10 اسلاید چند گزینه ای توسط: Aynaz انتشار: 3 سال پیش 115 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اینم قسمت دو ببخشید دور و قبلا گذاشتم تایید نشد
از زبان پلین ?
منو دخترا رفتیم تو اتاق خودمون دیدیم بابام تمام کارا رو کرده ۳تا تخت یه نفره تو اتاقه با دوتا کمد بزرگ پتو بالشتم بود من تخت صورتی? رو برداشتم آیلین تخت آبی ? آیدا هم تخت سبز ? پتو بالشتم ست بود با رو تختی ها من خیلی خوابم میومد رفتم رو تختو خیلی راحت خوابم برد
از زبان سینان ?
رفتیم تو اتاقمون ۳تا تخت بود با پتو بالشت به رنگا دقت نکردیم و رفتیم روشون دراز کشیدیم بعد من گفتم بربم ببینیم دخترا چیکار میکنن اونا هم گفتن باشه بریم در اتاق بسته بود در زدیم آیلین گفت بیاین تو رفتیم تو یهو میخواستم حرف بزنم که آیدا دهنمو گرفت گفت ساکت پلین خوابه نگاش کردم خیلی ناز خوابیده بود
ایدا. گفت من میرم دوش بگیرم ابراهیمم گفت بچه ها منم میرم سلک بشم ما گفتیم باشه بعد نیم ساعت پلین بیدار شد و ابراهیم اومدن بیرون پلین گفت آخ چع موقع خوبی اومدی بیرون آیدا بزار من برم بعد حولشو با یدست لباس اآبی برداشتو رفت منم داشتم گوش میدادم که صدای دوش شندیم کع باز شد همون لحظه بدون صبر گفتم بچه ها من کمک میخوام علی گفت چع کمکی رفیق گفتم من عاشق شدم علی گفت چی عاشق کی شدی گفتم آیلین یهو اخماش رفت تو همو گفت ببین رفیق آیلین مال منه اگه بهش نزدیک بشی میشکنمتا خندیدمو گفتم داداش من عاشق ایلینت نشدم خواستم سر بسرت بزارم اگه واقعا عاشقش بودم کمک میخواستم بعد گفت پس عاشق کی شدی گفتم...
پلین آیدا گفت پس چه کمکی نیاز داری؟؟؟ گفتم من نمیتونم ازش بپرسم شما دوتا میدونید اون عاشق کی هست میخوان بدونم آیدا گفت چرا نمیتونی آلین گفت من درکت میکنم میترسی ازت متنفر بشه نه گفتم اره یکم خجالتم کشیدم یهو پلین با ی لباس آبی از حموم امد بیرون خیلی خوشگل شده بود
از زبان پلین
از حموم اومدم بیروت موهام یکم خیس بود نشدم کنار بچه ها خولمو دور سرم پیچیده بودم که آیلین یهو گفت پلین تو عاشق چهپسری شدی شکه شدمو خوشکم زد هیچی نگفتمو بحث رو با غذا عوض کردم خلاصه رفتیم یه رستوران بعد غذا برگشدیمو من اون دوتا رفتیم تو اتاق یهو گفتم آیلین این چه سوالی بود پرسیدی?
خب بچه ها اینجا قیتفیع شخصیاتارو میگم پلین موهای کوتاه چشماشم مشکیه مهربونه سینان موهاش قهوه ای چشاش عسلی آیلین موهاش نارنجی چشاش آبی علی موهاش مشکی چشاش آبی آیدا مو هاش طلایی چشاش سبز و در آخرم ابراهیم که موهاش بوره و چشاش قهوه ای این رنگ موهاشونو چشاشونه
داستان چطوره
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
پاسخ نامه
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
سلام دوستان من امروز کل نظرات رو خوندم منظورم مال بازگشت معجزه آسا هستش گفته بودین ادامه بدم ولی ببخشید من داستان دوممو گذاشتمونمیتونم اونو ادامه بدم این داستانو کشش میدم طولانی بشه بعدش اگه خدا بخواد داستان بعدیم مال میراکلسه امید واذم البته لطفا نظر بزاری و به من بگید که غلط املایی شونو تموم کردن یا نه بازم میگم من داستان قوه تخیلش پروفایلش همه چیزش منم فقط نوشتنش با اون دوتا یعنی دختر خالم که ۹ سالشه با پسر خالم من به این دوتا اعتماد دارم که بهشون میگم بنویسن چون هیچوقط نمیشینن پیش بقیه رازامو بگن و منم رازاشونو میدونم و باهم دوستیم پسر خالم هم نه سالشه ولی این دوتا باهم خواهر برادر نیستن خودتون بقیشو میدونین و بگم داستانمو دوست داشته باشین اگه تنوعش کم بود بگید و پیش آشناهاتون معرفی کنین فقط بگم پارت های بعد که در انتظارشونین عاشقانه میشه و کمی هیجانی من اگه پارتارو دیر گذاشتم لطفا ناراحت نشین من بخواطر درسام نمیتونم بعضی اوقات داستان بسازم دوم من وقتی تو خونه تنها میشم داستانو میسازم البته تو زهنم سوم من همیشه اون دوتا پیشم نیستن ولی من سعی میکنم شب خونه هاشون بخوابم یا اونا خونه ما بمونن که بتونین بنویسیم این یکم درباره داستان بود