خب اینم پارت بعدی. خوشحالم که دوست دارین. راستی الان دوتا پارت مینویسم.
اعضای اکسو جوری که انگار به در تکیه داده بودن و گوش میدادن افتادن داخل.دی او:بکی؟حالت خوبه؟کای:پسر خیلی نگرانت بودیم.سوهو:هنوزم اینقدری بزرگ نشدی که بیشتر حواست به خودت باشه.+خب دیگه حالت خوبه من برمیگردم خونه دخترا توی خونه موندن.بکهیون:باش،اوهو کیم تهیونگ حواست به خواهر من باشه هااااااا.تهیونگ:باشه حواسم هست.از این حرف بکهیون خندم گرفت.................رسیدیم خونه.رمز در خونه رو زدم و رفتیم داخل.با چیزی که روبه رو شدم دلم میخواست از خنده بپکم😂
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
18 لایک
عالیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی💙
من برم پارت ده رو بخونم 🏃 🏃
خیلی داستانت خوب بود😇😇😇❤️خیلی منتظر پارت بعدی ام. 😍💋لطفا زودتر بنویسش🥺...ممنون😘🤗💜🥰😉