂😐💔
اشکال نداره
از شخصیت جدید مری واقعا خوشم آمد 😈😈😈
ایو فیلیکس به جهنم واصل شد یو هاهاها 🤣🤣🤣🤣🤣
مرسی عزیزم.
هاهاهاها😈😈😈😈😈😈
عالی بود لایک کردم
عالی بود پارت بعدی زود بزار💎💕
ایول فلیکس مرد
نانای اصغر سغرا
نانای اکبر کبری
مثل همیشه عالی بود🤩🤩🤩