سیلام قسمت 2
امروز هم مثل روز های همیشه بود و گیلدا داشت کار می کرد تا پول در ییاورد. متاسفانه محلی که در آن کار می کرد فقط یک نفر را می خواست برای همین گیلدا و راشل از هم جدا شده بودند. راشل در جای دیگری کار و گیلدا در جایی دیگری کار می کرد. گیلدا بعد از کلی کارخمیازه ای کشید و گفت : خب کارم تموم شد عمو! پولمو میدی؟ عمو بهش گفت : حتما ! امروز عالی کار کردی حتما خیلی خسته ای! برای جایزه بهت این سنگ رو هم میدم!گیلدا چشمانش را بالا انداخت و گفت : بیخیال ! یعنی برای جایزه یه سنگ بی ارزش بهم میدین؟؟ عمو لبخند زد و گفت : نگران نباش خیلی بدرد بخوره! گیلدا سنگ رو قبول کرد و از انجا دور شد. بعد به راشل زنگ زد و با خودش گفت : امروز اصلا بهم زنگ نزده. ببینم چیکار می کنه...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
خیلی قشنگ بود◔◔◔★★★★★