سلام دوستان گلم داستان استار❤️❤️ مارکو 4 سعی میکنم زود به زود بگذارم یک داستان دیگه هم میگم که اون هم مثل این قشنگ یه نام مرینت❤️❤️ آدرین اون رو هم ببینید نظرات حتما بدبد??
از چشم استار ?:من عمل شدم و خوب شدم بعد از اتاق خارج شدم و مارکو رو دیدم که داره گریه میکنم و نگران هست سلام که کردم گفت سلام خوب شدی جکی کجاست منم گفتم تو اتاقه و هنوز به هوش نیومده اون نگران و تند رفت به سمت اتاق و در رو محکم باز کرد و دید به هوش نیومده و هی صداش میکرد و هی بهش آب میریخت و میگرفتش اما به هوش نیومده تا شوک الکتریکی رو درجه ۲۰۰۰ زد و جکی رفت بالا و اومد زمین اما هیچی به هیچی هی بهش آب می ریخت تا دکترا کمک کردن و مارکو رو بیرون کردن??
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
5 لایک
ببخید من پارت اول خونده بودم برا جبران الوت میکنم
افتضاح باید جکی به مارکو میرسید چجوری روت میشه بنویسی اولين این 10 تا نظر داشت این 2 تا داره
خیلی قشنگ می نویسی آفرین