خب اومدم با یه تسته ترسناک بعد از اون اسلندرمن دیگه تسته ترسناکی منتشر نکردم
فرض کن که ۱۵ سالته و نه خرافاتی و نه ترسو توی یک روز بارونی و ابری توی اتاقت نشستی پای کامپیوترت که مادرت میاد تو و میگه_ دخترم/پسرم ما میخوایم بریم مهمونی
بعد به ساعتش نگاهی میندازه و ادامه میده: اوممم تقریبا ساعت یک شب برمیگردیم تو هم میای؟
نگاهی بی حوصله به مادرتان می اندازید که مادرتان متوجه میشود و میگوید_ شاد خواهر بزرگترت هم نیاید اما زیاد مطمئن نباش
و بعد خداحافظی میکند و میرود بعد از چند دقیقه صدای درخانه می آید
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
37 لایک
پارت بعد بزار🙃🤐
خب زیاد منطقی نبود😐اگر مرده روح بود خب روحا از چاقو میترسن اونوقت روح چاقو دستشه؟ 😐💔
جن بوده
دیوونه من دست و پامو لرزید
باحال بود زودتر پارت بعدی رو بزار❤❤
چشام وا بود تا اخرش
خیلی خوب بود
😹☠️
خیلی خوبه زود پارت بعد رو بساز بیب💝
حتما بیب💕
این ترسناک بود عایا
نمد؟ 😹✌
خیلی خفته من دخترم یکم ترسیدم ولی بعد که فکر کردم خیلی خفته