سلام به شما عزیزای دل♥️♥️♥️ برگشتم با قسمت چهارم. شک ندارم خوشتون میاد. این قسمت خیلی مهمه و اگر میخواید این قسمت رو خوب بفهمید و نهایت لذت رو ازش ببرید، باید سه قسمت قبل رو مطالعه کرده باشید. تو این قسمت میخوام هویت قهرمان جدید رو فاش کنم و برای اینکه این داستان با داستان های بقیه تفاوت داشته باشه، یه قهرمان از جنس علم واردش کردم. لطفا نظرات فراموش نشه، بیشتر از این این وقتتون رو نمیگیرم بیاید شروع کنیم.
هاکماث: به حالت عادی برگشتم و رفتم پایین. رو مبل نشستم. ناتالی با یه لیوان آب اومد به سمتم و گفت : مثل اینکه حالتون خوب نیست آقای آگراست، گابریل: سایکو هنوز زندس و برگشته. یکدفعه لیوان آب از دست ناتالی افتاد و شکست و گفت: چی؟!.. ولی... ولی ما سازمان رو نابود کردیم، اون شب تمام اعضای گروه رَپتور کشته شدند، آخه چطور ممکنه؟!.. گابریل: یادت میاد یک ماه پیش گفتی که یکنفر دوربین های خونه رو هک کرده؟ شک ندارم کار خودش بوده. ناتالی: یعنی سایکو هویت مارو میدونه؟ گابریل: نه فکر نمیکنم. اگه هویت ما رو میدونست تا حالا اقدامی علیه ما میکرد. به هر حال باید فعلا حدفمونو تغییر بدیم و اول از شر اون خلاص بشیم. ناتالی: حالا از کجا مطمئن هستید که اون سایکو بود؟! گابریل: چون وقتی من و امیلی گروه رپتور رو نابود کردیم سایکو از اونجا خارج شده بود. حالا با وجود اون به دست آوردن معجزه گر های گربه سیاه و دختر کفشدوزکی به شدت سخت تر میشه. باید با یه نقشه مناسب اونو از سر راهمون برداریم. سایکو بهت قول میدم از برگشتت پشیمون بشی. حالا می بینی....
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
چرا نمی زاری
منصرف شدم
عالی هست فقط اینکه ارباب شرارت آدن بدی نیست و بعد سایکو بره
عالی هست بعدی رو بزار
خودم نفر اول داستان رو خوندم. ???