ببخشید طول کشید اینم از Miraculous 2 امیدوارم خوشتون بیاد و ❤نظرات فراموش نشه❤
میری خونه و میگی (تیکی خال ها خاموش) و تیکی میاد و میگه مرینت گربه سیاه راست میگه تو باید هویتت رو بهش بگی اگر روزی اتفاقی برای معجزه گرش بیفته باید بیاد پیش تو و باید هویتت رو بدونه که بیاد پیش تو فرقی نمیکنه که الان بهش بگی یا موقعه ای که بهت احتیاج داره مرینت میگه: تیکی راست میگی?ولی خب گربه خیلی لج باز.....و باهم درباره این موضوع بحث میکنید و خوابت میگیره میری که بخوابی فردا که میری مدرسه ادرین رو میبینی که جای الیا نشتسه و الیا کنار نینو خانم بوستیه میگه مرینت امروز رو کنار ادرین بشین و قبول میکنی میری میشینی و به الیا میگی اینجا چه خبره؟؟؟؟الیا میگه امروز رو کنار ادرین بشین و تو سرخ میشی و به ادرین زل میزنی خانم بوشتیه خیلی صدات میکنه ولی انقدر غرق نگاه گردن به ادرین بودی گه نمیشنیدی اخر ادرین گفت مرینت خانم برای دهمین بار داره صدات میکنه
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
لطفا بعدی رو بزار
قسمت بعد ر سریعتر بزار