
سلام :) بریم برای پارت جدید
چند لحظه بعد با صدای تولدت مبارک چشمام رو باز کردم و کیکی جلوی صورتم دیدم .مثل اینکه تولدم بود و من فراموش کرده بودم و این یه چیز بی سابقه بود.از اونجایی که احساساتمو خیلی زود بروز میدم ، اشک تو چشمام حلقه زد . مین هی کیک رو داد دستم و خودش پرید تو بغلم .اعضای بی تی اس هم یکی بهم تبریک گفتن . باورم نمیشه خوابم یا بیدار ؟ اگه خوابه امیدوارم که هیچ وقت بیدار نشم اما انگار تموم این اتفاقات واقعیه . با اینکه یکسال از زندگیم کنار اعضا گذشت اما هنوزم این اتفاقات برام باور ناپذیره .اعضا یهویی رفتن و با دست های پر برگشتن ، اومدن جلو و اون چیزهایی که تو دستشون بود رو دادن به من ، اینارو برای من گرفتن؟ خدای من ! دستام از شدت شوق میلرزید ، کادو هارو با دستی لرزون ازشون گرفتم.
اون روز من خوشبخترین آدم روی کره زمین بودم .کلی از اعضا تشکر کردم ، از اونی های مهربونم هم خیلی تشکر کردم .ساعت حدودا ۸ شب بود بعد از یک خداحافظی طولانی از اعضا بی تی اس جداشدیم تمام اون شادی و شوق جای خودش رو به غم اندوه داد ولی خب سعی کردم تو این مدت خاطرات خوبی رو باهاشون بسازم . کادوی اعضا رو با کمک منیجر گذاشتم تو ون و همگی سوار شدیم به سمت خوابگاه حرکت کردیم .
بعد از تعویض لباس و حمام یه دورهمی کوچولو گرفتیم . شمع هارو فوت کردم و نوبت به باز کردن کادو ها رسید .یکی از کادو ها رو برداشتم کادوی این سوک بود ، در جعبه رو برداشتم ،واییی این سوک همیشه میدونه من از چه چیز هایی خوشم میاد .(یه نیم بوت خعلی خفن)کلی ازش تشکر کردم و رفتم سراغ کادوی بعدی این یکی از طرف جانگ کوک بود .کادو رو باز کردم یه هودی مشکی بود چقدر قشنگه 🤩جانگ کوک علاوه بر هودی بهم دسته گل هم داده بود ، با اینکه علاقه زیادی به گل و گیاه ندارم اما از گلا خیلی خوشم اومد
همین جوری کادو ها رو باز کردم ، همه کادو خیلی عالی بودن ، بعد از خوردن کیک و شام همه رفتیم که بخوابیم . فردا صبح از بچه ها خداحافظی کردم و رفتم خونه خودم ، کادو ها رو هم برداشتم که بزارم تو خونم . اولین کاری که باید بکنم چیدن کادو ها بود . دیشب انقدر از کادو های اعضای بی تی اس عکس گرفتم که صدای بقیه (اعضای gg) در اومد . کادوی این سوک و کادو جی هوپ(یه کتونی خیلی جذاب ) گذاشتم تو طبقه یکی از کمد هام ، کادوی نامجون(کتاب رمان) هم گذاشتم تو کتابخونه تا هر وقت سرم خلوت شد بخونمش . عروسکی جین داده بود (عروسک RJ تو BT21) رو گذاشتم رو تختم و عروسک جیمین(یه خرس کوچولو خعلی کیوت) هم گذاشتم رو میزم . از دسته گل های جانگ کوک و جین کلی عکس گرفتم و فعلا گذاشتمشون تو آب تا بعدا یه کاری کنم که خراب نشن . کادوی شوگا (یه عطر با رایحه محشر) رو گذاشتم روی میز آرایش ، کلاهی که جیمین بهم داده بود رو گذاشتم کنار بقیه کلاه ها و عینک تهیونگ رو گذاشتم کنار بقیه عینک ها. کادوی جانگ کوک رو با کادوی کاملیا که یه کاپشن چرم بود آویزون کردم تو کمدم . هی جئونگ برام یه هدفون خریده بود اونو گذاشتم تو اتاق موسیقی ، کوله پشتی مین هی رو هم گذاشتم تو کمدم . فقط باید حواسم جمع باشه که اشتباهی از کادوی اعضا بی تی اس استفاده نکنم چون می خوام تا آخر عمرم همین جوری نگه دارمشون 😅
خب کارم دیگه تو اتاق تموم شده بود . رفتم تو آشپزخونه و یه صبحونه مختصر خوردم و حاضر شدم که ....
این پارتم تموم شد :) از هفته دیگه کلی پارت براتون میزارم . راستی تو چالش پارت قبل شرکت کنیدا
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
داستانت خیلی قشنگ بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
ممنون نظر لطفته💚
پارت در حال برسی عه