8 اسلاید صحیح/غلط توسط: Off انتشار: 3 سال پیش 97 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
بچه ها چرا لایک نمیکنید حای دوری نمیره😂💔
فک کن برای اولین بار ک میری خرید بایستو ببینی🤤 قلبم داش از سینم میپرید بیرون رفتم خونه و روی تخت دراز کشیدم توی منابع آزمون نوشته بود ک ۶۰ درصد سوالا مربوط به اطلاعات خوانندگیه ۴۰ درصدش به شناختی ک از بی تی اس داریم و یه تست صداهم میگیرن ازمون ب نظرم خوب بود تقریبا همه چیو راجب بی تی اس میدونستم فقط یکم اطلاعاتمو لازم بود بالا میبردم یه شب تا صب بیدار موندم تا جزوه بنویسم بالاخره روز ازمون رسید استرس نداشتم کلا استرسی نبودم دوساعت تا ازمون مونده بود ولی من گفتم از همین الان برم بیرون یکم دور بزنم یه لباس نیم آستین پوشیدم و زدم بیرون توی راه ک داشتم میرفتم ی زن و مردیو دیدم ک خیلی بدجور بهم نگا میکردن یه نگا به خودم انداختم چیزیم ک نبود یه پیرزن اونجا بود گفتم ببخشید خانوم آینه دارین .... گفت واسه چی .... میخواستم ببینم صورتم چیزی داره اخه اونا خیلی ناجور بهم نگا کردن😂... نه دختر جون فک کنم تو اهل این طرفا نباشی اینجا اینجوریه ک تتو رو بد میدونن و توهم دختری واسه همون حس بدی داشتن میدونم اینجایی نیستی اینجا هنوز فرهنگ تتو خوب جا نیوفتاده...باورم نمیشد ی پیرزن داش اینجوری حرف میزد گفتم اها ممنون ک بهم گفتید سوییشرتمو پوشیدم تا دستم کمتر معلوم بشه آمریکا اینجوری نبود اونجا همدیگه رو از روی تتو میشناختن منی ک اوکانر بودم روی ترقوم یه اوکانر بزرگ نوشته بودم هرکی اهل هر محله ای بود اگه سمت مهمی توی اون محله داش باید اسم خونواده رو روی گردنش میداشت من دختر رییس اوکانرا بودم یه جورایی فرهنگ اینجا برام عجیب بود خندم گرفت هندزفریو توی گوشم گذاشتم و رفتم توی راه ک بودم زین بهم زنگید ...زین:سلنااااا چطوری ... خوب دارم میرم سر ازمون زیننننن اگه قبول نشم موهامو کوتا میکنم....😂😂قبول میشی غصه نخور ...چخبر از اونجا جنگ و دعوا ها در چه حالیه... دیروز باختیم و تلفات دادیم جک دستش شکست منم پام 😂... زیننن چی میگی ببینم پاتو ...یه پای گچ گرفته بالا اومد عصبی شدم و گفتم نمدونم کی میخواد این دیوونه بازیا تموم بشه یهو یاد برایان افتادم بغض کردم ... سلنا چت شد... هیچی زین ولش کن کاری باهام نداری...بهش فک نکن میدونم یاد برایان افتادی الان همه ی فکرتو بذار روی ازمون بعد ازمونت میتونی ب برایان فک کنی ... باش کاری بام نداری... نه موفق باشی... قط کردم ...
رسیدم جایی ک قرار بود آزمون بدیم یااااااااکلیسای واتیکان اینجا چرا اینقد شلوغه جررر از بین این همه ادم قراره ۲۰ نفر انتخاب بشن هر جور فک میکنم با عقل جور در نمیاد رفتم جلوتر و برگه ی پذیرشمو دادم بهشون اول قرار بود تست صدا بدیم یااااع این همه جمعیت قراره تست صدا بدن 😐😩 رفتم یه جا نشستم شماره ی ۵۸ بودم هنوز شماره ی ۱۵ و ۱۶ و ۱۷ رفته بودن تو خیلی طول میکشید نوبتم بشه رفتم جلوی جمعیت ببینم چخبره اینقد شلوغه دیدم بههه نامجون و شوگا به تست صدا نظارت دارن استرسم گرف و از این استرس خندم گرفت 😂😂😂😂آب خوردم و رفتم همون اطراف و دوباره نشستم شماره ی ۵۰ رفت تو خب منم برم نزدیک ک نوبتم شد برم تو اگه میدونستم نامجون و شوگا هستن ی لباس بهتر میپوشیدم خببب نوبتم شد من بودم و شماره ی ۵۷ و ۵۹ اول پنجا و هفت رفت جلو یه برگه داده بودن و توش چن تیکه اهنگ بود قرار بود اونارو بخونه شروع کرد تا گفت عاااا ...شوگا سرشو روی میز گذاش و گف اینم رد نوبت من بود یه نفس عمیق کشیدم....نامجون: خب اسمت چیه... سلنا ، سلنا اوکانر...خب این یه تیکه از آهنگ یانگ فور إوره ببین میتونی بخونیش فرصت میدم تمرین کنی نگا کردم اون تیکه ای بود ک تهیونگ و جونگ کوک میخونن میگفت فور اوررررر وی ار یانگگگ و.... بش گفتم من امادم گف شروع میکنیم موزیک پلی شد و به اون تیکه رسید شروع کردم دودل بودم چشامو بستم و رفتم ب یه دنیا ی دیگه اخ عاشق وقتایی بودم ک میزدم زیر خوندن و از اطرافم هیچی نمیفهمیدم تموم شد چشامو باز کرد شوگا: خب خوب خوندی چن ساله میخونی...خیلی وقته ولی از وقتی حرفه ای دنبالش میکنم چار سال میگذره .... سابقه ی کار اموزی داری... من اصلا کره ای نیستم ک سابقه ی کار اموزی اینجا داشته باشم ... عاو اهل کجایی... نیویورک...اها خب رپم میتونی بخونی...من اصلش رپ میخونم وکال خیلی کم میخونم ...خوبه خوبه اگه ازمونو قبول شدی برای مرحله ی اجرا ک قراره دوتا اجرا برداری حتما یکیشو رپ بخون یکیشو وکال ... خندیدم و گفتم باشه ازمونو قبول بشم هرکاری لازم باشه میکنم ... خندید و یه پاکت داد دستم ... اینو بده ب پذیرش ازمون تا بذارن وارد جلسه بشی امیدواریم بیشتر ببینیمت یه لبخند عریض روی صورتم نشست رفتم بیرون اووووف حرفاش خیلی بهم انگیزه داد رفتم سر جلسه ی ازمون اونهمه جمعیت ک قبل از تست صدا اومده بودن الان هول و هوش پنجا شصت نفر بودن چون بقیشون رد شده بودن رفتم تا ازمونو بدم ....
ازمونو دادم جوابش بعد از ظهر توی سایت گذاشته میشد بعد از اون هرکدوم از پذیرفته شده ها باید دوتا قطعه میخوندن ولی ننوشته بود چجوری باشن اهنگا گوشیو گذاشتم توی جیبم داشتم و رفتم خونه روی تخت افتادم خیلی خسته بودم ولی زنگ زدم ب زین تا بگم ازمون خوب بود ... سلام زین خوبی ... سلام اره بهتر از این نمیشم😂... باز چیکار کردی...هیچییی😂😂😂 امروز شرط بسته بودم ک ما میبریم و بردیم الان کلی پول ب جیب زدم.... تو کی میخوای دس از سر این دیوونه بازیات برداری ...خندید و گف ازمونت چجوری بود...گفتم عاولیییییی ....خب وقتی ازمون دادی ینی توی تست صدا قبول شدی... تو از کجا میدونی تست صدا داشتن.... عههه من همه چیو میدونم .... برو گمشو از کجا میدونستی....من از اولم میدونستم ولی چون میدونستم قبول میشی هیچی بت نگفتم😂😎...زیننن خیلی بیشوری....میخندید وقتی اسکلم میکرد و میخندید دلم میخواس خفش کنم کاری نداری زین... چرا یه کاری دارم... چی ...اون اهنگی ک نوشته بودم قرار بود باهم ضبطش کنیم ولی نشد ... خب ... میخوام اونو خوب حفظ کنی .... واسه چی...چون میخوام یه روز بخونیش برام ضبط کنم ببینم ضبط از پشت گوشی با فرسنگ ها فاصله چجوری میشه....باوشه😂😂... افرین دختر خوب حالا قط کن میخوام بخوابم.... مگه ساعت چنده...۳ شب ... یا خودا خدافز قط کرد منم کل روزو منتظر بودم تا نتیجه ها بیاد ک همون حین خوابم برد ...... گوشیم داش زنگ میخورد اع یه شماره ی ناشناس کی بود....الو ...سلام خانوم سلنا اوکانر...اره...ساعت ۸ شب به ساختمون بیگ هیت بیاید ...واسه چی ...یعنی چی واسه چی توی سایت همه چیو نوشته بود.... کدوم سایت ... سایت بیگ هیت برای اعلام پذیرفتهشدگان.... عرررررر خوابم برده نگاهش نکردم خدافظ...قط کردم میخواستم برم لب تاپو بردارم اینقدر با عجله رفتم ک از روی تخت افتادم برداشتم لپ تابو وارد سایت شدم و رمزو زدم اسامی بالا اومد خببببب سلنا اوکانر جیییییییییییییغغغغغغغغغغغغغغ قبول شدمممممممممممم هقققققققققققق 💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃💃واییییی خیلی خوشحال شدمممممم زنگیدم به زین اونجا الان ساعت ۶ صب بود احتمالا زین خوابه اهمیت ندادم و بهش زنگیدم.... زینننننننننننننننن... هااا چرا جیغ میزنی خواب بودم.... زینننننننن....کوفت چیه.... قبول شدمممممممم.... چرت میگی ایوللللللل...جیغغغ...عااای ارامشتو حفظ کن ... خب خب .... افرین خیلی خوشال شدم خدافظ... زین ... ها... چته... خوابم میاد...زهر مار...نوش جونت...😐😐...خدافز...خوب بخوابی.... ساعت ۷بود و ساعت ۸ باید میرفتم بیگ هیت یه دس لباس مشکیه خفن تنم نمودم موهامو بافتم و رفتم
وارد ساختمون بیگ هیت شدم و رفتم توی اتاق مستر پی دی نیم چن نفر دیگه بجز من اونجا بودن اییییی جونگ کوکم اونجا بودددد روی دسته ی مبل نشسته بود و داشت شیر موز میخورد رفتم جلوی میز پی دی نیم ... سلنا اوکانر هستم... اها خوشحالم ک میبینمت دخترم تو توی ازمون درصدت از همه بالا تر بود و این باعث میشه ک بهت افتخار کنم ... واو نمیدونستم ...اینو گفتم و جونگکوک سرشو از توی گوشیش بالا اورد تا ببینه اونی ک درصدش از همه بالاتر بوده کیه پشماش ریخ زد زیر خنده و گف تو همونی نبودی ک توی پاساژ با مخ رفتی تو شکمم 😂....چرا خودمم 😂😂😂😂....وقتی بهم گفتی توی ازمون قبول میشی گفتم داری الکی قپی میای واقعا جا خوردم دیدمت... مرسی واقعا ب قیافه ی من میخوره لاف بیام ... لابد میوومده ک فک کردم😂....مرسی واقعا😂😂😂.... بیا اینجا بشین ... اوکی(کوکی اشاره کرد بیا روی صندلی کناریش بشینه)... اسمت چی بود ... فک کنم همین الان گفتم.... اون موقه من بجز شیر موز نه چیزی میدیدم نه میشنیدم ... صحیح😂اسمم سلناس سلنا اوکانر...خیلیم خوب بهت نمیوومد کره ای باشی حدس میزدم ب قیافت میاد اممم کاناداییا چش رنگین ولی موهاشون بوره موی سیاه مال امریکاس بت میاد امریکایی باشی...😳برگام ایول خیلی دقیق گفتی.... میدونم میدونم مطمئن باش پروندتو چک نکردم که از روی اون بخوام ملیتتو حدس بزنم...😂😂😂معلومه اصلا همچین کاری نکردی...خوبه ک اینجوری فک میکنی شوگا خیلی از خوندنت خوشش اومده بود...الکی میگی ....باور کن... پی دی نیم : نمیخواین جلسه رو تموم کنین ما برای کار دیگه ای اینجاییم ...جفتمون زدیم زیر خنده ... پی دی نیم شروع کرد خب شما از بین ۲۰۰ نفر برای شرکت توی ازمون انتخاب شدین از بین ۶۰ نفر شما ده تا برگزیده شدید...سلنا:فک میکردم ۲۰ نفر قراره قبول بشن ... قرار بود اما دیدیم نمیشه ۲۰ نفر بیان احراکنن و خیلی طول میکشه برای همین ۱۰ نفرو انتخاب کردیم ..... چرا پس الان ۹ نفریم.... چون یکیتون الاناس ک بیاد خب داشتم میگفتم برای این مرحله شما دوتا اهنگ انتخاب میکنین تا برای btsو حماعت ارمیا بخونین توی کنسرت ۱۳ اگوست آمریکا .... اینو گف ک ب رعشه افتادم : ت توی کنسرت .... اره ... ولی کنسرت ک دو هفته ی دیگس ... اره دیگه ...واو یه سوال دیگه میشه بگید چجور اهنگایی باید بخونیم دوتا آهنگه باید از کی باشه چه سبکی باشه ... بعداً بهتون میگم... بعدا کی دو هفته ی دیگه قراره بخونیم ... فعلا نمیخواد نگران اینجور چیزا باشین... یهو یه نفر از در وارد شد و پی دی نیم بهش سلام کرد و گف بیا بشین با دیدن اون جونگکوک از جاش بلند شد و اخم کرد یه نگا ب پی دی نیم با اخم انداخت و پی دی نیم از اتاق بیرونش کرد قضیه یکم مشکوک میزد ولی نفهمیدم چی شد حرفای پی دی نیم ک تموم شد از اتاقش اومدیم بیرون و داشتیم میرفتیم ک جونگ کوک اومد دستمو گرف و
بردم یه جایی ک کسی نبینتمون ....چی شده جونگ کوک....+ازت کمک میخوام.... از من؟...+اره...واسه چی...+این پسره ک اخرین نفر اومد توی اتاق پی دی نیم پسر پی دی نیم بود....خب این چیز بدیه...+اره خیلی بده پسر پی دی نیم توی مسابقه باشه پس ینی پی دی اونو برنده ی قطع اعلام میکنه....مگه شماها داور نیستین...+ چرا ولی پی دی نیم خرف اخرو میزنه... ینی چی الان چه کمکی از پس من بر میاد....+تو باید اینقدر خوب بخونی ک نظر پی دیو عوض کنی و اگه اون هنوز سر حرفش بود آرمیا اعتراض کنن ک تو بیای توی گروه .... م من نمیتونم...+چرا میتونی بین این همه ادم ک اومدن اجرا کنن من و بچه ها امیدمون ب توعه...چرا مخالف اومدن اونین شاید خوب خوند...+مسئله خوب خوندن و نخوندنش نیس چون در هر صورت بد میخونه مسئله اینه که هیترا وقتی بفهمن این پسر پی دی نیمه بهونه دستشون میاد بازم به اون کاری ندارم این کار موجب میشه خیلیا دیگه ارمی نباشن ینی دلشون نخواد آرمی باشن تو با این کارت هم میشی ستاره ی هشتم و هم خیلی محبوب میشی....ولی من خوندنم زیاد خوب نیس ک بتونم بقیه رو ب وجد بیارم ...+چرا ما کمکت میکنیم.....اینجوری ک بدتر میشه اینجوری شمام طرف یکی دیگه رو میگیرین...+کسی قرار نیس بفهمه ... نمیدونم واقعا چیکار کنم ولی بت اعتماد میکنم .... +مرسی ♥️حالا دنبالم بیاد دنبالش رفتم و به طرز کاملا قاچاقی بردم توی اتاق استراحت بچه ها و زود هلم داد تو و درو بست همه متعجب بودن از دیدنم منم متعجب بودم از دیدنشون باورم نمیشد داشتم همشونو میدیدم اونم از این نزدیکی ...شوگا:تو سلنایی هنوز اسمتو یادمه😂 فک کنم جی کی قضیه رو برات توضیح داد ... اره توضیح داد ولی برای انجام دو دلم چون فک میکنم ب اندازه ی کافی خوب نیستم... نامجون:من صداتو شنیدم و قبولت دارم....جیمین:مگه چیکار کردی ک اینا از صب دارن میگن تو لیاقتت برا اومدن تو گروه از همه بیشتره.... خودمم نمیدونم😅😂....تهیونگ اومد کنارم و وایساد و خیلی یواش گفت :جیمین فک کنم یکی از تو کوتاهتر پیدا شد...زدم زیر خنده😂😂😂خیلی مرسی ازت جیمینم پوکر 😐 تهیونگو نگا میکرد جی کی هلم داد و گف بشین ببینیم چه خاکی ب سرمون بریزیم کنار شوگا نشوندم ....جین:نباید اول یه دهن بخونه ببینیم چیکار کنیم واسش.... جی کی: صب کن سلنا خودت نظری نداری واسه اینکه چی بخونی تو روز کنسرت....واقعا نمیدونم حتی پی دی نیم بهم نگف چی باید بخونی...جی کی :چطور بهت نگفته از هرکی پرسیدم گف گفته بهشون....الکی میگی😐....جی کی:باور کن واسه چی بت نگفته....جیمین :لابد میدونسته بش بگه پسرش شانسی نداره😂😂...نه بابا حتما یادش رفته بهم بگه....تهیونگ:سلنا تو خیلی ساده ای...😐😐سپاس...ته:قابلی نداش...حالا چی باید بخونم مگه....جی کی:یه آهنگ از ما و یکی از خودت... از خودم؟.... هوپی:نگو ک خودت تاحالا اهنگ نساختی....به ساختن ک چرا ساختم ولی با رفیقم ...جی کی :خب بجای رفیقت بخون...اگه دختر بود شاید میتونستم ولی ب عنوان ی پسر در اوردن صدا ی بم خیلی سخته سر شوگا حنجرم سوراخ شد....شوگا:وات ..... اییی خب برای اهنگی ک از شما باشه میتونم یکی از سولو هایی ک خوندین بخونم
....جی کی : اونو ک اره ولی منظورت از اینکه سر شوگاحجنرت سوراخ شد چی بود....خب راستشو بخواین من یه جورایی میتونم بدل صدا ی یونگیو دربیارم.....جیمین:ایوللللل خیلی خوب شد....شوگا:عااااا جون من یه دچیتا بیا....😂😂😂😂الان؟...جی کی: نه دیروز😐 بخون ببینم چه میکنی....هوففف باشه کدوم تیکشو بخونم....شوگا:تو دوتا دچیتا بگی من قبولت میکنم😂....ینی بهم شک داری....شوگا:اره......گلومو صاف کردم وقتی صدا ی یونگیو میخواستم در بیارم خیلی ب حنجرم فشار میوومد ولی خب لازم بود بخونم و خوندم دچیتا ی اولو که گفتم ......یونگی:واااااااااااو نه نهههه باورم نمیشه......جی کی:پشماممممم....بقیه: تعجب +خنده.....نامجون:اقا هرچی برگ داشتم ریخت....خیلی شبیه در نمیاد ولی سعیمو کردم....شوگا:تو عادت داری خودتو دست کم بگیری من واقعا پشمی واسم نموند درسته یکم شبیه نیس ولی خب تو دختری و در آوردن اینحور صدایی خیلی حرفه....😂😅...جی کی:خببب از این نظر خیالم راجبت راحت شد خب حالا اون اهنگی ک با رفیقت خوندی یه نسخه ازش داری ....باید بگم بفرسته برام....جی کی:تو آهنگ خودتو نداری؟... نه😂....نامجون: بزنک بهش بگو بفرسته.... خیله خب صب کنین ..... شماره ی زینو گرفتم .....الو زین چطوری....سلام سلنا میدونی اینجا ساعت ۷ صبه و واقعا نمدونم چی بهت بگم.... زین ولش کن یه کارمهم دارم واست نسخه ی اون اهنگی ک باهم خوندیو بفرس واسم.... الان؟....زین میگم واجبه بفرس... اوکی پنج مین بصبر..... زودباش.....فرستاد .... آهنگو با خجالت پلی کردم در مقابل این اساتید واقعا اهنگی ک خودت بخونیو بخوای پخش کنی واقعا خجالت اوره (اون اهنگه ای ک زین و مثلا سلنا خوندنdusk Till Dawn از خود زین مالیک و سیا هستش گفتم ک دانلودش کنین خیلی قشنگه) آهنگ تموم شد هیچی نگفتن فقط به هم نگا میکردن دیگه واقعا اب رفتم یهو شروع کردن ب دس زدن جی کی:سلنا ینی خیالم از بابتت راحت شد باور کن پشیزی استرس ندارم دیگه....ته:پسر پی دی شانس ⅛ شد در مقابلت....(بچه ها راستی یه چیزی بهتون بگم من واقعا قصد توهین به پی دی نیمو ندارم فقط یه داستانه بخدا ببخشید بازم و توی داستان شاید یکم شخصیت پی دی نیم سیاه بشه ولی بعد درست میشه ).... خب بچه ها مرسی از تعریفاتون حالا نظرای واقعیتونو بگین ببینم چیکار کنم واستون خوبه همین اهنگ....شوگا:راستشو بخوای اصن خوب نیس.....همه پوکر نگاش کردن....شوگا چتونه بابا میخواستم بگم خوب نبود عالی بود😐بیاین منو بخورین.....هوپی:تو لیاقت اینو داری ک ستاره ی هشتم بشی....مرسی بچه ها حالا چیکار کنم ک صدا ی زینو بتونم در بیارم....ته :خب یکی از ما میتونیم بجا ی زین بخونیم....جی کی: نههه دیوونه شدی ک همه بفهمن ک ما داریم چیکار میکنیم....ته :اینم هس....بچه ها فک میکنم با این کارا دارین دردسر درست میکنین واسه خودتون میترسم پی دی نیم ی کاریتون بکنه اگه بفهمه...جین:نگران نباش ما ارمیا رو داریم...جی کی: نگا تو الان تنها چیزی ک باید روش تمرکز کنی اینه ک باید بشی ستاره ی هشتم باشه؟....باوشه....جیمین:نه اینجوری قبول نیس..... انگشت کوچولو و کیوتشو بالا اورد و گف قول انگشتی بهمون بده....انگشتمو بالا اوردم و این باعث شد به تتو های دستم توجه کنن😂
نامجون:جی کی میبینم ک یه همزاد پیدا کردی😂.... وا چشه مگه....نامجون:سو تفاهم نشه منظورم اینه ک مثه کوک تتو داری رو دستت....جی کی : خیلی باحاله ندیده بودم تاحالا دختر تتو داشته باشه....وا ینی چی ندیدی...جی کی:😂😂😂....ول کنین اینارو نمیخواین قول انگشتی بدم....و انگشتامونو بهم قفل کردیم ....شوگا:تا کجا ادامه داره؟.... متعجب گفتم چی...شوگا تتو هات....از روی انگشتم بگیر تا روی شونم....شوگا:صحیح.... واقعا الان این خیلی مسئله ی مهمیه راجبش بحث میکنین....جی کی:نه فقط جالب بود هی اونجا نوشته بی تی اس....مچ دستمو اوردم بالا و گفتم اوهوم.....شوگا:واو ناموسا واو ...جیهوپ:ب دین وسیله من ب تو بخاطر این تتو ی خوشگلت لقب کویین ارمیو میدم....😂😂😂اوف بخاطر یه تتو...جی کی:اره😂....حس میکنم از بحث اصلی منحرف شدیم .... جیمین :درست میفرمایید کویین خانوم....😂😂😂جررر..... جی کی:خب بچه ها فردا بیکاریم نه؟....ته :اره بیکاریم و توی خوابگاه علافیم....جی کی: خوبه سلنا من فردا میام دنبالت تا بیای خوابگاه روت کار کنیم.....عا خب باشه....جی کی: افرین بچه ی حرف گوش کن.... شوگا:یه مسئله ای پیش میاد اینجا.... جی کی:چی؟....شوگا:چرا تو ببریش....جی کی:وا ینی چی خب تو بیارش خوابگاه.... شوگا:منظورم این نبود ک من ببرم میگم ک چرا همه ی کارا رو تو انجام بدی.....جی کی: خب پس جیمین میارتش😌.... شوگا:صحیح😐....جیمین: خونت کجاس....خیابون س نذاش حرفمو بگم...کوکی:الان میبریمش خونه میبینیم کجاس خونش....باور کنین لازم نیس من خودم میرم....ته:راس میگه یه دختر نباید این وقت شب تنها بره خونه ....شما نگران اونش نباشین کسی جرئت نمیکنه به من نزدیک شه الان دقدقه ی من اینه ک چجوری از کمپانی خارجم کنین ایا کسی با خودش نمیگه یه ساعته کار این تموم شده اینجا چیکار میکنه.... شوگا :به نکته ی ظریفی اشاره کردی....جیمین:از پنجره بزنه بیرون.... کوک:اونوقت ماشینو چجوری بیاریم بیرون امشب قراره اینحا بمونیم نمیگن چرا ماشین بیرون میارین.....اقاااا من خودم میرم بخدا اصن لازم نیس شما ها بیاین....شوگا:خودم میبرمش... سلنا:😐😐😩...جیمین: خوب ادرسشو یادبگیری بهم بگی کجا ببرمش....جی کی: چرا جیمین تو باهاش نمیری اینجوری یادم میگیری کجا ببریش....جیمین :عه خب میدونی اکه یوقت یکی حمله ور شد سمت ما من چیکار کنم .... اقا از اون نظر نگرانین بخدا من بلد دفاع کنم از خودم....جی کی : اکه میتونی پس با جیمین برو ....جیمین: من از برگشت چیکار کنم....شوگا اقا منم باهات میام....کوکی: لازم نکرده من کارت دارم ته تو باهاشون برو .... ته :رواله..
راستی اینهمه تتو تتو کردم این تتو های سلناس فقط رو ترقوش یه اوکانر نوشته شد ::::::::از پنجره پریدیم بیرون خیلی هوا تاریک بود جیمین گف: واقعا میخواستی تو این تاریکی تنها بری خونه سئول دزد و جیب بر زیاد داره .....به پای نیویورک نمیرسه اونجا باید برا جیبات رمز میذاشتی وگرنه یهو ب خودت میوومدی میدیدی عه نه گوشیت هس نه کیف پولت ....ته:ینی تا این حد نیویورک خرابه😂😂😂..... اره ...داشتیم میرفتیم خونه و براییکه میان بر بزنیم توی یه کوچه خلوت انداختیم ک از شانس بد دزده امروز من ب پستش خورده بودم(....د ینی دزد... ج ینی جیمین...ت ینی تهیونگ) د:خب ببینید چی داریم دوتا ببو گلابی و یه پرنسس که دارن میرن ولی معلوم نیس کجا حالا هرچی دارین رد کنین بیاد وگرنه با همین چاقو سوراخ سوراخ میشید....سلنا:عههه گمون نکنم....ت:سلنا تو خودتو درگیر نکن این هویج چیزی نیس....س: نه ته تو خودتو قاطی نکن میبینم یکی اینجا واسه من شاخ شده ... رفتم روبه روی دزده خب اقا دزده پول میخوای چرا نمیگیریش....جیمین:بچه ها هرچی میخواد بدین بهش این دیوونس باهاش درگیر نشین.... یه دقه صب کن ببینم چ غلطی میخواس بکنه این پفتل.....د: دیگه خیلی بت رو دادم ... دستشو دراز کرد تا گردنمو بگیر ولی مچ دستشو نگه داشتم و با اون دست دیگم ک توی جیبم بود پنجه بکسمو برداشتم و شتلق یکی زدم تو شکمش خم شد و دستاشو رو شکمش گذاش و منم گردنشو گرفتم و سرشو محکم زدم ب دیوار افتاد روی زمین پامو روی سینش کذاشتم و گفتم : دفه ی بعد خودت یا هرکدوم از رفیقا ی ایکبیریت بخوان بلایی سر من یا رفیقام بیارن اینقدر نرم برخورد نمیکنم نشون خونوادگیمو نشونش دادم(چون باباش گنگستر بود همه جا میشناختنش البته فقط کسایی ک توی کار خلافن) دفه ی بعد با شخص رابرت اوکانر(بابا ی سلنا) درمیووفتی دولا شد و شروع ب معذرت خواهی کرد ... د:منو ببخشید لطفا ب اقا چیزی نگید غلط کردم.... برو دفه ی بعد از این غلطا ببینم گزارش دادم ب اوکانر بزرگ و دمشو روی کولش گذاشت و رفت رومو برگردوندم و دیدم جیمین و تهیونگ با تعجب فراوون دارن بهم نگا میکنن .... ته:ب این کار ندارم ک چقد خفن اونو شل و پل کردی فقط بگو چی بهش گفتی ک اینقدر جلوت خم و راست شد...نمیدونستم چی بگم برا همیت گفتم:تهدیدش کردم😂....جیمین :پس اون چیبود نشونش دادی....اخ نشونو میگه منم براییکه ضایع نشه خیلی لایت پنجه بکسو از جیبم در اوردم و گفتم با یه پنجه بکس ب نظرت نمیشه یکیو تهدید کرد؟....ج:چرا میشه ولی حس میکنم این نبود....چرا همین بود...ت:خب مطمئن شدم میتونی از خودت مراقبت کنی😂😂😂....گفتم ک بهتون رسیدیم ب خونم وقتی بچه ها خونمو دیدن گفتن خب فردا میام همینجا دنبالت ساعت نه دیگه حاضر باشی.... خب رواله .... شبت بخیر ... شب شمام بخیر .... یادم اومد ک اونا دوتا سلبریتین و اگه بلایی سرشون بیاد خیلی بد میشه برای همون رفتم و گفتم بچه ها صب کنین...ته:چیزی شده...این نشانو بگیرین این نشان خونواده ی اوکانره اگه هر دزدی یا زورگیری نزدیکتون شد اینو بهش نشون بدین و بگین این کارتونو ب اوکانر بزرگ اطلاع میدم تا کاری بهتون نداشته باشن گمش نکنین فردا ازتون میگیرمش...ج:پس اینو نشون اون دزده دادی اره.....اره😂.... ته:باش خیالت تخت و رفتم منم رفتم خونه
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
عرررررر خیلی خوب😐💔👌
چرا پارت بعد رو نمیزاری😡🥺
ببخشید عزیز دلم چن وقت بود امتحان داشتم ننوشتمش الان توی صف انتشاره 😅❤️💋🔥
تروخدا پارت بعدي رو بزاررر🥺💜
عااااااالی بید👌❤
پارت بعد زودتر بزار لطفا🥺
عالییی بود ❤❤❤💜💜💜
عااالی بوددد😗💖