سلام دوستان. این اولین داستان من هستش.این داشتان برای افراد بالای ۸ سال طراحی شده که مقداری عاشقانه،بسیار معمایی هست.داستان در مورد پسری خوناشام هست که حدود ۱۲۱ سالشه که بعد از ۱۰۶ سال به دنیای انسان ها برمیگرده امیدوارم ک لذت ببرید.❤نظرات فراموش نشه❤
من در شمال کالیفرنیا در عمارت بیلتمور زندگی میکنم.این عمارت خانوادگی ماست.پدرم این عمارت رو برای در امان موندن از انسان ها ساخت.من زمانی که ۱۵ سالم بود پدر و مادرم رو توی حادثه آتش از دست دادم.انسان ها عمارت مارو پیدا کردن و به خانواده ام حمله کردن و عمارت رو آتیش زدند. حدودا ۱۰۶ سال از اون ماجرا میگذره من و خواهرم کاترین به همراه عموم و زنعموم در این عمارت زندگی میکنیم و...کارل! صدای زنعموم منو از فکر درمیاره. کارل آماده ای عزیزم؟ گفتم بله دارم میام بعد از چندین سال داریم دوباره به شهر برمیگردیم تا منو خواهرم ادامه درسمونو توی دانشگاه کالیفرنیا بخونیم.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
دوستان پارت 2 رو ساعت 10:40 وارد کردم امیدوارم لذت ببرید
نظرات فراموش نشه❤
عالی بود منتظرم
خیلی باحال نبود اما نمیتونم دیگه تستتو انجام ندم?
جالب بود من که خوشم اومد فقط اینکه
نکات خون آشام بودنشو رعایت کن
مثلا گفتی که عکس خانوادگی
در صورتی که خون آشاما نمیتونن عکس بندازم
چون معلوم نیستن توی لنز دوربین و آینه
?