
اینم از پارت پنجم ♥
روبه جین : اوپا میخوای بیام پیش خودت؟ جین: بیا اونی خودم سر امتحانم تقلب میرسونم بهت این یکی از خصوصیاتمه ;))) وای اوپا چه آپشنایی داره روبه تهیونگ اصلا من با همتون قهرم میرم پیش اوپااااام جانگکوک: من لوتون میدم که تقلب میکنید به من ربطی نداره تو همین لحظه شوخیامونو تموم میکنیم چون یوری معلم میاد داخل همه سلام میدیم و امتحات شروع میشه امتحان جغرافی؟؟؟؟؟ مگه شیمی نبود؟ ااااا خاااک تو سرم به جین علامت میدم کمکککک با علامت میگه: بذار شروع شه بعد بگو کمک تهیونگ کخ متوجه میشه میزنه به پام ها؟
تهیونگ : زیر میزتو نگاه کن ها؟ تهیونگ : بکنننن! اوکی اووو خدای من همه ی سوالا رو نوشته برام؟ رو برگه برای تهیونگ مینویسم: مرسیییی ! سوالارو از کجا آوردی که جوابارو نوشتی برام؟ تهیونگ : دیگه دیگهه ما اینیم امتحانارو نوشتم و دادم به یوری و رفتم حیاط و از اونجایی که تهیونگ تو برگه برام نوشت برو حیاط پشتی میرم اونجا تا پامو میذارم رو نیمکت یه بسته بندی کیوت میبینم روش نوشته بود بازش کننن. سونگ امیدوارم خوشت بیاد
تا بازش میکنم همون هودی اونشب و با یه دسبند میبینم خدای من تهیونگ برای من داشت هودی میگرفت ؟ دم گوشم زمزمه میشه : مگه تو اونجا بودی کیوت خانوم برمیگردمو میگم ها؟ چی ؟ من ؟ خب کلویی صدام میزنه و دویدم اما دستمو گرفت و گفت : پس کلویی صدات میزنه؟ اره مگه نمیشنوی؟ تهیونگ : نه چرا دارن صدام میکنن ولم کن تهیونگ : نمیکنم تهیونگاااااااااا تهیونگ : نمیکنم
تهیونگ برای بار آخر میگم صدای جین میاد : اونییییی تهیونگ ولم میکنه و من میگم مرسییی برای هدیت و میرم پیش جین _________________________________ اوپااااااااااا جین : اونی کجا بودی ؟ اوپا رفتم اون پشت داشتم گلارو نگاه میکردم جین : شیک توت فرنگی میخوام اوپا نگو منم دلم شیک شکلااات میخواد جین : همممم ؟؟؟؟؟ پس بیا با بچه ها بعد دانشگاه بریم بخوریمم جین : با کیا؟ تهیونگ و تو و منو جانگکوک و خواهرش و دوتا کلویی با جیمین
جین : بریم بعد دانشگاه همه باهم رفتیم سمط بستنی فروشی اما شیک نداشت هر جا رفتیم نداشت بنا برین از هم جدا شدیم اما من رفتم خوابگاه و به اتفاقات فکر میکردم آبی که اونروز تو صورت اون شخص که ناپدید شد پاشیدم دسبندایی که الان تو صندوقچه کوچیک تو خوابگاهه صدای مثل تهیونگ گیج شدم از ممکنه اونروز تهیونگ بوده باشه ....؟ ممکنه خرافاط باشه ؟ مبهوت تراز مبهوتم چرا چطور ممکنه ؟ به همه اینا دارم فکر میکنم که یهو جانگکوک میگه داری به چی فک میکنی ؟
ها؟ تواز کجا اومدی ؟ جانگکوک : پشتت بودم گوگولی ها ؟ این همه مدت جانگکوک : بعله ممم آبجیت کو؟ پیش جین رفتن دنبال شیک چی ؟ جانگکوک: اره بریم تو هم میای ؟ جانگکوک دوباره دستشو میندازه دور گردنم و میگه : مثل اونشب رامن بگیرم برات؟ نه آخه گشنم نیس ؟ کوکی : باشه من زیاد با جانگکوک گرم نگرفتم احساس میکنم ازم خوشش نمیاد ....................................................... امروز روز لباس آزاده هووورااااا
موهای بلند مشکیمو « هر چی دوست دارید جایگزین کنید» شونه میکنم تاپ مشکی کوتا میپوشم با یه شلوارک طوسی بوتای مشکیمم میپوشم و راه میوفتم خدارو شکر امروز هوا آفتابیه از اونجایی که اتاق تهیونگ جلو در اتاق ماست وقتی در و باز میکنم با هاش روبرو میشم یه تیشرت قرمز با یه شلوار مشکی تهیونگ خوشتیپ شدی پوزخند میزنه و میگه :هنوز بهم بدهکاری سر کادو و دسبند ....
منم سریع خودمو میزنم به نشنیدن و میگم همانا تهیونگ به ما بدهکار نبود و ماهم نیسیم تهیونگ : عواقب بدی داره سونگ فک کردی میترسم ؟ تهیونگ: خواهیم دید خودمونیم ولی فضول شدم ببینم چه میکنه
وقتی رسیدم دانشگاه تقریبا هیچکس نبود هیچ کس دومین نفر تهیونگ اومد وای نه قراره بلایی سرم بیاد با یه بطری آب تو دستش بهم نزدیک میشه و در آب و باز میکنه و میپاشه تو صورتمو میاد جلوتر دستمو میگیره میبره تو کلاس تهیونگااا ولم کن تهیونگ دستم درد گرفت میرسیم تو کلاس در و باز میکنه و میگه: برو تو نمیخوام هولم میده تو و میگه فک کردی خرم نمیفهمم تلک تلک میری تلک تلک میای تلک تلک میای ببین سونگ مهم نیس چقدر خجالتی اما من....... من........ شاید الان نتونم بگم ولی اونروز که بشنویش خیالت راحت میشه چیشده ؟ چرا انقدر پری؟ ...
برید بعدی چالش دارم ☺️ لایک کن و جواب چالش هم کامنت کن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ج.چ: ََش سیخ جیگر سبخی شُّ هزار
جر خوردم
وایییییی
عالی بود
عالیه آجی جونم
ممنون نفسم ♥♥