عشق ترسناک (bts) پارت ۵

همون شماره دوباره زنگ زد دیگه داشت رو اعصابم قدم میزد باید اروم باشم دکتر گفت اگه عصبانی بشم ،عصبانیت سبب مرگم میشه یورا اروم باش "چی میخوای عوضی ♧هی هی اروم باش " گفتم چی میخوای؟♧ تو رو میخوام میخوام فقط مال خودم باشی میدونی چی میخوام؟میخوام تا اخر زندگیم باهام باشی چون دوست دارم و دست از سرت بر نمیدارم " پس که اینطور ♧اره اینطور " باشه یونگی شیی یونگی شیییی

از زبان شوگا"یورا منو صدا میکنه بفرمایید یورا وایسا داریم با پرستار میاییم " یونگی شی کمک کن / این بچه ها چه غرق خواب شدن صدای یورا رو نمیشنون خانواده یورا هم به بچه ها کشیدن یه دیقه یورا؟یورا؟ ___________ن...نه این امکان ندارع دکتررررر کمک کنید داره میمیره ♡اقا ما بهش گفتیم عصبانی نشه رگ هاش ترکیده داره میمیره / اخه چرا عصبانی شد اون داشت با گوشی حرف میزد؟ الو؟بله بفرمایید ♧اون حالش خوبه /خوب میشه ولی شما چیش میشین ♧به تو ربطی نداره من اونو دوس دارم

ببخشید ولی تو چطور عشقی هستی که هیچکدوم نمیدونیم ♧تو چیشی / من دوستشم ♧پس مواضب دوستت باش و قهقهه زد و تلفن رو قطع کرد نمیدونستم برای این عصبانی بشم که یه روانی مزاحمشه یا برای این ناراحت بشم که یورا داره میمیره اهه سرم سرم اهههه

چی شده اینجا کجاست اهه سرم درد میکنه ■اقا شما چند ساعت پیش بیهوش شدید ما هم اوردیمتون اینجا / یورا چطوره ■خانم یورا حالشون خوبه و بهوش اومدن

/میشه برم ببینمش؟ ■نه متاسفانه هنوز حالتون خوب نیست این رو بو کنید / این چرا اینقدر بو بد میده ■داره حالتون خوب میشه

خب دیگه تموم شد

جای بد کات نکردم

بابای