
بچه ها پارت بعدی تموم میشه داستانم😊همونطور که گفتم15پارته
برای اینکه زودتر بشه کالکی(کاوکی)باتلپورت پلگو فرستاد یه خرابی کوچیکم پیش اومد اما مهم نبود بعدا با میراکلس لیدی باگ درست میشه(خرابی کوچیک:برج ایفل رفت کنار کره ی ماه!)خیلی وقته نرفتیم پیش آدرین از زبان آدرین:چند تا کوامی با کوامی لیدی باگ اومدن و خیلی هم عجله داشتن پلگو با (میراکلسم هست)خودشون بردن منم منتظر موندم تقریبا نیم ساعت شده بود که یه دریچه ی تلپورت باز شد و پلگ اومد(حلقه رو بهم داد) و گفت:آدرین زود باش تبدیل شو! آدرین:چی شده؟پلگ:زود باشـــــــ!!!آدرین:قضیه تاجت چیه چرا باید انقد سریع تبدیل شم؟؟پلگ:زودددددد آدرین:اما......پلگ:اما نداریم این تاج مربوط به قدرت جدیده و خرابی بزرگ هست باید با لیدی باگ درستش کنیدددددد!!!!گفتم:گرفتم،(انگشترو دستش کرد)پلگ کلوز اوت و رفتم بیرون دیدم شدوماث باکلی ابر شرور و چند تا سنتی مانستر بالای برج ایفل هست گفتم:آه انگار شکست قبلو فراموش......یهو دوتا چی پریدن کنارم اونا ریناروژ و لیدی باگ بودن لیدی باگ:وای چه خوشگل شدی پیشی جونم😍😻!کت نوار:ممنون....سلام بانو و دست ریناروژ رو بوسیدم ریناروژ:سلام کت نوار از دیدنت خوشحالم لیدی باگ:قدرت های جدیدت اینان:چوب دستیت قابلیت دایره شدن داره،هر وقت خواستی به حالت عادی برمیگردی،هرچقدر خواستی کاتاکلیزم در اختیار داری و میتونی با فکر کردن هر چیزیو نابود کنی البته مگا کاتاکلیزم فراموش نشه که اون مثل یه دایره رو انگشتاته و میتونی شلیکش کنی(کت بلنس😁😁😁)
کت نوار:این عالیه اما چطور؟لیدی باگ:منم همین قدرتارو دارم و به طور اتفاقی رمز کتاب معجزه آسا رو پیدا کردم کت نوار:خیلی خب حالا نقشه چیه؟لیدی باگ:اممممم خب هیچی دیگه حمله میکنیم و شرورا و سنتی مانسترا رو شکست میدیم بعد با هم میریم سراغ شدوماث کت نوار:باشه به هر نفر3سنتی مانستر میرسه و 25شرور!لیدی باگ:چیز خاصی نیست!ما از اونی که فکر میکنی قوی تریم پیشی!😻✨کت نوار:منم اونقدر که تو فکر میکنی فکر نمیکنم لیدی باگ!لیدی باگ:بانوی من نمیگی؟کت نوار:الان وقت بحث درمورد این چیزا نیست زود باشین!و حمله کردن به سمت شرورا لیدی باگ همینطور که داشت میجنگید به کت نگاه کردو ابروهاش تو هم رفت یه دیوار کفشدوزکی دورش ساخت و پرید روی لبه ی دیوار و گفت:تویه چیزیت هست کت نوار!کت نوار: من هیچیم نیست و چشماشو بست انگار داشت فکر میکرد یهو دیوار خراب شد لیدی باگ داشت میفتاد که سریع یویوشو به برج ایفل پرت کردو خودشو کشید که نیوفتاد بعد به ادامه ی مبارزه رفت یهو دید کت نوار اومد جلوشو گفت:لیدی باگ ازت متنفرمممممم!!!لیدی باگ دو زانو افتاد روی زمین و گفت:چی؟؟؟؟(آخ چشام پر اشک شد)چرااااا؟؟؟؟؟😭😭😭😭😭😭
شدوماث یه لبخند خیلی شیطانی دندون نما زد و یه آکوما و آموک برای لیدی باگ فرستاد گونه های لیدی باگ رود بود و داشت گریه میکرد که کت نوار تا آکوما و اموک رو دید و لیدی باگ دوید رفت و اونهارو نابود کرد و به لیدی باگ گفت:چی شده؟چرا داری گریه میکنی؟لیدی باگ:چرا دوسم نداری؟کت نوار:وسط مبارزه چی شده؟عقلت پرید بعد یهو انگار که یه جرقه ای تو سرش خورده باشه گفت:لیدی باگ!میدونی خیلی احساساتی هستی؟آخه چطور گول شدوماثو خوردی؟لیدی باگ:چی؟؟؟؟؟کت نوار:دارم میگم اون یه سنتی مانستر بوده لیدی باگ:وای من چه زود باورم کت نوار:آره زود باش و یه مگا کاتاکلیزم زد به گردنبند داداش الکس و داداش الکس خودش شد لیدی باگ:صبر کن ببینم! الان که هیج احساس غمی نیست!هیج توهمی هم در کار نیست!پس مردم چطور آکوماتایز شدن؟کت نوار:نمیدونم لیدی باگ:تو نظری نداری رینا روژ؟ریناروژ:نه،منم نمیدونم کت نوار:صبر کن و رفت از آندره پرسید
کت نوار:آندره تو چطور آکوما تایز شدی؟آندره:نمیدونم من پشت چرخ دستی بودم که یهو کلی پروانه و پر دیدم و بعدش.....کت نوار:آهان (بعد از چند ثانیه سکوت)کت نوار:آندره تو موقعی که پشت چرخ دستی بودی چه حسی داشتی؟یعنی چطور با چه حسی آکوما تایز شدی؟آندره:اوه خودت میدونی کت نوار من همیشه با عشق کارمو انجام میدم و به عاشقا بستنی میدم😍کت نوار:خودشه،عشق شدوماث با استفاده از این حس مردم رو آکوماتایز کرده!ممنون آندره و رفت کت نوار:فهمیدم لیدی باگ:چیو؟کت نوار:شدو ماث با استفاده از عشق مردم رو شرو کرده!پاریس شهر عشقه پس پر از عشق و شدوماث با حسی که زیاد ازش هست مردم و آکوماتایز کرده لیدی باگ:پس چرا میخواست منو با استفاده از خشم و نفرت آکوماتایز کنه؟کت نوار:چون تو موقع انجام دادن کارت جدی هستی و احساساتی نیستی!البته به جز درمورد من لیدی باگ:خودشه،آفرین پیشی باهوش😉
لیدی باگ:وای رینا روژ تقریبا همه رو شکست داد کت نوار:آره بهتره کمکش کنیم برای چند تای باقی مونده همه رو شکست دادیم یهو یه ارتش دیگه اومد و ما بازم جنگیدیم چرا اینا تمومی ندارن؟؟؟؟؟؟کلی جنگیدیم ریناروژ:من وقتم داره تموم میشه از سراب استفاده کردم لیدی باگ:شارژ شو مشکلی پیش نمیاد ریناروژ :باشه و رفت و بعد از شارژ شدن اومد و دو باره جنگیدن جنگیدن جنگیدن جنگیدن و داشتن از نفس میفتادن لیدی باگ:بسه دیگههههه لاکی چارم وای من با این هلیکوپتر اسباب بازی چیکار کنم؟؟؟؟؟اونو موقع مبارزه کنارم نگه داشتم و همینجوری مبارزه کردم تا یهو یه چیزی یادم اومد!عشق تمومی نداره ولی!!!!!!!آرههههه خودشه!!!!
اونجایی بودیم که لیدی باگ یه فکری به سرش زد کت نوار:چی شده؟چرا انقد خوشحالی؟ما وسط مبارزه هستیم!لیدی باگ:کت نوار من از این به بعد تماشا چیم (روشو کرد به ریناروژ)شما دوتا میجنگین و چهار زانو یه گوشه(بالا)نشست و وقتی کت نوار یه شرورو شکست داد لیدی باگ بهش یه لاکی چارم داد(از همونای که توی فصل۴به مردم میده)ریناروژ :واوووو اینا ضد شرارتن؟!لیدی باگ:تقریبا و به کارش ادامه داد و همینجور به مردم لاکی چارم داد تا دیگه کسی باقی نموند و آکوما روی هیچ کسی اثر نداشت!!!!!!لیدی باگ خطاب به شدوماث:گمونم شکست خوردی!!!!و از توی یویوش میراکلس زنبور رو اورد و ادغام کرد!!!!نیششو فعال کرد لاکی چارمم که کنارش بود
و سه تایی پریدن روی برج ایفل و یواش یواش جلو رفتن و شدوماثم عقب میرفت تا رسید به لبه ی برج لیدی باگ:تسلیم شو شدوماث!!!دیگه کار شری برات نمونده که انجام بدی فقط دلیل این کاراتو بگو شاید تونستیم کمک کنیم!شدوماث:تنها کمکتون میتونه دادن میراکلساتون باشه لیدی باگ:منو باش اومدم در موردش خوشبین باشم باهاش درست صحبت کنم و دوباره رفتن جلو شدوماث:جلو نیاین و میخواست بپره که لیدی باگ گفت:آآ و با یویوش گرفتش یویوش خیلی قوی بود رفتن جلو و تا رسیدن به شدوماث لیدی باگ یویوشو آزاد کرد و شدوماث با سرعت برق پرید ریناروژ و کت نوار میخواستن برن دنبالش که لیدی باگ گفت:صبر کنین! اینجوری میفهمه و گمراهمون میکنه کت نوار:پس چیکار کنیم؟؟؟لیدی باگ: وز خاموش (یعنی دیگه فقط لیدی باگه)شانس پیشی!شانس!ریناروژ:آره!!!!هلیکوپتر لیدی باگ:آره و هلیکوپترو پرواز داد و از توی کنترل نگاه میکردن یهو شدوماث رفت توی امارت آگرست لیدی باگ:چیییییییی؟؟؟؟؟
این امارت آگرست نیست؟!کت نوار:حالا بیاین زود قضاوت نکنیم شاید رفته اونجا قایم بشه یاشایدم کمک میخواد یا اونجا امارت آگرست نباشه لیدی باگ:پس اینو چی میگی؟و کنترلو بهش نشون داد و گابریل آگرستو دید کت نوار:چی؟؟؟؟؟؟؟اون شدوماث بود؟؟؟؟لیدی باگ سر تکون داد کت نوار:پد یعنی آقای آگرست؟؟؟؟؟لیدی باگ:آره کت نوار با عصبانیت:بیاین بریم سراغش لیدی باگ:چرا انقد عصبانی شدی؟؟؟؟کت نوار:میاید یا تنها برم؟لیدی باگ؛باشه و سه تایی رفتن امارت آگرست (توی اتاق گابریل)کت نوار:خب خب گابریل چطوری چه خبرا کم پیدایی؟ گابریل:چی میگین؟چه خبره؟قهرمانا توی اتاق من؟کت نوار:چقد خوب نقش بازی میکنی براوو👏👏👌(کف زدن) گابریل:چی میگید؟ لیدی باگ اومد دهن باز کنه که کت نوار گفت:داریم میگیم میراکلستو به ما بده شدوماث یا زبون دیگه هاک ماث قدیم گابزیل:چییییییی؟؟؟؟ش.....ش......م.....ا.... کت نوار:درسته ما راز کوچولوتو فهمیدیم لیدی باگ:کت نوار چرا اینجوریی؟همش یه ریز حرف میزنی به ماهم اجازه بده کت نوار:باشه ولی من حرفام تموم نشده گابریل تبدیل شد و جنگیدن و بالاخره چون اونا سه تا بودن میراکلسو گرفتن کت نوار: کاتاکلیزم ،مگاکاتاکلیزم(توی یه دستش کاتاکلیزم و یکی مگا کاتاکلیزم)و برد نزدیک گابریل و گفت:چرا؟؟؟چرا؟؟؟؟چرااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟گابربل:آروم باش (سرشو پایین انداخت)من فقط میخواستم همسرمو زنده کنم لیدی باگ:این یه کار خوبه ما هم میتونیم توش سهیم باشیم ریناروژ و کت نوار:چییییییی؟ لیدی باگ:فقط کافیه من میراکلس هایی که برای این کار استفاده شدنو و با میراکلس های لیدی باگ و کت نوار ترکیب کنم تا خانم امیلی زنده بشن کت نوار:اما با استفاده از چند تا میراکلس ممکنه....لیدی باگ:چیزی نمیشه کت نوار:ولی چطور میدونی جواب میده؟ لیدی باگ:کتاب میراکلس.....لطفا اون معجزه آسا هارو بدید به من و اونا رو گرفت و به کت نوار گفت که میراکلسشو بده کت نوارم تایید کرد رفت بیرون درو و میراکلسشو گذاشت زیر درو خودش به عنوان آدرین رفت اتاقش لیدی باگم این کارو و به سلامتی تموم کرد(البته کمی سر گیجه داشت) و بعد از اینکه آدرینو گابریل کلی امیلی رو بغل کردن گابریل خواست با امیلی تنها باشه و بقیه رفتن آدرینم یواشکی رفت پشت یه درو و گفت:لیدی باگ لیدی باگ:کسی منو صدا زد؟آدرین:آره منم کت نوار معجزه آسامو پس بده لطفا لیدی باگم معجزه آساشو پرت کرد پشت درو کت نوار تبدیل شد و اومد لیدی باگ:راستی حالا که همه چی تموم شد چرا هویت همو نفهمیم؟!کت نوار:یادته قبلا یه دخترو دوست داشتم؟لیدی باگ:آره کت نوار:خب من در واقع هنوز عاشقشم نمیتونم فراموشش کنم لیدی باگ(چشاش پر اشک شد)اون منو ول کرد و گفت عاشق یکی دیگه است نتونستم فراموشش کنم گفتم شاید باتو بشه اما نشد!من نمیخوام با احساساتت بازی کنم منو ببخش(چشام پر اشک شد منم چقد احساساتی ام راستی ببینید براتون چقد نوشتم لایک کنید نظر بدید دیگه)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مگه برج ایفل تو ماه نبود
تو اسلاید دو کع اینا باهم مشکل دارن دوباره
عالی بود مثل همیشه
عالی بود پارت بعد رو زود بزار
عالی بود
مثل همیشه عالی بود.
مرسی
عالی بود ❤🧡💛💚💙💜
لطفا اگه پاترهد هستین به تست های من هم سر بزنید
ممنون💖💗