این شما و این قسمت سوم . حتما نظر بدین و داستان رو دنبال کنید. ببخشید اگه دیر به دیر مینویسم ❤️
از دید آدرین : صبح با صدای ساعت از خواب بیدار شدم و رفتم که برم مدرسه ، امروز حس خیلی خوبی داشتم اولین روزی بود که به عشقم رسیده بودم و میرفتم که ببینمش ?
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
بابا تو چقد اعتماد به نفس داری
آخه عکسای پارتات خیلی افتضاحه تو تعجبم چرا محسن از عکسای تو انتخاب کرده بعدم
اون که نمیدونسته عکس پارتش مثل مال توعه بعدم تقبل به اونی میگن که داستانو کپی کنه بزاره تو وبش
کلویی داره از عصبانیت سابرینا رو گاز میگیره🤣🤣🤣🤣🤣🤣
عالی عروسک بود
بنظرم شورش کردی مرینت دختر کفش دوزکی رو دوست داره و هیچ وقت اینجوری هم دیگرو بوس نمی کنند و ادرین از کجا میدونه کی دختر کفش دوزکی هست
عالی اما خیلی عاشقانه است
جالب بود?
عالی بود خیلی خوب بود
آفرین خیلی قشنگ بود???
خیلی قشنگه ادامه بده?
دوستان اگه نظرات به ۱۰ تا برسه قسمت بعدی رو می ذارم