
صیلام بچه عااینمᵖ²داستان💜👾 صاری اگ دیرشد🙏🏻😽تستچی دیرمنتشرکرد. خب.... بریم:|🏃🏻♀️
آنچه درپارت قبلی گذشت😹:خب توازمامانت خسته شدی وازخونه زدی بیرون وبعدش سوکجینم بهت زدوتوبیهوش شدی واون بردت خونه ولی چهرشوبهت نشون ندادواینکه جیمین اومدو و و و و...
توبعدازدیدن جیمین پشت آیفون غش کردی. جین:خدانگم چیکارت کنه جیمین بیابالا (جیمین اومدبالا):چیه چیشده ا..این کیه برچی مُرده چ غلطی کردی جین..؟ سوکجینم:توچه غلطی کردی ترودیدغش کردعنتربیایکاریش کنیم. جیمین:کی هست اصن؟؟؟؟؟ جینم:بابایه دختره یه باهاش تصادف کردم. جیمین:خب میبردی بیمارستان جینم:بااین کشفیاتت نابودم کردی لعنتی..! جیمین:نوکرتم جین:وَخه یکاری کن چیکارش کنیم اینو جیمین:اممم تنفس دهان ب دهان بده جین:😐 جیمین:خوبزارمن بدم جین:نههه اینطوری نمیشه این بایدبهوش بیاد برویه لیوان اب بیار جیمین:میخوای بپاشی توصورتش؟ جین:نه میخوام بدم بخوره توعالم بَرزَخ تشنش نشه😃😐 (همون لحظه زنگ ایفون میخوره) جین:بازکیه جیمین:اممم جین:جیمین من ترو...خدت کم نبودی بقیرم دعوت کردی؟ جیمین:بابامن ع کجامیدونستم ت یه گندی زدی بازکه توش موندیییی جین:برودروواکن انقدحرف نزن-___- (نامجون میادداخل):سلام جین:سلام نامجون:😐 این چیه؟؟؟ جیمین:آدم جین:یاع یاع یاع😹 نامجون:هیونگ ببندکیه این؟ جین:بابازدم بهش باماشین نامجون:خب چرانبردیش بیمارستان؟؟؟ جین:موندم آی کیوی توچجوری۱۴۸عه🙂💔اگه میبردمش شلوغ میشداوضاع خرابترمیشدپلیس میومدچمدونم... نامجون:خب الان این چرابیهوشه ن..نکنه مُرده؟؟؟؟؟ جیمین:ن بابااومدم منودیدغشیدازجذابیتم. جین:عاره ازجذابیتت اگه ت جذابی حتمامنم موزم! نامجون:ببندین فرزندانم مسئله سرای نیست..! جین:خوبه گفتم ی لیوان آب بده بریزم ت صورتش نامجون ی لیوان آب سردبده نامجون:باجد (مثل همیشه مخرب لیوان ازدستش افتادوشکست🙂) جین:مرسیییی:))) خودش پاشدویک لیوان آب ریخت روصورتت تو:جیییغغغغغغغ جیمین:چته روانی:| نامجون:یاجدپی دی نیم:| جین:یاحضرت هندسام:| تو:وووووااااایییییییییییییییییییییییی ش...شم....شماها.... نه نه نه من دارم خواب میبینم جیمین:هن:| نامجون:چی زده:| جین:ساقیشومیخوام:| تو:ولی ولی این خیلی خوبه ک حداقل یبارشماروتوی خواب میبینم وبغل میکنم وبومیکنم. میپری بغل جین وبوش میکنی(اوه غیرتی شودوم😐) جین:😐ت..توخواب نمیبینی تو:جین میدونستی چقدددددددددددددددددددددددددددددددمنتظراین بودم ک یکبارحتی توی خواب ام بغلت کنم❤ جین:خب این خواب نیس م..متاسفانه😐
تو:ینی چی خواب نیست یکی ب من ی سیلی بزنه جیمین:من هستم من بزنم؟ جین:خواگه خواب بودکه الان ماآب روصورتت پاشیدیم بایدبیدارمیشدی ولی الان روبه روی مازل زدی پس ینی خواب نیست بیااینم یک آب دیگه میپاشم روصورتت ببینی خواب نیست تو:ی...ینی چییی من من الان اینجا؟؟؟؟؟؟؟خونه ی شما؟؟؟پیش شما؟؟؟؟من میدونم این ی خوابه! جین:توداشتی ت خیابون راه میرفتی من زدم بهت تو:خب چرامنونبردی بیمارستان؟ جین:لااله الله😐😐 نامجون:خانم ا/ت شماخواب نمیبینی من نامجونم این دوتاام جیمین وسوکجین هستن تو:واای میشناسمشون من م...من آرمیم ولی هنوزفک میکنم خوابه... جین:دِ..اخه لعنتی چیکارت کنم بفهمی خواب نیست؟؟؟؟؟؟؟؟ جیمین:احمق دادنزن این ت شوکه:| تو:ی..ینی واقعن شمابی تی اسین؟؟؟ جین:نه ننه صغراییم😐🥤 تو:هققققققق (مث چی گریه میکنی:|) نامجون میادبغلت میکنه:اروم باش ا/ت توالان توی شوکی نیازبه استراحت داری نامجونومحککککممممممممممممممممممم بغل میکنی همطوری گریه میکنی:ش..شما.. جین:ماچی میپری بغل جین:شماخییلی خوبین....هققق جیمین:من اینجام😐👋🏻👋🏻 نامجون:انقدکوچولویی نمیبینتت😹 همشونوبغل میکنی ویککک دللل سییررررررمیخندیوگریه میکنی ازدیدنشون خسته نمیشی... داستان زندگیتوواسشون تعریف میکنی هممه چیو.. تو:حالانمیدونم کجابمونم آواره شدم نامجون:البته ک خونه ی جین میمونی جین:😐😐 یااچرابایدخونه ی من بمونه اون آرمیه وبخاطرهمه ی مااینطوری شده ن فقط واسه من ینی چی یکم عادلانه رفتارکنین. توخیلی خجالت کشیدی:نه اینطوری نمیشه ک من خونه ی شمابمونم ولی ولی واقعنننننن ازدیدنتون سیرنمیشم. جیمین:ازصبح اینوده بارگفتی:/ جین:هوف عب نداره توچندوقت خونه ی من میمونی ولی بایدکارانجام بدی! تو:باشه چ کاری؟ جین:مثلاغذادرست کنی خونروجمع جورکنی البته بعداینکه خوب شدی فعلابایداستراحت کنی اوکی؟! توباججججییییغغغغغ وخوشحالی وذوق:باااششششههههههههه جین:خدایاهیچکیوجَونگیره آمین😐
خلاصه توبعدازچندروزاستراحت خوب میشی واین اولین روزیه ک جین میخوادبره کمپانی وتومیخوای دست بکارشی.. جین:خب مح میرم کمپانی ب چیزی دست نزن زیادفضولی نکن:|ومواظب باش تو:سوکجیناازت ممنونم توبه من اعتمادمیکنی وبه این فکرنمیکنی ک من شایدازت چیزی بدزدم ازت ممنونم:) جین:چرافکرکردم براهمون بهتGPSوصلیدم یاع یاع یاع😹 تو:😐💔 جین:خومن میرم بای تو:خدافظ:)❤ (جین میره) خببببببب ازامروزمث کلفت کارمیکنم اول غذادرست میکنم چی درست کنم اگ جین نپسنده چی! اشکال نداره باراولمه اونم برای جییننننن واااااییی کی باورش میشه من الان توی خونه ی جین زندگی میکنم وااااااااااایییییی خب اول میزاری آب جوش بیادکه نودل درست کنی تاموقعی ک جوش میادمیری روی مبلاروجمع جورمیکنی بعدش یکم روی میزواینارودستمال میکشی وااای احساس کدبانوبودن میکنم چی میشه اینجابشه خونه ی خودم یروزی..هعی..ولی جین کسی مث منونمیخواد:)💔 غذاروآماده میکنی وروی پله هارویکم گردگیری میکنی وخلاصه خونه خیلی مرتب شد (جین میادتو):سلام مح اومدم تو:خوش اومدی:) جین:وای چقدگرمه(کولروروشن میکنه) تو:امم خب من شام اماده کردم جین:واقن؟؟؟ +آره جین:خب بیاربخوریم +میزوآماده میکنی ومیشینین توهمینطوری ب جین خیره شدی جین:خوبه لاقل میشه خوردش یاع یاع😹 +توغرق نگاه کردن ب جین شدی جین:یاااونجوری نگام مکنی نمتونم غذابخورم +ببخشید😐
چندروزدیگه میگذره وتومعذب میشی وتصمیم میگیری بری هتل توی این چندروزخیلی ب جین نزدیک شده بودی واحساس صمیمیت میکردین باهم اماازدیدتوفقط به عنوان یک دوست! اززبون جین:هی بچه عا!یچیزی.. اعضا:چیه چیشدع جین:اون دختری ک گفتم بهش زدم والان چندروزه توی خونمه شوگا:ا/ت؟؟ جین:اره اعضا:خب.. جین:ع...ر..راستش هیخخ یکم خجالت میکشم-_- جیمین:یااتواونودوس داری اعضا:😐😐 جین:راستش اره بهش علاقه مندم وابستش شدم نامجون:خب بهش بگو جیهوپ:راس میگه پسر😹باورم نمیشه ت عاشق شدی جین:مح حق عاشق شدن ندارم:| خب پس بایدامشب بهش بگم ولیییی جیمین:ولی وچی؟؟؟فقط چون ی دختره معمولیه نبایدحق زندگی باکسی ک دوسش دارروداشته باشه جین:یااتوازکجامیدونی اونم منودوس داره اعضا:😐 جین:خیلخب امشب یجوری بهش میگم (جین برگشت):سلااام تو:سلام:) جین:چطوری تو:ممنونم امم راستش یچیزی میخوام بگم جین:عهه منم یچیزی میخوام بگم تو:خب اول توبگو جین:ن توبگواول تو:خب باشه من میخوام برم هتل جین:چ..چی؟ تو:میخوام برم جین:ن..نه نمیشه تو:ینی چی نمیشه من واقعامعذبم نه اینکه بخاطرتوخودم دوس ندارم بیشترازین مزاحم شم جین:من دوست دارم تو:حاجی وات:| جین:دوست دارم احمق:| تو:منم دوست دارم(اهنگ تایتانیک پلیذ😐) جین:نه خب من عاشقتم تو:میدونم شماتوی همه ی مصاحبه هاتون میگین ک عاشق آرمیایین جین تودلش:چقداحمقع:| ن روانی من تروبه عنوان... تو:به عنوانه؟؟؟؟ جین:مح تروبه عنوان همسرآیندم دوست دارم تو:چییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جین:حرفویبارمیزنن:/
تومیری تویه شوک باورت نمیشه توجین؟جین تو؟ جین ی لبخندی رولباش میشینه:اره ا/ت دوستت دارم:) خلاصه چندروزمیگذره.... رابطتون خیلی خوب میشه اعضاام اینومتوجه میشن حتی کم کم برنامه های ازدواجتونم میچینین وتوام بخاطرمیکاپ خوبت گریموراعضاام میشی ودیگه مطمعنی ک همسرآیندت جینه
وتوبه زندگیت خیلی امیدوارشدی دختری ک فکرمیکردی حقیرترین وبدشانس ترینه الان....
همینطورکه روزبه روزمیگذشت وهمه ازرابطه ی جدیدجین باخبرشده بودن یهو......
خب بچه عالایک وکامنت یادتون نره🍓💚واگرم فالوکردین بگین ک فالوکنم:|❤ اودافیظ◍•ᴗ•◍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)