این پارت بیست و یکم داستانه.امیدوارم لذت ببرید.
از زبان آدرین:منظورت چیه پلگ چه اتفاقی افتاده؟پلگ: یادته وقتی رفتم سیاره خودم یه عالمه پنیر با خودم بردم،اونا تموم شده و دیگه پنیر ندارم?.آدرین:پلگ جون به لبم کردی شکم متحرک.بعد رفتم اندازه ۳ سال براش پنیر خریدم?.وقتی رفت شب شده بود که گوشیم زنگ خورد.ناشناس بود وقتی برداشتم یک نفر گفت:آقای آگراست.شما؟دخترتون به دنیا اومده.لطفاً برای ثبت شناسنامه و مرخص کردن همسر و فرزندتون تشریف بیارین بیمارستان.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
مسسسسخره
نه عاشقانه است نه جذاب
دوووور از واقعیت
آفرین خیلی قشنگ بود?????????
عالی بود ولی خیال کردم دیگه قسمت های آخرشه، لطفا زود تر تموم کن، متشکریم
میگم میشه اون قسمت هاکماث و نایورا رو حذف کنی چون دیکه حوصله اینو ندارم ??♀️?♂️
عالی هسته لطفا بعدی رو بزار
لطفا بعدی رو بزار میسی❤❤❤?
خدارو شکر بلاخره تونستم از چند نفر اولی باشم از ۲۰۰۰۰۰۰ نفر شدم ۱۷ نفر❤?
سلام نویسنده هستم چون بعضی ها میگین عاشقانه باشه و بعضی ها میگن تخیلی باشه هر کسی خواست نظرشو در مورد عاشقانه بودن یا تخلی بودن بنویسین.