
وانشات tae tae
ساعت 1 شب بود تهیونگ هنوز نیومده بود خیلی نگران بودم چندبار هم زنگ زدم بهش ولی ریجکت کرد باخودم گفتم شاید کاری داره نمیتونه جواب بده داشتم تلوزیون میدیدم که صدای در اومد برگشتم دیدم ته برگشته پریدم بغلش کردم اونم خیلی خشک بغلم کرد بهش گفتم چرا اینقد دیر اومدی ته: پیش هوپی بودم حالا میزاری برم خیلی خستم (داره الکی میگه پیش هوپی نبوده) ت/ا: برو عزیزم 😘 ااز زبان ت/ا:رفتم به هوپی پیام بدم ببینم که واقعا اونجا بوده یا نه با خودم فکر کردم وجدان: بابا داره دروغ میگه تو چرا باور میکنی فکر کرده ساده ای عین اون دفعه که الکی گفت جلسه داشته ولی رفته بود رستوران قرار داشت ت/ا: نه بابا نفوذ بد نزن ولی راست میگیا شاید داره دروغ میگه اخه مگه پیش هوپی نبودی بعد نمیتونستی پیام بدی پیش هوپی بودی که تماسمو ریجکت کردی تازه مگه هوپی تا دیروقت بیدار میمونه وجدان: ده منم همینو میگم بنظرم برو به هوپی پیام بده ببینیم که ته راست میگه یا نه ت/ا : راست میگی باید برم پیام بدم خیلی ممنون وجدان وجدان: چاکریم😅 از زبون ت/ا : از فکر پریدم بیرون به سمت گوشیم هجوم اوردم دوربرم یه نگاه کردم که یه وقت ته نباشه یه دفعه ته گفت: عزیزم من میرم حموم بعد میام باهم بخوابیم منوبگی سه متر از جام پریدم ت/ا : باشه ته نمیتونستی یواش تر بگی ترسیدم وجدان: انگار داری ناسا رو هک میکنی میترسی ته بیاد ببینه ت/ا: خفه😐 وجدان:باش ته: به چی داری فکر میکنی ت/ا: به هیچی😅(وجدان:یه دروغ محظ)😆 سریعتر برو حموم چون دیروقته ته: باش بعد از کلی فکر و نقشه به هوپی پیام دادم عجیبه انلاین بود

چت هوپی و ت/ا

ادامه چت
وقتی دیدم که هوپی گفت پیش من نبود اصلا یه حل بدی داشتم تهیونگ ب.ی.ش.ع.و.ر فکر کرده من خرم عین اون دفعه که لو رفت وجدان: اره دیدی نه دیدی چون بهش سخت نمیگیری اینطوری میکنه فکر کرده ساده ای میتونه راحت گولت بزنه اصلا فکر نکرده که میشه پیام داد .... هی پیام هوپی میومد جلوی چشمم هزاران فکر نابجا اومد تو ذهنم کجابوده؟ چیکار کرده؟ برای چی دروغ گفته ؟ نکنه.....؟ نه بابا ته اینطوری نیست ولی شک دارم که کار بدی کرده باز هزار فکر بد اومد توسرم وجدان : بابا تو خیلی ساده ای باید باید ازش بپرسی تازه مطمعن باش یه کار بدی کرده از زبان ت/ا وقتی فکر کردم هجوم اوردم به حموم ( وجدان:انگار حمله شده یاع یاع یاع ت/ا : وجی تو این وعضیت ول نمیکنی وجی: نه یاع 😂) محمکم کبوندم تو در حموم فک کنم ته 5 متر از جاش پرید یه کوچولو لای درو باز کرد ته: چیزی شده (تو ذهن ت/ا : نه پس چیزی نشده رفتی چه غلطی کردی که دیر برگشتی بعد الکی یه چیزی گفتی ها) ت/ا :یخواستم بدونم مطمعنی پیش هوپی بود ته: توذهنش : نکنه فهمیده نه بابا این ساده تر از این حرفاس ) ته: اره مطعمنم چیزی شده ت/ا:ن...نه همینطوری زود حموم کن ممکنه سرما بخوری (اینو خیلی خشک و سرد گفت) ته: باشه و درو بست از زبات ت/ا: باورم نمیشه اینقد قشنگ بهم دروغ گفت حالا بهش نشون میدم وجدان: میخوای چیکار کنی ت/ا: یه کاری که دیگه هیچوقت دروغ نگه
از زبان تهیونگ: تو حموم زیر داشتم فکر میکردم نکنه بفهمه اگه بفهمه بدبختیم وجدان: منو چرا جمع میبندی ته: چون فکر تو بود وجی:به منچه توهم فکرا بودم که یه دفعه از جام محکم پریدم هوا نزدیک بود با مخ بخرم زمین اروم لای درو وا کردم دیدم ت/ا وایساده ازش پرسیدم : چیشده ت/ا: مطمعنی پیش هوپی بودی آقا تا اینو گفت نزدیک بود تا مرض سکته برم توذهن ته: نکنه فهمیده باشه اصلا از کجا فهمیده؟ نه بابا این ساده تر از این حرفاست هزارتا فکر اومد تو مغذم ته: اره مطمعنم چیزی شده ت/ا :نه سریع حموم کن بیا بیرون تا سرما نخوری ته: باش درو بستم تو فکر این بودم که جمله اخریشو چرا اینقدر خشک و سرد گفت وجی: خب ا. س. ک. ل فهمیده دیگع چرا اینقدر نادونی ته: نه بابا این خیلی خنگه ولی نکنه به هوپی پیام داده اونم بهش گفته پیشم نیست وجی : قطعا داده خنگ خدا خلاصه با همین فکرا حموم کردم حولمو پوشیدم رفتم توحال دیدم ت/ا نیست گفتم شاید خوابه یا رفته wc رفته تو اتاق همینطور سرم خشک میکردم و میگفتم: اگه یفهمه که بدبخت اما نه این سادس نمیفهمه ولی اون موقع فهمید رفتم رستوران به جای جلسه اما اگه بد نه من پیشه دختره بودم که میکشم همینطور بلند حرف می دم که..............
کاتتتتتت برای این قسمت کافیه بنظرت چی میشه ❤️❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
مگه وانشات نبود؟؟
وانشات ی قسمتیه😐
اشکال ندره فق بعدی و بزار دارم از فضولی میمیرم😐
توروووو ررررووووو خددااااااا بعدی رو زودتر بذار😭😭
خیلی خوب بود عالی بود👌💜