سلام من تازه اومدم امید وارم خوشتون بیاد حتما نظر بدیت?
صدای الیا میومد رفتم پایین که ببینم چه خبر الیا دستمو کشیدو گفت زود باش دختر باید بریم ازش پرسیدم کجا اما چیزی نگفت رفتیم پیش بستنی فروشی دیدم.....کاگامی و ادرین پیش هم نشستن و دارن بستنی میخورن??گریه افتادم الیا بغلم کرد و گفت گریه نکن دختر درست میشه به الیا نگاه کردم و رفتم گفت مرینت کجا میری گفتم میخوام تنها باشم رفتم خونه رو تختم دراز شدمو گریه کردن دیدم?یه اکوما داره میاد سمتم سعی کردم به چیزای خوب فک کنم و بلاخره اکوما رفت?خیلی نزدیک بود
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)