حرفی ندارم اگه میخواین داستانام ادامه بدم لایکا به 10 کامنتا به 10 برسه
کمکککککک 😢😢😢😢 از زبان ادرین : یکی کمک خواست گفتم ای شکم متحرک کجایی 😂😂😂 گفت دارم پنیر میخورم فرمایش گفتم پلگ تبدیل گربه ای 🐱🐱 دیدیم بانوی عزیزم اونجاست برای بار 38 اقای کبوتر را شکست دادیم به لیدی باگ گفتم ساعت 6 رو برج ایفل اونم قبول کرد😙😙😻😻 بعد رفتم خونه گفتم پنجها داخل دفتم پیش بابام گفتم امممممم بابا گفت بله میییخواستممم بگم که من عاشق لیدی باگ شدم اجازه میدید از بانک پول برداشت کنم بابامگفت بله از زبان گابریل : ا،ه پسرم با لیدی باگ ازدواج کنه من میتونم راحت به ارزوم بریم از زبان ادرین : سریع دفتم تبدیل شدم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
سلام آره اجی میشم
شهر: خرمشهر
سن: ۱۱
نام: فاطمه
لقب (اسمی که دوستام صدام می کنن): فیفی
پارت 2 بید بچها شما بفرزید اصلا کشف هویت نشده ای خدا گند زدم من تو پارت 6 کشف هویت کردم
بچها من یک اکانت دیگه باز کردم بیان اونجا با تشکر
داستانت عالی بود
اره دوست میشم اگه دختری🤦🏼♀️پسرم باشی مهم نیست😐
یکمی مبهم بود و خیلیییییییی زود پیش رفتی واسه کشف هویت
خوب من جهرمی هسم
شاپرک هسم
چهارده ساله هستم
چقدرم هسم توش بکار بردم 😂😂😂😂😂 گند زدم تو ادبیات 😂😂😂😂😂
به داستان منم سر بزن