
صلم ب همه دوستان مح تازع اومدم پیلیز حمایت کنین خشتون اومد لایک کنید نظر بدین ک پارت بعد اپ بشه یا نه فالو=فالو

مامان: ఌ︎𝓐𝓭𝓸𝓷𝓲𝓼ఌ︎: رمان جدید اسم:عشق حقیقی شخصیت اصلی:پارک جیمین_کیم تهیونگ_ لی ژی یان تا الن چن تا رمان داریما اما خو دلم خاس یکی دیگ بنویسم خو تازع متفاوتم هس چون مطمئنم هیچکی اینجوری با این موضوع مح ننوشته.....تازع اینجا دختره ع چین هسش خلاصه بخونید و نظر وانرژ زیادی بدین ک خدایی مخم پوکید سر پارت دومش ک اگ نظرا بالا باشع امرو اپ میکنم....حالا فعلن این پارتو بخونین ک ع پارت دومش قراره قشنگ بشع....میخام کلی تو هر پارتش سوپرایزتون کنم..... ఌ︎𝓐𝓭𝓸𝓷𝓲𝓼ఌ︎: + امروز قرار بود که برای سفر کاری به کره برم.... یه شلوار جین با کت چرمی و یه تا پ زیرش پوشیدم موهای قهوه ای کوتاه و لختمو شونه کردم ادکلن زدم....چمدونمو برداشتم و مدارکارو چک کردم بعد از زنگ زدن و گرفتن ماشین رفتم پایین منتظر شدم ماشین اومد و بعد از سوار شدن سمت فرودگاه حرکت کرد نیم ساعتی گذشت بالاخره به بالاخره رسیدیم............... سوار هواپیما شدم...... صندلیم کنار پنجره بود..... بعد از ۱۰ دقیقه بعد یه نفر کنارم نشست برگشتم با هم چشم تو چشم شدیم نگامو ازش گرفتم و سلام کردم اونم جواب داد اما کره ای از چهرشم معلوم بود کره ایه فکر کنم مدل باشه اخه خیلی جذاب و کیوت......بعد از چند ساعت بیدار شدم

البته به لطف این مرد کره ای جذاب که صدام کرد هواپیما نشسته بود همه داشتن خارج می شدن دستی رو لباسام کشیدم مرتبشون کردم کیفمو برداشتم و با اون مرد از هواپیما اومدیم بیرون چمدونم رو برداشتم و اومدم تاکسی بگیرم و برم نگاهی به دور و بر کردم خعلی سئول قشنگع.....خوب شد بجای کانادا اومدم اینجا رفتم جلوتر و تاکسی گرفتم آدرس هتلی که از طرف شرکت برام رزرو کرده بود دادم و حرکت کردیم رسیدیم دم هتل پول تاکسی رو پرداخت کردم و وارد شدم و بدون گرفتن کلید و دادن تو اتاق همراهیم کردن و بعدش رفتن...درو باز کردم و رفم تو.....کتمو درآوردم خودم روی تخت پرت کردم خوابم برد با صدای آلارم گوشی بلند شدن و ساعت نگاه کردم باید میرفتم کنسرت چمدونمو خواستم سریع باز کنم ولباسامو عوض کنم ک دیدم قفلش باز نمیشع... رمزش ک درسته....لعنتی....بیشتر دقت کردم و متوجه شدم که این چمدون من نیست عحله داشتم برای همین بهش اهمیت ندادم با همون لباسا بلیط کنسرت رو برداشتم و رفتم بیرون هتل نزدیک اونجا بود برا همین تاکسی نگرفتم پیاده رفتم همینطور کوچه خیابونا رو دنبال کردم تا رسیدم....

سوار هواپیما شدم...... صندلیم کنار پنجره بود..... بعد از ۱۰ دقیقه بعد یه نفر کنارم نشست برگشتم با هم چشم تو چشم شدیم نگامو ازش گرفتم و سلام کردم اونم جواب داد اما کره ای از چهرشم معلوم بود کره ایه فکر کنم مدل باشه اخه خیلی جذاب و کیوت......بعد از چند ساعت بیدار شدم البته به لطف این مرد کره ای جذاب که صدام کرد هواپیما نشسته بود بلیط و دادم و وارد شده انقد شلوغ بود که از لای جمعیت به زور رد شدم بالاخره تونستم ببینمش کیم تهیونگ قشنگ و ارام بخش بود که حس لذتش وصف ناپذیره..... کنسرت تموم شد و همه رفتن من دوش تو خیابون قدم میزدم و مسیر رو طی می کردم که یه دفعه

یکی دستشو گذاشت رو دهنم و منو برد توی کوچه خلوت و تاریک چاقو رو گذاش زیر گلوم چسبوندم دیوار موقع یه مرد سیاه پوش با ماسک مشکی و کپ رو سرش بود.....باهم درگیر شدن و اون سعی داشت ک مرد ییاه موشو با چاقو بزنه....انداختش رو زمین و رو سینش نشست...خاست چاقو رو فرو کنع تو شکمش ک......

تا الان خوب بود؟!

اگه دوس داشی تو کامنت بگو بقیه شو بذارم یا نح تنک:) فالو=فالو یه چالش بایست کیع؟! هر سوالیم دربارع من دارین بپرسین
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
جان من بذار پارت بعدو❤❤❤❤❤❤💜💜💜💜💜💜💛💛💛💛💛💛💚💚💚💚💚💚💚💙💙💙💙💙💙🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🧡🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
بش:)
عالی بود🤩
تنکی:)♡